حسین ابراهیمی

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
vermillion١٥:٠٤ - ١٤٠١/١٢/٢٦قرمز مایل به نارنجی Hex : #da3b1f Rgb : rgb ( 218, 59, 31 ) Hsl : 9� , 75% , 49% RgbaColor : rgba ( 218, 59, 31, 1. 00 ) lab XyzColor : 30. 725, 1 ... گزارش
0 | 0
چس شیش٠٠:٤٤ - ١٤٠١/١٢/١٩( بازی های رومیزی ) ( منچ ) وقتی یکی از بازیکنان تعداد زیادی تاس شش می آورد و حسادت دیگران را بر می انگیزد ولی در نهایت مهره اش می سوزد و تمام شش ها ... گزارش
0 | 0
grinder١٦:٣٩ - ١٤٠١/١٢/٠٨با تجربه، سرد و گرم چشیده، کسی که با سختی و تلاش به جایگاه بالا رسیده و بسیار قابل احترام است، در صنعت بازی: یک کار را آنقدر تکرار کنید تا به مهارت و ... گزارش
0 | 0
overextension٠٠:١٦ - ١٤٠١/١٢/٠٤فرای مسئولیت خود عمل کردن. به عبارتی زیاد از حد کار قبول کردن که نتیجه آن تحلیل رفتن و دلسرد شدن است یا بی اجازه خارج از حیطه اختیارات خود عمل کردن.گزارش
0 | 0
retroactive٠٢:٥٠ - ١٤٠١/١٢/٠١یعنی روی قبل هم تأثیر گذار است. برای مثال در قانون گذاری قوانین کیفری را هرگز retroactive تعیین نمی کنند یعنی اگر مجازات حمل چاقو از شش ماه به یک سال ... گزارش
2 | 0
oversentimental٠١:٤٤ - ١٤٠١/١١/٢٢زیاده احساساتی، بیش از حد عاطفی، زیادی ضعف نشان دادن در برابر احساساتگزارش
0 | 0
chills١٨:٣٣ - ١٤٠١/١١/٠٩مورمور شدن شدید، مو به تن سیخ شدن در اثر لذت بیش از حد، نشاط، هیجان یا خوفگزارش
5 | 0
charybdis١٥:٤٢ - ١٤٠١/١١/٠٥کنایه از انتخاب گزینه نشان دادن شجاعت و ریسک کردن بر سر هر چه عزیز دارید در راه درست بجای توسل به دروغ، حیله و جنایت یا به عبارتی گناه با ریسک و بهای ... گزارش
0 | 0
scylla١٥:٠٩ - ١٤٠١/١١/٠٥اسکیلا در ابتدا یک حوری زیبا بود که پوسایدون خدای دریاها اتفاقی او را هنگام حمام کردن در چشمه دید و عاشقش شد ولی حوری از دست او می گریزد. پوسایدون نز ... گزارش
0 | 0
scylla and charybdis١٤:٥٦ - ١٤٠١/١١/٠٥کاریبدوس هیولایی است که هر شش ساعت یکبار به سطح دریا می آید و با باز کردن دهانش گردابی بزرگ پدیدار می شود که آب دریا و کشتی های نزدیک را می بلعد و اش ... گزارش
0 | 0
baying١٣:٥٩ - ١٤٠١/١١/٠٥زوزه به خصوص سگ که از ته حلق خارج می شود و بم و ممتد است. سگ های شکارچی که بوی شکار را دنبال می کنند با این صدا به شکارچی پیغام می دهند که رد شکار را ... گزارش
5 | 0
nfpo٠٣:٤٠ - ١٤٠١/١٠/٢٧NPO یا گاهی NFPO مخفف non profit organization یا not for profit organization به معنی مؤسسه غیر تجاری یا سازمان غیر انتفاعی است. مؤسسه ای است که توسط ... گزارش
0 | 0
npo٠٣:٣٥ - ١٤٠١/١٠/٢٧NPO یا گاهی NFPO مخفف non profit organization یا not for profit organization به معنی مؤسسه غیر تجاری یا سازمان غیر انتفاعی است. مؤسسه ای است که توسط ... گزارش
0 | 0
blot٢٠:٤٧ - ١٤٠١/٠٩/٢٠تکنیک لکه بری: جذب مایعات مثلاً از فرش به این روش که یک حوله تمیز و سفید روی فرش بیندازیم و روی آن فشار دهیم ولی مالش ندهیم تا بدتر پخش نشود.گزارش
2 | 0
in charge١٥:٠٢ - ١٤٠١/٠٨/٢٨فعلی جمله نمونه: Brent Eaton DEA special agent in charge "برنت ایتان" مأمور ویژه فعلی بخش مبارزه با مواد مخدرگزارش
5 | 0
get off your high horse١٥:٠١ - ١٤٠١/٠٥/٠١بیا پایین، موعظه نکن، از منبر بیا پایین. توضیح: جایی استفاده می شود که طرف حاضر نیست از استانداردهای اخلاقی خود پایین بیاید و شما را به خاطر بی اخلا ... گزارش
5 | 0
guilt by association١٧:٠٣ - ١٤٠٠/١٢/١٧تقصیر بابت وابستگی داشتن به شخص یا یک جریان. نوعی از مغلطه کاری که در آن شخص را بابت ربط داشتن به شخص دیگر گناهکار می دانیم مثل: پدر دزد است پس پسر ه ... گزارش
5 | 0
mob appeal١٦:٥١ - ١٤٠٠/١٢/١٧توسل به خلق الله، نظر عوام را جلب کردن، نوعی از مغلطه کاری که در آن می گوییم چون اکثریت مردم چیزی را قبول دارند پس آن چیز صحیح است.گزارش
2 | 0
muriatic acid١٤:١٥ - ١٣٩٨/٠٧/١٠موریاتیک اسید یعنی از نمک گرفته شده نام قدیم جوهر نمک است. یک محلول شفاف، بی رنگ و بسیار تند بو از هیدروژن کلرید ( HCl ) در آب است. در جرم گیری سطوح، ... گزارش
5 | 0
فهرست جمله های ترجمه شده
spectra١٦:٠٠ - ١٤٠١/١٢/٢٦
• As agreement between calculated and experimental I-V spectra is good, this method is clearly viable for the analysis of experimental data.
از آنجایی که طیف های I - V حاصل از محاسبات با نتایج آزمایشی تطابق خوبی دارند، این روش به وضوح برای تحلیل داده های حاصل از آزمایش کارگشا است.0 | 0
nightingale١٨:٢٢ - ١٤٠١/١١/٠٩
• I had promised Nightingale to attend the lecture.
به نایتینگل قول داده بودم تا در سخنرانی حضور داشته باشم0 | 0
nightingale١٨:٢٠ - ١٤٠١/١١/٠٩
• When the owl sings, the nightingale will hold her peace.
وقتی جغد آواز می خواند، بلبل نغمه خود را متوقف می کند0 | 0
concession٢١:٠٢ - ١٤٠١/١٠/٢٥
• Joe runs a hamburger concession in the mall.
جو یک بوفه همبرگر فروشی را در مرکز خرید می چرخاند0 | 1
concession٢٠:٥٩ - ١٤٠١/١٠/٢٥
• As a concession to her inexperience they allowed her to have some help.
به عنوان یه ارفاق به خاطر کم تجربگی اش به او اجازه دادند تا کمی کمک داشته باشد0 | 1
concession٢٠:٥٤ - ١٤٠١/١٠/٢٥
• There is a call for the concession of certain rights.
مطالبه ای را برای احقاق برخی حقوق شاهد ایم2 | 0
disposition١٥:٢٢ - ١٤٠١/١٠/١١
• A solicitor advised him as to the disposition of the money.
یک مشاور به او درباره نحوه تقسیم پول ها راهنمایی کرد0 | 0
pen١٣:٤٩ - ١٤٠١/٠٨/٢٩
• ballpoint pens
خودکار معمولی، از نوعی که جوهر با غلطیدن یک ساچمه روی کاغذ منتقل می شود2 | 0