پاسخهای حمیدرضا (٣١)
My wife changed her info a differen one معنی این جمله متوجه نشدن ممنون میشم کمکم کنید
همسرم او را به فرد دیگری تبدیل کرد.
Wilson’s “peace credentials,” as well as his general prestige, were reinforced by his war record سوابق صلحطلبانه ویلسون، همراه با اعتبار کلی او، با پیشینهاش در جنگ تقویت شده بود.این ترجمه ی چت جی پی تی هست و خیلی تحت اللفظی ترجمه کرده. اگر امکانش هست کسی میتونه بهم کمک کنه؟
اعتبار و سابقه صلحطلبی ویلسون، و همچنین جایگاه کلی و ممتاز او، با سوابق جنگیاش تقویت شد.
All I have to do is scream and my dad will be on you like flies on pie!
کافیه یه جیغ بزنم،تا بابام مثل مگس دور شیرینی بیاد سراغت! کافیه یه داد بزنم تا بابام بلافاصله بیاد بالا سرت.
معنی اصطلاح روزمره be wet behind the ears در فارسی چی میشه ؟
بیتجربه بودن نابلد بودن
ترجمه ی روان ضرب المثل eyes are the windows of the soul
چشمها آیینه دل هستند. از چشمها میشه درون آدمی رو خوند.
معنی Go the Extra Mile در جمله ی "Our team is willing to go the extra mile to satisfy our clients."
بیشتر از حد انتظار تلاش کردن تمام تلاش خود را کردن از حد انتظار فراتر رفتن
ترجمه ی ضرب المثل " every Jack has his Jill" چی میشه ؟
برای هر کسی یه نفر مناسب وجود داره. هر کسی جفتی داره.
معنی "perfect in perfection " چیه ؟
کمال مطلق یا بینقصی کامل
معنی ضرب المثل انگلیسی محاوره ای " being happy is better than being king" چی میشه ؟ معادل فارسی داریم براش ؟؟
معادل فارسی دقیقی نداره ولی شاید بشه گفت: پول و مقام خوشبختی نمیاره، یا آسایش و شادی بهتر از قدرته، یا شادی از همه چیز باارزشتره،یا فقیر خوشحال بهتر از پادشاه غمگینه. تا حدودی مفهوم مشابهی دارن.
طرف کی هستی؟؟ نظر تو چیه؟؟ با کی هم عقیدهای؟؟
معنی و کاربرد اصطلاح "sense of urgency" در مکالمات روز مره چیه ؟
احساس فوریت احساس ضرورت در موقعیتهایی که زمان اهمیت دارد کاربرد دارد.
" a loveless life is living death" رو تو فارسی چطور باید بگیم ؟
زندگی بدون عشق، مرگ تدریجی است.
معنی اصطلاح " Every cloud has a silver lining " چی میشه ؟
در ناامیدی بسی امید است
مبنای تعداد رای های الکترال هر ایالت چیه ؟ چرا یک ایالت بیشتر رای الکترال داره ؟
مبنای تعداد آرای الکترال هر ایالت در آمریکا، جمعیت اون ایالت و تعداد نمایندگان اون ایالت در کنگره است. هر ایالتی به اندازه مجموع نمایندگان خودش در مجلس نمایندگان و سنا، آرای الکترال داره. هر ای ...
DLAA mode applies anti-aliasing at the native resolution without upscaling.
حالت DLAA، آنتی آلیاسینگ رو در وضوح اصلی اعمال میکنه بدون اینکه تصویر رو بزرگنمایی کنه.
"I hope you’re in a good place" در محاوره ی رسمی استفاده میشه ؟
خیر غیررسمی و دوستانه است
تا این که فیلم های کمدی به من پیشنهاد شد
وقتی صحبت از کمدی میشد
منظور از Go for Broke در مثال زیر چیه ؟ مثال: "We decided to go for broke with this risky investment."
ریسک کردن به خطر انداختن به سیم آخر زدن ما تصمیم گرفتیم با این سرمایهگذاری پرخطر، همه چیز را به خطر بیندازیم
Let the cat out of the bag که تو محاوره به کار میره یعنی چی؟
سوتی دادن لو دادن بند رو آب دادن
معنی اصطلاح محاوره ای : I'm feeling on top of the world چی میشه ؟
خیلی خوشحال بودن روی ابرها بودن
تو فارسی به " indemnity against loss" چی میگیم ؟
ضمانت جبران خسارت تامین خسارت
تحمل کردن، کنار اومدن، سوختن و ساختن، طاقت آوردن
شما این جمله رو چی ترجمه میکنید ؟ Implications for AI ethics
پیامدهای اخلاقی هوش مصنوعی
ترجمه و معادل فارسی برای اصطلاح محاوره ای " Curiosity killed the cat " چی میشه ؟
فضولی کار دستت میده
ترجمه و معادل فارسی Product-Led Growth (PLG)
رشد محصول محور....
انجام دادن کاری به طور پی در پی یا پشت سر هم
Why is it possible to create drones that don't have to be charged as they self charge with solar? Why is one future war tactic with updated drone sensors and data to assure the drones have local place(s) to recharge and protecting that spot?
چرا میتوان پهپادهایی ساخت که نیازی به شارژ ندارند و خودشان را با انرژی خورشیدی شارژ میکنند؟ چرا یکی از تاکتیکهای جنگی آینده استفاده از پهپادهای مجهز به سنسورها و دادههای بهروز است تا اطمینان حاصل شود که پهپادها مکانهای محلی برای شارژ دارند و این مکانها محافظت میشوند؟
ترجمه ی " Clutching at straws " چی میشه ؟
به هر دری زدن به هر ریسمانی چنگ زدن تمام تلاش خود را کردن
ترجمه "sure thing" در مکالمه چی میشه ؟
مطمئنا حتما به روی چشم
معادل فارسی برای اصطلاح " (spend like a river) "
پول رو مثل آب روان خرج کردن پول رو به باد دادن پول رو بیحساب و کتاب خرج کردن
معادل فارسی "implementation product manager"
مدیر اجرایی پیادهسازی محصول