پیشنهادهای حامد کیان (٣٠)
بازدارنده، سد کننده ( با توجه به ریشه ی عربی، واژه مناعت به تنهایی یعنی هرچیز بازدارنده و مانعی که در گذشته حادث شده و استمرار دارد ؛ مناعت طبع ~ = ...
انگیزه مضاعف و بی پروا به ارتکاب جرم
وادار کردن شخص به انجام کار از طریق آزردن نوعی شکنجه
دریافت
سرپیچی تمرد
دارای توان مالی برای پرداخت
ترسیم حقیقت با ابزار غیرواقعی تلاش برای معتبر ساختن یک موضوع بی پایه جعل واقعیت
صحیح دانستن موضوع یا چیزی که ذاتن غلط است
جلیقه رنگی ، با پولک و آینه لباس زنان لر
مژه
سنگ پراندن یکی از بازیهای بومی لرستان با هفتسنگ شباهتهایی دارد
عطسه
لاک پشت
آتشگاه، تنور
بند ناف
قاپیدن به سرعت چیزی را گرفتن
مورچه
کبود
نیشگون
نام پسرانه لری ( پندار، گفتار، کردار )
نام دخترانه لری به معنی ستون
متهم شده به انجام جرم
خسارت زننده
فرصت آوانس
در گویش لری خرم آبادی : واژه آساره �sar� اسم جمع بمعنی ستاره های شب است که ریشه آن واژه اَسِر �ser بمعنی اشک یا قطره درخشان و نورانی ست ستاره یعنی اش ...
آساره
( حقوقی ) : بازپرس ، بازجو ( پارسی ) : شنونده ، نیوشا ، گوشمند ( قواعدزبانی ) : ترکیبی از مستمع نطق کسی که با دقت به حرفهای طرف مقابل گوش میکند
بیان مطلب بصورت کوتاه بدون واکاوی ماهیت و چرایی آن
پاس سگ محاوره از پاسبانی و نگهبانی کردن
تغییر مالکیت میان دو یا چند چیز