تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سگ نگهبان سگ پلیس German Shepherd

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دوستان توجه کنند این یک اسم قابل شمارش به معنای جنس یا اجناس خریداری شده از سوپرمارکت هم معنی میده Emma loaded all the groceries into the car اِما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساختمان سازی= گروه تخریب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

if your mind is racing, you are thinking very quickly and hard about something because you are excited, frightened exa: my mind is racing with thoug ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زن شوهردار سرپرستار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

معلوم شدن، مشخص شدن turn out that turn out to be sth exa: That guy turned out to be Maria’s second cousin شرکت کردن در یا نگاه کردن به . . . یک رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

all in all

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

زیرانداز پتو مسافرتی pull the rug out from under somebody's feet چیزی رو که دیگران اون رو بشدت میخواستن و بهش وابسته بودن رو ازشون بگیری

پیشنهاد
١

گفتگوها ( مذاکرات ) بی نتیجه است exs: Talks have broken down with train drivers and they are expected to go on strike next week

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل آن در ایران میشود یک چیزی تو مایه های درس حرفه و فن در مقطع متوسطه. الان نمیدونم هنوز تدریس میشه یا نه اما بچه های مظلوم دهه شصت که دروسی مثله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انجام دادن فعالیت متفاوت exa: Pejman jamshidi is a crossover artist. he used to play football and now he is an actor exa: J - Lo has made a crossov ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کینه توز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکارچی ، خصوصا برای استفاده از پوست حیوانات fur trapper

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کندن، حفاری کردن گشتن ( دستت رو بکنی تو چیزی و دنبال چیزی بگردی ) exa: he dug his hands into his pockets for some change to pay taxi fare dig a h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

پیش غذای لبنانی - یونانی ترکیبی از پوره نخود ، ارده و آبلیمو و البته سیر. معنای دوم : خاک گیاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To be like sby = personality He, s like his father = they have the same personality or character or identity. To look like sby = appearance He lo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

To be like sby = personality He, s like his father = they have the same personality or character or identity To look like sby = appearance he looks ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

annual leave

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a big screen at an airport or station that shows the times at which planes or trains leave

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جانورشناسی: زالو a small soft creature that fixes itself to the skin of animals in order to drink their blood اصطلاحا: انگل، یا شخصی که سربار شخص دیگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسپری یا رول زیربغل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

British English: grocery store American English: supermarket اصطلاح شیرین فارسی: بقالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

معنای قدیمی: اطاق پذیرایی امریکن: مغازه یا مکانی که یک کالا یا خدمت خاص رو عرضه میکنه. الزاما مغازه معنا نمیده میتونه مثلا سالن ماساژ معنا بده. a be ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعداد بازیگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعداد نقاشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم: صعود. اوج. ترقی فعل: بالا رفتن از چیزی. بالارفتن یا رشد کردن چیزی مثل دما، قیمت، گیاه. ترقی کردن در چیزی مثلا در زندگی کاری یا شغلی