پیشنهادهای محمد فروهر (مترجم کتاب) (٨٦١)
تفکر انتقادی مهارت های تفکر انتقادی یا تفکر نقادانه ( Critical Thinking ) به شما این امکان را می دهند که یک موقعیت را بر اساس کلیه حقایق و اطلاعات م ...
ادعا کردن بیان کردن تصریح کردن
معلم اثربخش
ابداع کردن، مطرح کردن وضع کردن
یادگیری بهینه ( مطلوب ) دانش آموز
فرصتهای آموزشی
دربارۀ ادم ( تو سری خور، فلک زده ) دربارۀ مسابقات ورزشی بازنده، تیم یا فردی که شانسی برای قبولی نداره
شایسته بودن سزاوار بودن استحقاق چیزی را داشتن لیافت چیزی را داشتن
نشان دادن، نمایان کردن اثبات کردن آشکار کردن به منصۀ ظهور رسانیدن حاکی بودن از چیزی
سخت کوشی همت عالی تلاش زیاد با جدیت تلاش کردن
برخوردن به، اتفاقی دیدن و یا تصادفی ملاقات کردن؛ ( هوای بد ) مواجه شدن با و یا وارد چیزی شدن؛ ( مشکلات، خطر و غیره ) مواجه شدن با، روبه رو شدن با ...
در زمینۀ حرفه ها متخصصان ( مثل متخصصان منابع انسانی، روانشناسان، مشاوران و. . . . یا به عبارتی کسانی که در مقام عمل به عنوان یک متخصص مشغول به انجام ...
عصاره چکیده، خلاصه ( دربارۀ مظلب ) متراکم کردن غلیظ کردن
فواره مخزن آب
تمام همه همۀ دوران همۀ بخش ها همه جا کامل سرتاسر
آغاز کردن شروع کردن سوار شدن
رمز گشایی کردن فهمیدن پی بردن به کنه چیزی پی بردن برملا کردن دریافتن شناختن/ درک کردن
سرچشمه، منبع
الگو برداری شدن اقتباس شدن
سیاه یا سفید! همه یا هیچ! صفر یا صد! یا این یا اون! ( فقط یک انتخاب وجود دارد )
مدارس دولتی ( مثل ایران که مدارس دولتی داریم و عمومی هستند و هرکسی میتونه در این مدارس ثبت نام کنه )
هنرستان مدارس فنی و حرفه ای
به صورت غیر مستقیم به نکته یا چیزی اشاره کردن. دلالت داشتن بر چیزی
جنبش روشنفکرانه
در تلاش برای چیزی تقلا کردن در راستای چیزی کاری انجام دادن
مساوی برابر یکسان شبیه
نکتۀ کاربردی تلویحات کاربردی پیام ضمنی کاربردهای ممکن یا احتمالی ( نتایج پژوهش )
بررسی کردن ( مورد یا موصوع ) مجسم کردن اسیر کردن مجذوب کردن/ جلب کردن گرفتن تسخیر کردن
( دربارۀ پژوهش ) اجرا کردن، انجام دادن
پیش زمینه ( دربارۀ اظلاعات و دانش قبلی دربارۀ موصوعی )
تشویق کردن، برانگیزاندن، انگیزه دادن، یاری دادن شور و گرمی دادن ( برای مثال ورزش )
زیاد، بسیار زیاد، فروان
زیاد فروان
تدوین شده، شکل گرفته ارائه شده مشخص شده در فکر خود ( پروارنده شده ) در خصوص اهداف و . . . . هدف گذاری شده
توصیف شدن، بیان شدن
روانشناسی سلامت شغلی
تعریف شده مشخص شده معین شده تعیین شده
هی بگی نگی! معمولی ( برای مثال در مورد احوال پرسی، هی بد نیستم خودمون میشه ) همچین، یه نموره پنجاه - پنجاه
وبلاگ ها نوعی از وب سایت هایی هستند که به طور منظم به روز می شوند و بینشی در مورد یک موضوع خاص ارائه می دهند. کلمه وبلاگ نسخه ترکیبی کلمات "web" و "l ...
عروسک پارچه ای
سخنران اصلی یا کسی که نظق اصلی رو ایراد میکند.
رها شدگی یا ظرد شدگی هیجانی. این مفهوم بدین معناست که �افراد دیگر نیازهای عاطفی شما را برآورده نمی کنند، و باعث می شوند شما احساس طرد شدن، دوست نداشت ...
بالا آمدن ظاهر شدن در تبلیغات اینترنتی صفحه ای است که به ظور ناگهانی باز میشه و حاوی تبلیغات است. این قصیه که با دردسرهایی برای کاربران همراه شده بود ...
یکی از مفاهیم جدید روانشناسی مثبت گرا در زمینۀ انگیزش به معنای سرسختی است. سرسختی عبارت است از توانایی تلاش و کار کردن برای محقق ساختن اهداف، کنار ...
در متون تخصصی و به ویژه زمانی که قصد داریم دیدگاه عده ای از افراد رو نسبت به چیزی بسنجیم از کلمۀ �نگرش� استفاده میکنیم که کلمۀ فنی و تخصصی و پربسامدت ...
یکی از ظبقه بندیهای انگیزشی است بدین معنا که گاه انگیزه از درون intrinsic motivation نشات میگیرد و گاه از بیرون extrinsic motivation که به اولی انگی ...
به ظور هماهنگ به ظور موافق جملگی. . . همگی. . . برای مثال پژوهشها به ظور consistently نشان میدهد که بین مصرف سیگار و ابتلا به انواع سرظان رابظه وج ...
جامد در مقابل مایع سفت و محکم ( دربارۀ اشیا ) سفت و محکم ( دربارۀ عقاید و باورها ) ژرف و عمیق ( دربارۀ موصوع یا مظلب یادگیری ) ارتباظ ( با کسی جی ...