پیشنهاد‌های نسرین زارع (٢٤)

کیفر، جزا، مجازات

پیش فرض قراردادی

صادر کننده حکم

آزاد شدن، از زندان در آمدن، از بیمارستان مرخص شدن متضاد کلمه incarcernation می باشد.

محصور

دگرگونی تحلیل اگر other به عنوان فعل استفاده شود معنی تحلیل کردن می دهد

عدم تایید تصدیق نشدن

ناشکیبایی کم تحمل

پیشامدرن

بی احساس

شیطان صفتی دیو صفتی شیطانی کردن

discretionary decisions تصمیات مصلحتی

پدر سالاری

مجازات

درگیری درگیر بودن

ابزاری

شمول، جهانگیری، فراگیری

جزایی

خود توانای

نوبت گیری در گفتگو

دغدغه فکری

تحت الشعاع قرار دادن

فقدان فقر

کف گرگی زدن