نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
borderline: [عامیانه] بفهمی نفهمی .
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chiseled: [در بدن عضلانی] خوش تراش. مثلا: T ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show promise: آینده درخشانی داشتن نوید بخش بودن ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of all days: [اگر مربوط به زمان حال باشد] عدل ام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call roll: حضور و غیاب/ حاضر غایب فهرست اسامی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
defiantly: گستاخانه / با گستاخی ، مغرورانه / ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
firing guns: تیر اندازی/ شلیک هوایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call for order: دستور برقراری نظم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
muffled: [ صدا ] آرام/ خفیف/ ضعیف/ خفه/ فرو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swift movement: In a swift movement طی حرکتی برق آس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
help thinking: ( بی اختیار ) فکری به ذهن خطور کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop dead: میخکوب شدن ، هنگ کردن ، یکّه خوردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stop dead: میخکوب شدن ، هنگ کردن ، یکّه خوردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a swift: در یک چشم به هم زدن ، در کسری از ثا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flashing movement: حرکت برق آسا in a flashing moveme ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t cross me: [ اصطلاح خودمانی ] منو نپیچون .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ring of truth: حقیقت محض بودن ، کاملاً صحت داشتن ، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make things worse: بدتر از همه اینه که . . . چیزی که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید بالقوه به شمار آمادن ، خطر /ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید بالقوه به شمار آمادن ، خطر /ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bitch in heat: به معنای سگی ماده است که در فصل جفت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a fool of oneself: احمق فرض شدن ، احمق جلوه دادن ، مجس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
first place: در وهله اول
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of curiosity: از روی کنجکاوی ، از سر کنجکاوی . [ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of curiosity: از روی کنجکاوی ، از سر کنجکاوی . [ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the small of back: گودی کمر ، پایین کمر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lower body: پایین تنه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not a chance: [عامیانه] اصلاً راه نداره ، فکرشم ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desperate pants: تلاشی مذبوحانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring to senses: سر عقل آوردن ، به خود آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since forever: خیلی وقته ، از ازل .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
short legged: ساق کوتاه ، پا کوتاه . مثلاً: sh ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not flatter yourself: دلت رو خوش نکن به دلت آب و صابون ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in bad shape: وضعیت/ شرایط/ اوضاع بدی داشتن اوضاع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bed rest: استراحت مطلق
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is if: به شرط اینکه . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sparring match: نمایش مبارزه ای مسابقه مبارزه ای مس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
insta love: عشق آنی ، عشق در یک نگاه . تعریف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ball of foot: پنجه پا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
act like one: مثل . . . رفتار کردن اینطوری رفتار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
double shifts: دو شیفته ( کاری ) دو نوبته ( کاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passenger door: ( ماشین ) درب سمت شاگرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
revision point: ایست بازرسی مثال: the jeep passes ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three story: ( ساختمان ) سه طبقه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a way: به گونه ای به نوعی به طریقی از جهت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rough around the edges: معادل عینی فارسی ندارد، اما اصطلاحی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upshift: [ماشین] دنده عوض کردن مثال: You’re ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
there it is: There it is! [به نشانه تأیید:] همین ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set of eyes: جفت چشم مثال: a different set of b ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mean well: نیت خیر داشتن منظور بدی نداشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get this over with: قال قضیه را کندن قائله رو ختم کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not sweat it: شلوغش نکن ، جوش نزن ، فکرش رو نکن ، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without wincing: بدون خم به ابرو آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extra careful: چشم و گوش باز دقت مضاعف احتیاط زیاد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot and cold: تکلیف کسی با خودش مشخص نبودن. مثال ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sort shit out: جمع و جور کردن گندکاری درست کردن خر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get out of system: فکر کسی یا چیزی از سر افتادن از فکر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit: دوزاری کسی افتادن ، ( یکدفعه ) فهمی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as of late: تازگی ها ، به تازگی ، اخیراً ، این ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take things too far: پا را از حد فراتر گذاشتن ، زیاده رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mound of venus: ناحیه شرمگاهی زن : برجستگی گوشتی رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat the hell out of: بدجور کتک زدن کتک کاری ناجور I de ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little did: غافل از اینکه. . . اصلاً فکرشم نمی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in more than one way: به طرق مختلف از خیلی جهات he’s res ...
١١ ماه پیش