نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slim: there’s a slim possibility that he’ ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat the hell out of: بدجور کتک زدن کتک کاری ناجور I de ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show promise: آینده درخشانی داشتن نوید بخش بودن ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
longingly: [نهایت امید و آرزو] با حسرت ، حسرت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
translucent: [لباس] بدن نما
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snap up: My head snaps up and I observe him ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of all days: [اگر مربوط به زمان حال باشد] عدل ام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call roll: حضور و غیاب/ حاضر غایب فهرست اسامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take hold of: دستگیر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stoically: با خویشتنداری ثابت قدم محجوبانه بد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stoically: با خویشتنداری ثابت قدم محجوبانه بد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
defiantly: گستاخانه / با گستاخی ، مغرورانه / ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
defiantly: گستاخانه / با گستاخی ، مغرورانه / ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
copulation: رابطه جنسی ، سکس، آمیزش جنسی ، مقار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
copulation: رابطه جنسی ، سکس، آمیزش جنسی ، مقار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
firing guns: تیر اندازی/ شلیک هوایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call for order: دستور برقراری نظم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
muffled: [ صدا ] آرام/ خفیف/ ضعیف/ خفه/ فرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
muffled: [ صدا ] آرام/ خفیف/ ضعیف/ خفه/ فرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring: I can’t bring myself to watch what’ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swift movement: In a swift movement طی حرکتی برق آس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
help thinking: ( بی اختیار ) فکری به ذهن خطور کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in common: [در چیزی یا چیزهایی اشتراک داشتن] و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop dead: میخکوب شدن ، هنگ کردن ، یکّه خوردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stop dead: میخکوب شدن ، هنگ کردن ، یکّه خوردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a swift: در یک چشم به هم زدن ، در کسری از ثا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flashing movement: حرکت برق آسا in a flashing moveme ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t cross me: [ اصطلاح خودمانی ] منو نپیچون .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ring of truth: حقیقت محض بودن ، کاملاً صحت داشتن ، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make things worse: بدتر از همه اینه که . . . چیزی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to make things worse: بدتر از همه اینه که . . . چیزی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید بالقوه به شمار آمادن ، خطر /ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید بالقوه به شمار آمادن ، خطر /ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
burst open: ناگهان/ به شدت باز شدن ، فوران کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bitch in heat: به معنای سگی ماده است که در فصل جفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get it up: [ آلت مردانه ] راست کردن ، شق کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get it up: [ آلت مردانه ] راست کردن ، شق کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a fool of oneself: احمق فرض شدن ، احمق جلوه دادن ، مجس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sargent: بعضی جاها معادل Sergeant : [درجه ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
first place: در وهله اول
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of curiosity: از روی کنجکاوی ، از سر کنجکاوی . [ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of curiosity: از روی کنجکاوی ، از سر کنجکاوی . [ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
woozily: گیجی ، منگی ، سردرگمی . تعریف دیک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
travelled: دنیا دیده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the small of back: گودی کمر ، پایین کمر
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lower body: پایین تنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lower body: پایین تنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not a chance: [عامیانه] اصلاً راه نداره ، فکرشم ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desperate pants: تلاشی مذبوحانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring to senses: سر عقل آوردن ، به خود آوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since forever: خیلی وقته ، از ازل .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
since forever: خیلی وقته ، از ازل .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
borderline: [عامیانه] بفهمی نفهمی .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
questioningly: [با حالتی] سؤالی/ استفهام آمیز/ پرس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
short legged: ساق کوتاه ، پا کوتاه . مثلاً: sh ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unemotionally: با بی احساسی ، بدون حس
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not flatter yourself: دلت رو خوش نکن به دلت آب و صابون ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in bad shape: وضعیت/ شرایط/ اوضاع بدی داشتن اوضاع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in bad shape: وضعیت/ شرایط/ اوضاع بدی داشتن اوضاع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bed rest: استراحت مطلق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold ground: ایستادگی کردن تاب آوردن سرپا ماندن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past: بیشتر ، فراتر . مثال: don’t bend y ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is if: به شرط اینکه . . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sparring match: نمایش مبارزه ای مسابقه مبارزه ای مس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
later today: [ تأکید بر اتمام انجام کاری تا انته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peripheral vision: دید محیطی دید جانبی دامنه دید وسیع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
insta love: عشق آنی ، عشق در یک نگاه . تعریف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ball of foot: پنجه پا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ball of foot: پنجه پا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tight knot: گره کور
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
act like one: مثل . . . رفتار کردن اینطوری رفتار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
consensually: با توافق نظر به اتفاق نظر با اجماع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consensually: با توافق نظر به اتفاق نظر با اجماع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coronel: معادل Colonel : [درجه ای نظامی در ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hectic: گیج کننده بهم ریخته ( اوضاع ) پی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
double shifts: دو شیفته ( کاری ) دو نوبته ( کاری ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passenger door: ( ماشین ) درب سمت شاگرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rollaway: ( راه خود را در پیش گرفتن ) دور شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
halterneck: ( لباس زنانه ) پشت گردنی ، تاپ گردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
revision point: ایست بازرسی مثال: the jeep passes ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deceivingly: به طرز فریبنده ای به شکل فریبکارانه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three story: ( ساختمان ) سه طبقه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a way: به گونه ای به نوعی به طریقی از جهت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
show promise: آینده درخشانی داشتن نوید بخش بودن ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show promise: آینده درخشانی داشتن نوید بخش بودن ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rough around the edges: معادل عینی فارسی ندارد، اما اصطلاحی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
warningly: با حالتی تهدیدآمیز با حالتی هشدارگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upshift: [ماشین] دنده عوض کردن مثال: You’re ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick: [ماشین] دسته/ اهرم دنده. مثال: De ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
there it is: There it is! [به نشانه تأیید:] همین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boyishly: پسرانه. مثال: It’s the first time ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chiseled: [در بدن عضلانی] خوش تراش. مثلا: T ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
run scared: به خود ترس راه دادن. مثال: I don’ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set of eyes: جفت چشم مثال: a different set of b ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
perfect stranger: کاملاً غریبه/ بیگانه غریبه ای بیش ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mean well: نیت خیر داشتن منظور بدی نداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mean well: نیت خیر داشتن منظور بدی نداشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on bad terms: رابطه بدی داشتن رابطه خوبی نداشتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on bad terms: رابطه بدی داشتن رابطه خوبی نداشتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
closed up: [صفت] : کسی که به هیچ وجه نمیشه چه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to no avail: کارساز نبودن راه به جایی نبردن فای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it makes sense: با عقل جور در می آید
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get this over with: قال قضیه را کندن قائله رو ختم کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get this over with: قال قضیه را کندن قائله رو ختم کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
internal conflict: جنگ/ درگیری / تنش/ اختلاف داخلی کش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not sweat it: شلوغش نکن ، جوش نزن ، فکرش رو نکن ، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
longingly: [نهایت امید و آرزو] با حسرت ، حسرت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without wincing: بدون خم به ابرو آوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extra careful: چشم و گوش باز دقت مضاعف احتیاط زیاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unclaimed: [چیز] بلاتکلیف/ معلق/ بی ادعا/ بی ص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unclaimed: [چیز] بلاتکلیف/ معلق/ بی ادعا/ بی ص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that’s it: بسته به مکالمه کاربردهای متفاوتی دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot and cold: تکلیف کسی با خودش مشخص نبودن. مثال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hot and cold: تکلیف کسی با خودش مشخص نبودن. مثال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sort shit out: جمع و جور کردن گندکاری درست کردن خر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gather: جمع و جور کردن I just want to eat, ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get out of system: فکر کسی یا چیزی از سر افتادن از فکر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
release: آثار ارضاء [جنسی] مثال: I run my f ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enlister: [اصطلاحی نظامی] کسی که مردم را برای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit: دوزاری کسی افتادن ، ( یکدفعه ) فهمی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as of late: تازگی ها ، به تازگی ، اخیراً ، این ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as of late: تازگی ها ، به تازگی ، اخیراً ، این ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take things too far: پا را از حد فراتر گذاشتن ، زیاده رو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mound of venus: ناحیه شرمگاهی زن : برجستگی گوشتی رو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
satisfyingly: با رضایت کامل خاطر جمع
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clamped: محکم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat the hell out of: بدجور کتک زدن کتک کاری ناجور I de ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little did: غافل از اینکه. . . اصلاً فکرشم نمی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
little did: غافل از اینکه. . . اصلاً فکرشم نمی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in more than one way: به طرق مختلف از خیلی جهات he’s res ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insatiably: به صورت سیری ناپذیر
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش