پیشنهاد‌های علی فتح اللهی (٩)

بازدید
١٠٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Too act firmly قاطعانه اقدام کردن It's time to put your foot down زمانش رسیده که قاطعانه عمل کنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پول خون آدم Everything in the costs and arm and a leg همه چی اونجا قیمت پول خون آدمه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

He was very embarrassed and his face went red

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دارای سو ظن، شکاک مشکوک به نظرم معنی اشتباهی برای این کلمه است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

His popularity defied anyone's expectation پشمایه همه با محبوبیتش ریخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

I have to get up early for work tomorrow, so I think I'd better hit the sack.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Daycare روی هم به معنای مهدکودک I drive my son to daycare

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

One's opinion or point of view, for whatever it may be worth, generally when it is unsolicited وقتی بدون اینکه کسی نظر شما را بخواد، اظهار نظر کنید. ...

پیشنهاد
٠

I need a new hobby. Maybe I'll try my hand at painting!