تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

contrastibe به معنی مقایسه ای ( برای نشان دادن تفاوت ها ) contrasting یعنی متفاوت contrasting attitude between different age - groups. تفاوت رفتاری ...

پیشنهاد
٠

شاید بشه اینطور معنی کرد: پیش میاد دیگه. . . It's disappointing to come so close and not win, but sometimes it's just one of those things in compet ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

whatsover در جمله های منفی برای تاکید به کار میره ( حالت تاکیدی تره whatever ) هست. I have no interest whatsoever in that topic اصلا ( هیچ ) علاقه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

at a time توی یک زمان مشخص at the time اونوقع in the meantime تااونموقع in timeزودتر on time به موقع She could only handle one task at a time He wa ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

loved - up ( adj ) به معنای دلباخته و مجنونloved - up couple و سرخوش ( ناشی از مصرف بعضی داروها )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تا آخرش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روشی برای درمان سرطان پوست

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وقتی یه چیزی که عجیبه اتفاق میفته میگیم but seeing is believing یعنی "باید بینی تا باورت بشه"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزومون و تست کردن چیزی یا کسی برای اینکه نقص ها و ناکارآمدی هاش مشخص بشه. After closer inspection, the new software was tried and found wanting in t ...

پیشنهاد
٠

she happens to like sandwiche. اتفاقا اونم ساندویچ دوست داره!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

should بعد از I برای توصیه کردن بکار میره. I should not let it worry you. بهت توصیه می کنم اجازه ندی ناراحتت کنه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا باید . . . ؟ why should I eat such mushy rice?

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این طور فکر میکنم ( احتمالش هست )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

what are you doing here, might I ask? میشه بپرسم اینجا چیکار میکنی

پیشنهاد
٠

چیزی خواستن I could use some help.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیاز مبرم به چیزی داشتن this room could do with a good cleaning.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترسیدن when I saw it my courage failed me.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاده خواه بودنit is asking a lot to work at the weekends زیاد طلبیدنNew project ask a lot creativity

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلا وقتی از چیزی همطمان عصبانی و متعجبیم می گیمi ask you. he drives my car for a week. He does not even fill up the gas tank. Iask you!

پیشنهاد
٠

فقط کافیه بخوام everything is mine, it is mine for the asking. همه جیز ماله منه، فقط کافیه بخوام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلا هم پشیمون نیستم ( میدونم اشتباه ولی مهم نیست )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که ظاهر قدرتمندی داره و سعی میکنه ضعف ها شو پنهان کنه اما به مرور زمان این ضعف ها خودشونو نشون میدن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

back/land on foot سرپا شدن those antibiotics got me back on my foot انتی بیوتیک ها منو سرپا کرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

back/land on foot سرپا شدن those antibiotics got me back on my foot انتی بیوتیک ها منو سرپا کرد

پیشنهاد
٠

بچه باید با ادب و حرف گوش کن باشه ( نباید صداش در بیاد )

پیشنهاد
٠

should subject verb به صورت کلی کوتاه شده ی if subject should verb است. به معنای "احیانا، اتفاقی، در صورته. . " می باشد. should you see her, tell h ...

پیشنهاد
٠

به کسی میگن که وانمود میکنه به چیزی در حالی که ویژگی های اون رو نداره. چون cowboys ها کلاه می پوشن و یک سری ویژگی های خاص مربوط به محل زندگی شون دار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

either way هر دو روش in either case هر هر دو صورت you can get there by train or bus. either way/in either case, It will take an hour

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

either way هر دو روش in either case هر هر دو صورت you can get there by train or bus. either way/in either case, It will take an hour

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a little something به معنی یه چیز کوچولو Iam used to have a little sonething as lunch. عادت دارم یه چیز کوچولو برای ناهار بخورم. I decided to buy ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

he is nothing more than amateur. اون فقط اماتوره

پیشنهاد
٠

his success in final exam was nothing short of miracle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nothing like someoneشبیه کسی نبودن nothing like sth he looks nothing like his brother.

پیشنهاد
٠

کمتر از . . . نبود. his idea was nothing less than revolutionary. ایده اش چیزی کمتر از انقلابی نبود.

پیشنهاد
٠

برای تاکید به این که کسی ویژگی ای را به شدت دارد. he is nothing if not generous. او خیلی بخشنده است بعد از if not می توانیم هر صفتی را به کار ببریم

پیشنهاد
٠

چاره ای جز . . . نیست. there is nothin for it to help them out. چاره ای جز کمک کردنه به آن ها نیست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

for anyhting ( in the world ) : I will not lose you for anyhting in the world. به هیچ قیمتی از دستت نمیدم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پول در آوردن به صورت هوشمندانه و معمولا از راه ناصادقانه .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i will go halves with you on mysandwich. میخوام سادنویچمو باهات نصف کنم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با این که تجربه میگه نتیجه خوب نخواهد بود ولی ما امیدواریم. After several failed relationships, Sarah still believed that true love was just around ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهم نیست که شرایط چفدر سخته، انسان هم چنان امید وار است. ( مثل "پایان شبه سیه سپید است" ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقاضا برای محصول ( نه برای یک برند خاص از آن محصول ) ، برعکسselective demand.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تضا برای یک برند خاص به جای تقاضا برای محصول. مثلا تقاضا برای یک یخچال از یک برند خاص ( نه تقاضا ی یخچال از هر برند )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقاضا برای سرمایه گذاری در موسسات مثلا بانک ( به جای سرمایه گذاری شخصی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقاضا برای سرمایه گذاری در شرکت ها، بانک ها ( بجای سرمایه گذاری شخصی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی از تقاضا که ازتقاضی محصول دیگ برگرفته می شود. مثلا اگر تقاضا برای برنامه ی کامپیوتری زیاد شود تقاضا برای مهندس نرم افزار زیاد می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وثتی برای یک محصول تقاضا بیشتر از موجودی باشد. there is excess demand for banana.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقاضای مرکب. به شراایطی اطلاق می شود که تغییر در تقاضای یک محصول با چند کارکرد ( مثلا آب که به منظور اشامیدن، کشاورزی و . . . . استفاده می شود. ) با ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای دو معنی به جز و تقریبا است. i have done my duties, all but washing. همه وظایفم بغیر از شستن را انجام داده ام i have all but done my works. تقر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی " اما نه . . . . i have done my homework, but not the way i would.