پیشنهادهای فریبا قاسمی (٨٨)
با هم جور در نمیان
مبل راحتی ای که قابلیت تخت شدن داره و جای پا هم داره
بحث کردن با کسی، بویژه به این علت که طرف از رفتار شما شکایتی کرده است
ساندویچ کوفته با سس گوجه و نان، نونش هم معمولا نون باگت
دفتری که توش آدرس، قرار ملاقات و. . . رو ثبت میکنند
به معنی عزیزم، معمولا توسط یک آقا به خانومی گفته میشه که غریبه است یا بصورت تصادفی باهاش آشنا شده.
همونی ام که دنبالشی
ول کن نبودن، مث کنه به کسی چسبیدن
بشدت هیجان زده شدن
کار غیر اخلاقی انجام دادن
بریم یه چیزی بخوریم
مثل روز اول شدن
دستمال گردن
یه نفر رو عصبانی و آزرده کردن
حیواناتی مثل سگ که در مسابقات دعوای بین سگها شرکت می کنند و برنده می شوند.
انجام دادن کار سخت و ناخوشایند
آستین همت رو بالا زدن برای انجام کاری
واگذار کردن مسئولیت به شخص دیگر
پایین ترین موقیعت شغلی
موقعیت شغلی عالی
سیگار ماری جوانا
لیست مرتب شده بر اساس حروف الفبا. مثل دفترچه تلفن
هزینه باربری
جلیقه بافت
مقدم بودن
سیر تا پیاز رو تعریف کردن
مد روز
شخصی که در محیط کار نقشه های شما رو تخریب میکنه و موفقیتتون رو تهدید میکنه
از نگرانی در آوردن
حجم مسافران و بار در هواپیما
اغوا کردن
تو ادبیات معنی هزل رو میده
واسطه
شلواری که از شلوارک بلندتره و از شلوار کوتاهتر
یه چیزی چشمتو گرفته
از زیر زبان کسی حرف کشیدن
پارچ سس
دست خودش نیست
دیگه باری رو دوشم نیست
من وظیفمو انجام دادم
بهش نشون میدم ( تهدید )
نوعی ژامبون ایتالیایی که با گوشت خوک درست میشه
آب ولرم
سبک مغز
از خجالت آب شدن
زحمت رو کم کردن
خبری ازش نیست؟
میله ای که پرده ی حمام رو بهش آویزان میکنند
عقلتو از دست دادی؟
تَگ های ضدسرقت که تو فروشگاهها به لباسها وصل میکنن