پیشنهاد‌های فریبا قاسمی (١٩٣)

بازدید
٤٧٩
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کتی که پشتش دو تا چاک کوچیک داره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه گوشه ای از خانه که پنجره های زیادی داره و مخصوص خوابیدن در روزهای گرمه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صحبت کردن بدون آمادگی قبلی تو یک مراسم عمومی جهت وقت گذرانی چون شما منتظر رویدادی دیگر هستید

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دامن هایی که در ساحل میپوشند و کمرش رو گره میزنند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ما توی فارسی به این نوع شخصیت میگیم شیربرنج

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلاه قارچ

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کالباس هایی که توش تیکه های زیتون داره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چسبی که هر دو طرفش قدرت چسبندگی داره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه چیزی الان به ذهنم خطور کرد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشتاقانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فیلم تاریخی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قال قضیه رو بکن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یقه اسکی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهم بگو چه خبره، جریان چیه؟ ( زمانی استفاده می کنیم که یه نفر داره یه چیزی رو به ما میگه که دیگران می دانند و ما تازه داریم متوجه میشیم )

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مسخره م کن، جدی نگیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنقدرها هم آسون نیست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الفرار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( به طعنه ) علامه دهر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند تا لباس روی هم پوشیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اوج خداحافظی کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موقع شیر یا خط، وقتی سکه رو میندازیم، این اصطلاح قبل اینکه سکه به زمین برسه استفاده میشه و تو این فاصله باید تصمیم بگیریم شیر یا خط

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشنگ

پیشنهاد
٠

اصطلاحی معادل پدرت رو در میارم یا بیچاره ت میکنم، وقتی به کار میره که یه نفر کار نابجایی انجام میده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخص یاغی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنی که هیکل مردانه داره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخلوطی از نوعی بیسکوئیت خرد شده، شکر قهوه ای و کره که بعنوان لایه ای در دسر چیزکیک استفاده می شود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تلاش زیاد کسی رو متقاعد کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک کاسه پر از . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی افراد یک گروه خود را با رفتارها و نگرش های سایر اعضای گروه وفق می دهند، با وجود اینکه با رفتارها و نگرش های خودشان در تضاد است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

منتفی کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر کسی شیره مالیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه نوع سلاح پرتابی چینی که انواع مختلفی داره. مثل shuriken , . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بگیر نگیر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه بحث دیگه است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ایتالیایی به معنی حرامزاده، لاشی، هرزه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه دستی زدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستر کاری را فراهم کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یا خدا😳

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقاضای بازشماری

پیشنهاد
٠

با توجه به اینکه فیل ها حافظه ی قوی دارند، این اصطلاح به شخصی اطلاق می شود که حافظه قوی دارد و چیزی را فراموش نمی کند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع منقل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودمیزبانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوشت دودی و ادویه زده گاو که معمولا بصورت لایه های نازک برش می زنند و سرد میخورند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه اگه بصورت فعل استفاده بشه به معنی خراب کردن و گند زدن هم هست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی بیسکوئیت یا کوکی که شامل تیکه های کوچیک شکلاته

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی بازی که در آن بازیکنان دیسک هایی رو با یک وسیله بیل مانند روی یک صفحه علامت گذاری شده هل میدهند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیاهی از گونه شلغم که رنگش سبز تیره است و برگها و ریشه هاش تلخ مزه است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسمتی از قایق که تعادل قایق رو برقرار میکنه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسمتی از قایق در سمت چپ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتباط تلفنی دریا به خشکی