پیشنهادهای فریبا قاسمی (٢١٢)
اقتدار داشته باش
یه نوع گردو که پوستش نازکه و گرد نیست
اسمی دخترانه به معنی دریای درخشان و تابناک
نوعی غذای ایتالیایی که از ماهی مرکب درست میشه. ماهی مرکب رو با ترکیب آرد و شیر و تخم مرغ بصورت حلقه ای سرخ می کنند.
سکوت مطلق
مثل موم تو دست کسی بودن. یعنی هرکاری رو بگی طرف انجام بده
زمانی ازین صفت استفاده می کنیم که به درک درستی از اون موقعیت یا فرد رسیده باشیم
خیلی سریع چیزی رو خوردن
فروشگاه زنجیره ای مبلمان که در اصل آمریکاییه و در کانادا و مکزیک و استرالیا شعبه داره
گوشمالی دادن، انتقاد تند کردن
مایو مخصوص آقایون
وکالت دادن
مهمترین حقایق درباره یک وضعیت که توی اون موقعیت بیشترین تاثیر رو داره
متهمی که قبل از محاکمه از کشور فرار میکنه
دل زده شدن
مدل یقه لباس
حقیقت رو بپذیر
نمایشی که در آن مردها خودشان را به شکل زن در می آورند و لباس زنانه میپوشند
یه نوع مدل مو که موهای بلند رو بالای سر بصورت یک کُپه جمع میکردن
کتی که پشتش دو تا چاک کوچیک داره
یه گوشه ای از خانه که پنجره های زیادی داره و مخصوص خوابیدن در روزهای گرمه
صحبت کردن بدون آمادگی قبلی تو یک مراسم عمومی جهت وقت گذرانی چون شما منتظر رویدادی دیگر هستید
دامن هایی که در ساحل میپوشند و کمرش رو گره میزنند
ما توی فارسی به این نوع شخصیت میگیم شیربرنج
کلاه قارچ
کالباس هایی که توش تیکه های زیتون داره
چسبی که هر دو طرفش قدرت چسبندگی داره
یه چیزی الان به ذهنم خطور کرد
مشتاقانه
فیلم تاریخی
قال قضیه رو بکن
یقه اسکی
بهم بگو چه خبره، جریان چیه؟ ( زمانی استفاده می کنیم که یه نفر داره یه چیزی رو به ما میگه که دیگران می دانند و ما تازه داریم متوجه میشیم )
مسخره م کن، جدی نگیر
آنقدرها هم آسون نیست
الفرار
( به طعنه ) علامه دهر
چند تا لباس روی هم پوشیدن
در اوج خداحافظی کردن
موقع شیر یا خط، وقتی سکه رو میندازیم، این اصطلاح قبل اینکه سکه به زمین برسه استفاده میشه و تو این فاصله باید تصمیم بگیریم شیر یا خط
مشنگ
اصطلاحی معادل پدرت رو در میارم یا بیچاره ت میکنم، وقتی به کار میره که یه نفر کار نابجایی انجام میده
شخص یاغی
زنی که هیکل مردانه داره
مخلوطی از نوعی بیسکوئیت خرد شده، شکر قهوه ای و کره که بعنوان لایه ای در دسر چیزکیک استفاده می شود
با تلاش زیاد کسی رو متقاعد کردن
یک کاسه پر از . . .
وقتی افراد یک گروه خود را با رفتارها و نگرش های سایر اعضای گروه وفق می دهند، با وجود اینکه با رفتارها و نگرش های خودشان در تضاد است
منتفی کردن
سر کسی شیره مالیدن