تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

( slang ) Solid

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

mouthy

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

nasty

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

nasty

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

استعاره ای از آدم چاقالو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

chubby

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

چاقالو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

پیراهن ورزشی که بازیکنان فوتبال آمریکایی به تن میکنن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

dishware

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Airbnb is an online marketplace that connects people who want to rent out their homes with people who are looking for accommodations in that locale. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

conformist

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

شبیه، مثل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

من مشکلی ندارم واسم مهم نیس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Print - on - demand is a process where you work with a supplier to customize white - label products ( like baseball hats or tote bags ) with your own ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

in bulk=

پیشنهاد
١

the following=

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

be lonely=

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

pertain to

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

comply with رعایت کردن ( مقررات و قوانین ) پیروی کردن از تبعیت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

side hustle

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

side hustle

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بخاری، شوفاژ، سیستم گرمایشی ( ساختمان ) 1 ) The heating is set to come on at 5 p. m 2 ) I set the heating to come on at six 3 ) I asked him to tu ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

همون "وند" در phrasal verbها

پیشنهاد
١

conspire در خفا نقشه کشیدن ( برای توطئه و کارهای بد )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

sarcasm

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

ALTERNATIVE FORM: baby girl ★ ( fandom slang ) A male fictional character or celebrity of whom one is extremely fond, especially a "bad boy" type rei ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

communicator آدم خوش بیان و فصیح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

communicator آدم فصیح و خوش بیان، ارتباط برقرار کننده

پیشنهاد
٣

interrupt

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

random

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

use up

پیشنهاد
١

exhaust

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به همان اندازه راحت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

baby daddy

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زندگی های نابسامان/بهم ریخته/درهم و برهم/پریشان/آشفته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تغییر/تعویض آرایش مالی خود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

dramatic

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

dramatic

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

lifeline

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آب باریکه ( پول/درآمد کم اما مستمر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

evict بیرون کردن ( مستاجر از خانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

جاسوس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

vicinity

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

monetary

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

In no way or manner; not at all; under no circumstances

پیشنهاد
٣

منظور کوفتی این چیه؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

editions

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

comply with

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

bucking