پیشنهادهای حسین فلاح (٦٤)
یارش. اسم مصدر از ریشه یارستن و یاریدن. یاریس ( یس: ش )
�اتون� واژه ای فارسی است، از پیشوند �ا� ریشه توان می باشد و به معنی توانا، توانمند، پر انرژی، پرزور، قهرمان میباشد. در اصطلاح به کوره و آتشدان که تول ...
پیشمان، پیشوار، پیشواره، پیشکُنش، پیشکنشانه : هرگونه کُنش پیشگیرانه و پیشدستانه که برای جلوگیری از رویدادی ناخواسته و ناگهانی انجام شود. برای جایگزی ...
پدافند پیشگیرانه، پدافند پیشوار، پدافند پیشبان، پدافند پیش کنشی، پدافند پیشکنشانه،
هاژیدن : هاجیدن از بن هاج و اصلاحاً با واج با هم بکار می رود به معنی هاج و واج شدن= گیج شدن ، متحیر شدن، حیران
در اوستا به کوروش، کوئیریس ، در زبان سنسکریت کوروهkuruh بوده است؛ کوروش، کورُش، کوروس، کورُس، سیروس، سایروس، سُروش، سوروس، خوروش، خُروش، خُروس، خورشی ...
پیش بان، پیشگیر، جلودار، نگهبان، اسکورت
اسفندیار از دو کلمه اسپند یار ساخته شده است و به معنی یار نیک، یارخوب، یار مقدس است.
کوچ یعنی جابجایی و کوچه یعنی محل جابجایی یا گذرگاه، اصطلاح انگلیسی کَوچ ( caoch ) که امروزه به مربی نیز گفته می شود از همین ریشه است و به معنی راه بل ...
چلانگر، چیلانگر، چلنگر، چیلنگر: از ریشه چلاندن گرفته شده است و به معنی تحت فشار قراردادن است. و در اصطلاح به شغلی گفته می شود که با حرارت دادن قطعات ...
"تاز" از ریشه تاختن و به معنای حمله کردن و هجوم آوردن و پیش افتادن و در رأس قرار گرفتن است و "تازی" در اصطلاح به عربها که به ایران آمده اند گفته شده ...
پدافند پیشگیرانه، پدافند پیشوار، پدافند پیش کُنشی، پدافند پیشکنشانه، پدافند غیر عامل، passive defense پیشمان، پیشوار، پیشواره: هرگونه کُنش پیشگیرانه ...
هیرو، هیراد، به معنی قهرمان، نیرومند، قدرتمند، توانمند، ثروتمند، بخشنده، گشاده دست و گشاده روی، دارنده، صاحب کمالات و جمال و زیبایی
در خود فرورفتن - حالِ خراب داشتن - خراب شدن - درهم شدن چهره - له و لورده شدن یا له و لورده بودن - ویرانی - کوفتگی. ترومبیدن و ترومپیدن هم نگاشته می ش ...