پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
intensive verb ( زبانشناسی ) واژه مصوب: فعل تشدیدی تعریف: صورتی از فعل که بر شدت یک عمل دلالت می کند
antitrades ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: پادبسامان ها تعریف: لایۀ عمیقی از بادهای غربی در وَردسپهر، بر فراز بادهای بسامان سطحی مدارگان
aerobiosis ( زیست شناسی - میکرب شناسی ) واژه مصوب: هوازیوی تعریف: 1. حیات در محیط دارای مولکول اکسیژن 2. وضعیت یا حالتی که در آن اکسیژن وجود دارد
backscattering ( فیزیک ) واژه مصوب: پسپراکندگی تعریف: پراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویهای بزرگ تر از 90 درجه
midcentric tourist ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: گردشگر تنوع پذیر تعریف: گردشگری که نه تنوع طلب است و نه تنوع گریز
modified aircraft ( علوم نظامی ) واژه مصوب: هواگَرد بهینهشده تعریف: هواگَردی که برای ارتقای کیفی بهینهسازی شده است
attribute class ( مهندسی نقشهبرداری ) واژه مصوب: طبقۀ اطلاعات توصیفی تعریف: گروه مشخصی از اطلاعات توصیفی
nasojejunal tube ( تغذیه ) واژه مصوب: لولۀ بینی تهی روده ای تعریف: لوله ای که با گذشتن از بینی به تهی روده در رودۀ کوچک می رسد
fixed point attack ( رمزشناسی ) واژه مصوب: حملۀ نقطه ثابتی تعریف: حمله ای علیه توابع چکیده ساز که در آن برای یافتن برخورد، از نقطۀ ثابت در زیرتابع ( ...
backslash ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: واکج خط تعریف: یکی از نویسه های صفحه کلید رایانه که با علامتِ «\» نشان داده می شود
grubber ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: ریشه کَن تعریف: دستگاهی مکانیکی شبیه گاوآهن که گیاهان را با ریشه از خاک بیرون می آورد
therapy ( روانشناسی ) واژه مصوب: درمان 2 تعریف: سلسله معالجات نظاممندی که برای بهبود بخشیدن به وضعیت مرضیِ جسمانی یا روانی فرد انجام می شود
rod drawing ( مهندسی مواد و متالورژی ) واژه مصوب: مفتولکشی تعریف: فرایندی که در آن میلگرد با کشیده شدن از درون قالب یا حدیده به مفتول تبدیل شود
composite electrode ( مهندسی جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب ) واژه مصوب: الکترود مرکب تعریف: نوعی الکترود فلز پرکُن چندجزئی که سیم های آن ممکن است که ...
vestigial sideband modulation ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: مدوله سازی کنار باند بازمانده تعریف: ← مدوله سازی دامنۀ کنارباند بازمانده
laser printer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: چاپگر لیزری تعریف: چاپگری که در آن از پرتوِ لیزر برای نشاندن جوهر بر کاغذ استفاده شود
nonconformity ( روان شناسی ) واژه مصوب: ناهم نوایی تعریف: بیان عقاید و قضاوت ها یا انجام دادن اعمالی که با عقاید و قضاوت ها یا اعمال سایر مردم یا مع ...
Watson - Crick helix ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: مارپیچ واتسون ـ کریک تعریف: ← مارپیچ دوگانه
absorber capacity ( مهندسی شیمی ) واژه مصوب: ظرفیت برج جذب تعریف: حداکثر ظرفیت فراوری گاز در برج جذب، بدون هرگونه تغییر در شرایط عملیاتی
The Big Book ( اعتیاد ) واژه مصوب: بِه نامه تعریف: حسن تعبیری برای کتاب پایۀ الکلی های گمنام که حاوی اصول و سنت ها و قدم های خودیابی است|||متـ . کتا ...
homosphere ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: همگنسپهر تعریف: بخش پایینی در تقسیمبندی دولایهای جو که در آن ترکیبات جوّ عمدتاً همگناند
monochromatic magnitude ( نجوم ) واژه مصوب: قدر تک فام تعریف: قدر ستاره در یک طولِ موج مشخص
nagware ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: نِقافزار تعریف: نرمافزاری مشروط که مکرراً به طرز آزاردهندهای به کاربر تذکر میدهد که باید با پردا ...
idioblastic ( زمینشناسی ) واژه مصوب: خودشکفتی تعریف: مربوط به خودشکفت سنگ دگرگونی
origin ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: مبدأ 1 تعریف: مکانی که مسافر سفر خود را از آنجا شروع می کند
corporate image ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی ) واژه مصوب: تصویر شرکت تعریف: برداشت ذهنی افراد از یک شرکت یا بنگاه یا نمانام در مواجهه با نام آن
lethal dose fifty ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: چندۀ کُشندۀ پنجاه درصد تعریف: چندۀ یک مادۀ سمی که در مدت زمان معین 50 درصد اندامگان های مو ...
hemiplegia ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: یک سو فلجی تعریف: فلج یک سوی بدن
anosmatic ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: نابویا تعریف: فرد مبتلا به بی بویایی
MAMS ( علوم نظامی ) واژه مصوب: سامپَن تعریف: ← سامانۀ مدیریت فضای پرواز نظامی
economies of scope ( اقتصاد ) واژه مصوب: صرفة تنوع قلمرو تعریف: منافع حاصل از انجام فعالیت های مرتبط
bean sprout ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: جوانۀ لوبیا تعریف: جوانۀ تازۀ لوبیا
authentication ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: اصالتسنجی تعریف: اقدامی امنیتی برای حفاظت از سامانههای ارتباطی در برابر شبیهسازی تقلبی که ازطریق تشخ ...
westerly trough ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: ناوۀ غربی تعریف: ناوهای در غربوزان
central obscuration ( نجوم رصدی و آشکارسازها ) واژه مصوب: گرفتگی مرکزی تعریف: بخشی از گشودگی تلسکوپ بازتابی که با آینۀ ثانویه و سپرک مسدود شده است
hardening - off ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: مقاوم سازی تعریف: سازگار کردن گیاه در مقابل یک تنش محیطی با قرار دادن تدریجی آن در هما ...
desulfurization ( شیمی ) واژه مصوب: گوگردزدایی تعریف: زدودن گوگرد از سوخت های فسیلی برای کاهش آلودگی
icing - rate meter ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: آهنگ سنج یخ زنی تعریف: سنج افزاری برای اندازه گیری آهنگ برافزایش یخ بر روی جسم سرد
bone marrow biopsy ( اَرتاپزشکی ) واژه مصوب: بافت برداری مغز استخوان تعریف: برداشتن از مغز استخوان با جـراحی یا سوراخ کردن برای مطالعات میکروسکوپی
dual - fuel ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: دوسوختی تعریف: ویژگی خودروی که در آن دو نوع سوخت مختلف هم زمان وارد موتور می شود
ballast regulator ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: ماشین خطآرا تعریف: ماشینی برای صاف و یکنواخت کردن لایۀ پارسنگ|||متـ . خطآرا
social persona ( باستانشناسی ) واژه مصوب: وجهۀ اجتماعی تعریف: بازتاب هویت اجتماعی شخص در تدفین
anoxic ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: بیاکسیژن محلول تعریف: ویژگی ناشی از فقدان اکسیژن آزاد در فاضلاب|||متـ . بیاُکسل
mobility echelon ( علوم نظامی ) واژه مصوب: ردۀ تحرک تعریف: ردۀ تحت امر یک یگان که برای استقرار در موضع خاص، مستقل از یگانِ مادر برنامه ریزی می کند
diffraction tomography ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: برش نگاری پراشی تعریف: نوعی برش نگاری بر پایۀ اصل فِرما، یعنی مسیر انتشار با کمترین زمان
recyclable ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: بازیافتنی تعریف: محصولات یا موادی که قابل جمع آوری و جداسازی و فراوری برای استفادۀ مجدد در تولید ...
ichthyoplankton ( اقیانوس شناسی ) واژه مصوب: ماهی دروایان تعریف: تخم و کرمینۀ شناور ماهی که زندگی دروایی دارد
batch roaster ( علوم و فنّاوری غذا - قهوه پژوهی ) واژه مصوب: برشته کن ناپیوسته تعریف: نوعی برشته کن که در آن میزان مشخصی از قهوه در مدت زمان معینی ب ...
working limits ( حمل ونقل ریلی ) واژه مصوب: محدودۀ کاری تعریف: بخشی از خط با محدوده های مشخص و تعریف شده که تحت نظارت فرد مسئول قرار دارد
geomagnetic meridian ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: نصف النهار زمین مغناطیسی تعریف: نیم دایره ای که قطب های زمین مغناطیسی را به هم وصل می کند