پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٥)
ootid ( زیستشناسی ) واژه مصوب: مامیاختک تعریف: یاختهای تکلاد که از تقسیم کاستمانی مامیاخته به وجود میآید
Alshain ( نجوم ) واژه مصوب: شاهین 1 تعریف: زیرکوتوله ای با قدر 3/7 و فاصلۀ 45 سال نوری از زمین
microfracture ( زمینشناسی ) واژه مصوب: ریزشکستگی تعریف: ترکی میکروسکوپی که می تواند قطع کنندۀ یک یا چند دانه باشد
bottomset bed ( زمینشناسی ) واژه مصوب: ته لایه تعریف: پایین ترین لایۀ افقی یا کم شیب در پیش لایه های پیش روندۀ دلتا یا پشته
excessive penetration ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب ) واژه مصوب: نفوذ اضافی تعریف: نفوذ جوش و بیرون زدگی بیش ازحد فلز جوش از سمت دیگر اتصال
gynoid obesity ( تغذیه ) واژه مصوب: چاقی زنانه تعریف: نوعی چاقی که در آن چربی عموماً در باسن و ران ها جمع می شود|||متـ . چاقی گلابی شکل pear - shape ...
sensitometer ( سینما و تلویزیون ) واژه مصوب: حساسیتسنج تعریف: وسیلهای برای سنجش میزان حساسیت فیلم به نور
challenge - response authentication ( رمزشناسی ) واژه مصوب: اصالت سنجی چالش پاسخی تعریف: نوعی قرارداد احراز اصالت که در آن، در طی فرایند پرسش وپاسخ، ...
insurgent ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: طغیانگر تعریف: کسی که طغیان می کند
remote masking ( شنوایی شناسی ) واژه مصوب: دورپوشش تعریف: ← پوشش فروگستر
community cloud ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: اَبر جمعی تعریف: زیرساخت اَبری مشترک میان چند سازمان و فرد دارای منافع و نیازهای مشترک
blocking high ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: پرفشار بندالی تعریف: واچرخندی با حرکت کُند یا نزدیک به ساکن، در عرض های میانی که در نقشههای همدیدی به صورت م ...
daily cover ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: پوشش روزانه تعریف: لایه ای از خاک که در پایان هر روز بر روی پسماند جامد متراکم شده در خاکچال بهد ...
instrumental music ( موسیقی ) واژه مصوب: موسیقیِ سازی تعریف: نوعی موسیقی که به وسیلۀ ساز اجرا میشود
role ( سینما و تلویزیون ) واژه مصوب: نقش 2 تعریف: بخشی از نمایشنامه یا فیلم نامه که مربوط به یک شخصیت نمایشی است و بازیگری آن را اجرا میکند
dummy ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: درخت کمکی تعریف: درختی که از آن برای کمک به بر پا کردن دکل درختی در داربَری استفاده میشود
envelope ( موسیقی ) واژه مصوب: پوش تعریف: تغییر دامنة موج صوتی در طول زمان
semantic ( باستانشناسی ) واژه مصوب: معنایی تعریف: مربوط به معنا و معنیشناسی|||متـ . معنیشناختی، معناشناختی
fracture - dislocation ( اَرتاپزشکی ) واژه مصوب: شکستگی ـ دررفتگی تعریف: شکستگی استخوان همراه با دررفتگی مفصل مجاور
Earth - tide correction ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: تصحیح کِشَند زمین تعریف: ← تصحیح کِشَند
transfer passenger area ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: محوطۀ مسافر انتقالی تعریف: فضای اختصاصیافته برای مسافران انتقالی
Moraceae ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: توتیان تعریف: تیره ای از گلسرخ سانانِ درختچه ای یا درختی با گل آذین سنبلۀ فشرده و گل های بدون گلبرگ ...
propeller ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: پروانه2 تعریف: افزارۀ رانش شناور شامل یک توپی و چند تیغۀ متصل به آن که براثر چرخش باعث حرکت شناور می شود
recognition of state ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: شناسایی دولت تعریف: اقدامی اختیاری که ازطریق آن یک یا چند دولت موجودیت یک دولت را ب ...
callusing mound ( کشاورزی - علوم باغبانی ) واژه مصوب: کُپۀ پینهزایی تعریف: تودۀ خاکی که قلمهها را در آن قرار میدهند تا محل زخم ترمیم یابد و پینه ...
mobile virtual network operator ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: بهره بردار شبکة مجازی سیار تعریف: شرکتی که قابلیت های خدماتی را از فراهم ساز ...
eon/ aeon ( زمینشناسی ) واژه مصوب: اَبَردوران تعریف: بزرگ ترین واحد زمان زمین شناختی
chronicler ( باستانشناسی ) واژه مصوب: رویدادنگار تعریف: کسی که رویدادنامه/ وقایعنامه را تهیه میکند|||متـ . وقایعنگار
Umklapp process ( فیزیک ) واژه مصوب: فرایند واگرد تعریف: فرایند برخورد فوتون ها که در آن شبه تکانه پایسته نمی ماند
Arcturus ( نجوم ) واژه مصوب: سِماک رامح تعریف: ستارۀ آلفای عوا که پرنورترین ستارۀ نیمکرۀ شمالی آسمان از قدر 0/05ـ است
Alcidae ( زیستشناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: ماهی گیرکیان تعریف: تیره ای از راستۀ سلیمسانان که پرندگان دریایی شیرجهزن کوچک تا متوسط هستند با با ...
sheaf ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: بافه 2 تعریف: دستۀ کوچکی از ساقه های دارای دانه که پس از درو به هم بسته می شوند
entry term ( اصطلاح شناسی ) واژه مصوب: سرمدخل اصطلاحی تعریف: اصطلاحی در ابتدای یک مدخل اصطلاحی
bifocal lens ( فیزیک ) واژه مصوب: عدسی دوکانونه تعریف: نوعی عدسی که شامل دو بخش است و فاصلۀ کانونی هر بخش با دیگری فرق دارد
almost all ( ریاضی ) واژه مصوب: تقریباًهمه تعریف: قیدی که برقراری یک حکم در مجموعه ای را توصیف می کند و حاکی از آن است که آن حکم در همۀ نقاط آن مجمو ...
synthetist ( هنرهای تجسمی ) واژه مصوب: ترکیبگرا تعریف: هنرمندی که به شیوۀ ترکیبگرایی آثار خود را بیافریند
theatrical ( هنرهای نمایشی ) واژه مصوب: نمایشی تعریف: مربوط به نمایش
settlement system ( باستان شناسی ) واژه مصوب: سامانة استقراری تعریف: مجموعه ای نظام مند از روابط متقابل واحدهای مختلف در محوطه های استقراری هم زمان ...
sociolinguistics ( باستانشناسی ) واژه مصوب: زبانشناسی اجتماعی تعریف: شاخهای از زبان شناسی که در آن روابط میان زبان و جامعه مطالعه میشود
two - man tie tongs ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: ریل بندگیر دونفره تعریف: ابزاری دونفره متشکل از دو قلاب لولاشدۀ نوک تیز و دو دسته برای بیرون کشیدن ...
semi - automatic gearbox ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: جعبه دندة نیمه خودکار تعریف: جعبه دنده ای که در آن با اقدام راننده به تعویض دنده، کلاچ گ ...
hip region ( علوم تشریحی ) واژه مصوب: ناحیۀ کوهانه تعریف: در کالبدشناسی مهره داران، ناحیه ای در خارج سرین که پایین تر از ستیغ تهیگاه و بر روی بن ران ...
Circinus ( نجوم ) واژه مصوب: پرگار تعریف: صورت فلکی کوچک و کمنوری در آسمان جنوبی ( southern sky ) ، در کنار صورت بارز قَنطورِس
screen line ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: خط تقسیم تعریف: خطی فرضی در میان حوزههای شدآمد
bronze paste ( مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ ) واژه مصوب: خمیر مفرغی تعریف: خمیری که از پرک های ریز فلزهایی مانند آلومینیم یا مس یا آلیاژ مس در ...
probabilistic seismic ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: تحلیل احتمالاتی خطر زمین لرزه تعریف: ارزیابی احتمال افزایش پارامتری از جنبش زمین در طی مدت زمانی معین ...
Swan Nebula ( نجوم ) واژه مصوب: سحابی قو تعریف: ← سحابی اُمگا
action learning ( آینده پژوهی ) واژه مصوب: یادگیری کنشی تعریف: بهره گیری از تجربه های فردی و جمعی برای تولید دانش در فرایند اقدام
hippodrome ( ورزش ) واژه مصوب: اسب ریس تعریف: محل مسابقۀ سوارکاری و چابک سواری
baggage room ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: چمدان خانه تعریف: محلی برای نگهداری چمدان ها و وسایل مهمانان