الهام قدوسی (مترجم) - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formerly incarcerated: سابقه دار

٣ هفته پیش

ثبت حداقل حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

golem effect: اثر گُلِم، وقتی تواناییهای فرد را د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revamped: بازسازی شده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overblown implications effect: اثر پیامدهای مفرط

١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

renew: احیا کردن

١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sentient: آگاهی

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peekaboo: بازی دالی موشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peekaboo: بازی دالی موشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

felt: احساس شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

process: فرآوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clinical diagnosis: تشخیص بالینی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demoralisation: بی اخلاقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

NOS: علامت اختصاری اعداد numbers=nos

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

NOS: علامت اختصاری اعداد numbers=nos

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

activist: عمل گرا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

occupational mobility: تحرک شغلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disorienting: گیج کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clueless: ناآگاهی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonattachment: عدم وابستگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dorky: احمقانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waistline: اندازه دور کمر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indistractable: حواس جمع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indistractable: حواس جمع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modulated: تنظیم شده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pseudowork: کار کاذب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

precommitment: پیش التزام

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

siren song: آوازی دلفریب که در اساطیر یونان، زن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

siren song: آوازی دلفریب که در اساطیر یونان، زن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fallibility: خطاپذیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fallibility: خطاپذیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unstuck: رهایی، آزادی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maneuverability: مانورپذیر بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admission: پذیرش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perk up: my ears perked up: یعنی گوشهایم تیز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kahuna: کشیش اهل هاوایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shingle: زونا معنی صحیحی است

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transaction: او موضوع را به منشی خود واگذار کرد.

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های الهام قدوسی (مترجم)