پیشنهادهای Dreamland (١٩)
تئاتر گرفتم ( یه جای رو برای تئاترمون گرفتم )
پا در چیزی رفتن Pete stepped in a large pile strawberries پای پیت رفت توی یه کپه ی بزرگ توت فرنگی
Walk along در امتداد راه رفتن یا قدم زدن Walking along به راه رفتن ادامه دادن ، ( به راهی که میرفت ادامه میده ) He kept walking along and singing h ...
The moral of a story هم میگن به معنی: نکته اخلاقی داستان اینه که ، نتیجه گیری ، نتیجه Moral: اخلاقی ، معنوی
I'll put it down to a simple misunderstanding میذارمش به حساب یه سوءتفاهم ساده
Even after I gave you the silent treatment حتی بعد از این که بهت بی اعتنایی کردم
کارم تمومه به معنی مرگ یا از بین رفتن ( با توجه به جملات قبل )
شرکت های بزرگ که در بردارنده شرکت های کوچکتره
خلاصه
به هیچ وجه . they aren't essential, by any means
ties: ربط دادن ، پیوند دادن Write a single short sentence that ties together the whole presentation
you'll need to have it clear in your own mind
به معنی: پایین رفتن در جمله زیر when the water level was high, the user needed only to descend a few steps to reach it.
من رو روی فُرم ( تناسب اندام ) نگه می داره helps me stay in shape /remain in good physical form
گل و لای کردن، گل آلود کردن Sands has silted up the river
spectacular growth : رشد چشمگیر
fire squads : جوخه های آتش نشانی
ارتقاء دادن . They really help lift our profile آنها واقعاً به ارتقاء پروفایل ما کمک می کنند.
Acceptable to most people in a place چیزی که تایید شده توسط عده ای از مردم