پیشنهادهای دکتر محمد امین شیخ رشیدی (٤١٢)
دوزاری کسی افتادن: متوجه شدن ، فهمیدن
دور آگاهی، ارتباط ذهنی یا احساسی دو نفر از راه دور بدون هیچ وسیله ای
به همین خیال باش،
ذهن وقاد: ذهن تیز فهم
سؤ تدبیر: درست فکر نکردن و تصمیم گیری نادرست منبع : فرهنگ موضوعی فارسی تألیف استاد بهروز صفر زاده
اگر دویاچند شخص از یک کلمه یا از یک موضوع فهم یکسانی داشته نباشد بطوریکه برای هر یک مفهوم و معنی واحدی وجود نداشته باشند سوءتفاهم حاصل می شود
هرعمل نکوهیده را عدوان و هر عمل پسندیده را احسان می گویند
انجام عملی که بموجب قرارداد و یا عرف برای حفظ مال غیر لازم است
ترک عملی که بموجب قراداد ویا عرف برای حفظ مال غیر لازم است
دگرگون کردن ، عوض کردن
بر اثر: در پی ، در نتیجه
کشک خود را ساییدن: دنبال کار خودبودن و در کار دیگران دخالت و فضولی نکردن
ممنوع التصرف: صفت اشخاص یا اموال است ۱ - وصف اشخاصی است که از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع می باشند مانند محجورین ، دیوانه نمی تواند در اموال ...
کنایه از ایجاد توطئه برای برکنار کسی از شغل یا کاری یا موقعیت شغلی کسی را به خطر انداختن
اکل مال غیر به باطل : هرنوع تصرف به ناحق در مال غیر
تصاحب کردن جهان ، تصاحب کردن منابع کشورهای دیگر
هرچیز خوب و مفید نعمت است
اجرای حکم: عمل کردن به مفاد حکم ، عملی کردن مدلول حکمی که از مرجع صالح صادر شده است
دردسترس: قابل استفاده
صبغه اخلاقی: رنگ و ویژگی اخلاقی ، جنبه اخلاقی
برهمکنش: تاثیر متقابل
کار انجام شده و آثار و نتایج آن
کهنه و مستعمل که فاقد اثر ، نفوذ و جاذبه است
استطراداً:در حاشیه وبه اقتضای موقعیت منبع : فرهنگ موضوعی فارسی تألیف استاد بهروز صفر زاده
الزام: تعهد است ، الزامات تعهداتی که از قانون یا قرارداد ناشی می شود بطوری کلی عمل حقوقی ، واقعه حقوقی و قانون منشأ الزامات و تعهدات خواهند بود
بروز عذر مانع اجرای تعهد
هنجار: رفتار مورد پذیرش افراد جامعه
طرح دعوی در مراجع صالح قضایی
تحت اختیار
تحت تصرف درآوردن
تحت تصرف و سلطه بودن
وضع چیزی که تحت سلطه و اختیار است
تحت سلطه و اختیار کسی قرار گرفتن
در اختیار گرفتن ، تحت سلطه و اختیار خود قرار دادن
اخذ مبلغ مازاد بر تعرفه را زیر میزی گویند
شیر کوهی
روح پرفتوح: روحی موجب خیر و برکت و فتح و گشایش در امور است
مدت زمانی است که شخص کاری ویا شغلی را برعهده داشته است
تصدق: عقدی است منجر که موجب تملیک عین یا منفعت بلاعوض به قصد تقرب به خدا صورت گیرد ، پس تملیک عین یا منفعت منجز و بلاعوض که به قصد قربت انجام می شود ...
روزمرگی: ویژگی زندگی روزانه تکراری فاقد تنوع و تغییر و پیشرفت
ترک انفاق: ندادن خرج زندگی کسی که برابر قانون باید خرج زندگی او پرداخت شود ، دهنده نفقه را مُنفِق گویند که ملزم به پرداخت نفقه است ، واجب النفقه: کسی ...
ترتب : یعنی اینکه چیزی در پی چیزی دیگر آید ، آمدن چیزی پشت سر چیز دیگر، پیاپی آمدن مثلاً نتیجه و اثر در پی عمل یا واقعه عادی یا حقوقی می آید، اثر حقو ...
تخطی: عمل ( فعل یا ترک فعل ) عمدی یا غیر عمدی که به حکم قانون بر حسب مورد مستلزم مسئولیت مدنی ، کیفری و یا انتظامی باشد
فراقانونی: خارج بودن از شمول قانون است ، هر آنچه که از چارچوب قانون خارج باشد
دانش اموزی، دانش اندوزی ، فراگیری علم ، کسب دانش ، درس خواندن ، طلب علم
تبرع : در علم حقوق وصف عمل است و دارای معانی ذیل است ۱ - عملی که مسبوق به درخواست و تقاضای کسی نباشد ۲ - عملی در عوض مال یا تعهدی نباشد ۳ - عملی ک ...
تامین: در امن و امان قرار دادن ، ایمن سازی کردن در اصطلاح علم حقوق در معانی ذیل بکار رفته است ۱ - تضمین و توثیق در وثیقه عینی و دینی ، مال و یا تعهد ...
برگه در اصطلاح علم حقوق، جزءمدرک از مدارک جرم یا قرینه ای از قراین است. در هنگام تحقیق در دادسرا برگه ها بدست می آید اگر کفایت کند قرار مجرمیت صادر م ...