پیشنهادهای دکتر محمد امین شیخ رشیدی (٢٦٣)
ترتیب اثر : اثرگذاری ، اثربخشی ، موثر واقع شدن ، پیدایش اثر ، پدیدآوردن اثر ، پدیدار شدن اثر ترتیب اثر: حدوث و وجود و کون و ثبوت و ظهور اثر است ترت ...
مقرر کردن: مقرر داشتن ، مقرر فرمودن ۱ - گفتن و بیان کردن ۲ - برقرار کردن ۳ - قرارداد کردن , توافق کردن ۴ - قرار دادن ۵ - معلوم و معین کردن ۶ - تایبد ...
مقرر فرمایید: مقرر فرمودن یعنی امر کردن، دستور دادن ، بیان کردن مقرر می دارد: بیان می کند موعد مقرر: زمان معلوم ومعین مقرر شد: برقرار شد ، قرار داده ...
تخلف از قانون: سرپیچی از قانون ، برخلاف قانون و مقررات عمل کردن تخلف از تعهدات : عدم انجام تعهد یا تاخیر در انجام تعهد ، برخلاف مفادعقود و تعهدات عمل ...
شب خیز : کسی است که نصف شب یا ثلث مانده شب برای عبادت بیدار می شود شب زنده دار : کسی است که شب تا اول صبح برای عبادت بیدار می ماند
تحول: تغییر از حالی به حال دیگر ، تغییر از محلی به محل دیگر، تغییر تدریجی اوضاع و احوال را نیز تحولات می گویند
تحمیل : بار بر گردن نهادن ، بار بر دوش کسی گذاشتن ، کاری را بر عهده شخصی نهادن ، مالی را بر ذمه کسی گذاشتن ، به انجام کاری مکلف کردن، کسی را وادار به ...
صمد : از نام های زیبای الله تبارک و تعالی است ذاتی است که همه ذوات هستی به او نیازمند هستند و او به هیچ ذاتی نیاز مند نیست
سندروم : علایم و نشانه های حاکی از بیماری را سندروم گویند
احساس: واکنشی است که در مواجه با رفتار ها و رویدادها از خود بروز و نشان می دهیم
در معرض چیزی قرار گرفتن : تحت تاثیر چیزی بودن ، دستخوش چیزی قرار گرفتن ، تحت عروض چیز ی بودن
تحت تعقیب قانونی قرار گرفتن: در حال پیگرد قانونی بودن ، زیر پیگرد قانونی قرار گرفتن ، در معرض تعقیب قانونی واقع شدن است
تحت تعقیب: تحت حرف اضافه است که بیان حال و وضع می کند، تحت تعقیب قرار گرفتن یعنی در حال تعقیب قرارگرفتن است
تحت عنوان: بانام و نشان ، زیر نام و نشان
تبدیل کردن: در دومعنی بکار می رود ۱ - تغییر ماهیت مانند تبدیل آرد به خمیر ۲ - مبادله ، رد و بدل کردن، معاوضه و تعویض
اذعان: اعلام و اقراری که متضمن انقیاد است
تایید کردن: تصدیق کردن ، اعلام صحت یا صدق و یا اعتبار چیزی تایید و تصدیق آن است
تا حدی : کمی نه کاملاً
به اشتراک گذاشتن : ارسال مطالب به دیگران به منظور در میان نهادن آن
پوزه کسی را بخاک مالیدن: کسی را خوار و خفیف کردن
شایسته از شایستن است داشتن توانایی های لازم برای امور و کارهایی است بنابراین کسی که دارای توانایی های لازم است مناسب ، مطلوب ، درخور ، لایق ، سزاوار ...
استرداد: باز پس گرفتن ، باز پس خواستن ، طلب رد کردن مال داده شده ، رد کردن پس دان است ، استرداد ، پس گرفتن ، پس خواستن است
پس دادن: در مقابل پیش دادن است ، چیزی که قبلاً داده شده را رد کردن و باز گرداندن خواه دادن آن ناشی از عمل حقوقی باشد یا خیر ، دان اعم از سپردن است زی ...
پدیده : چیزی است که در طبیعت یا در جامعه پدید آمده است و قابل حس ویا قابل درک است
تقبّل: برعهده گرفتن
مراتب : ۱ - مرتبه ها ، رتبه ها ۲ - موضوع ، قضیه ، ۳ - مطالب
عمدتاً: غالباً، اغلب ، بیشتر
به فکر افتادن : شروع به فکر کردن و تصمیم گرفتن به انجام کاری
به ظاهر: در ظاهر ، آنچه از ظاهر فهمیده می شود ممکن است در واقع آنگونه نباشد
نقض حق: انکار و تضییع و تجاوز به حق دیگری است
نقض قانون: تخلف از قانون ، مخالفت با قانون ، سر پیچی از قانون ، حریم قانون شکستن ، با ارتکاب عملی که مخالف قانون است حریم قانون شکسته می شود یعنی قان ...
به بار آمدن : ۱ - بوجود آمدن مانند از سیل خسارات زیادی به بار آمده است ۲ - میوه دان مانندباغ امسال به برآمد ۳ - تربیت شده و پرورش یافتن مانند او خوب ...
به اطلاع می رساند : جهت اطلاع اعلام میدارد
برداشتن مقابل گذاشتن است همه معانی به نوعی به معنی بر گرفتن راجع است
بهم برخورد: موجب رنجش و آزار و ناراحتی من شد، رفتار برخورده چون موهن است آزار دهنده است
برخورد قانونی کردن یعنی برابر قانون رفتار کردن است ، واکنش قانونی نسبت به یک عمل غیر قانونی
برخورداری: یعنی داشتن ، برخوردار از حق یعنی دارا بودن حق است
برطبق قانون یعنی برابر قانون ، وفق قانون ، مطابق قانون، بر پایه قانون ، بر اساس قانون ، بموجب قانون ، برحسب قانون ، بر معیار قانون ، مستنداً به قانون
برابر یعنی مساوی برابری تساوی است برابری در برابر قانون یعنی هیچ چیز مایه تفاوت بعضی بر بعضی دیگر نیست بدین ترتیب رنگ ، نژاد ، دین ، مذهب و قومیت و غ ...
قبح شکستن و قبح شکنی : مرتکب کار قبیح و زشت شدن، قبح حد و مرز ی دارد ورود به آن مستلزم شکستن حدود و ثغور آن است
بد جنس: بد ذات کسی که اندیشه و رفتار بد دارد ، شیطان صفت نیز گویند چون ذات شیطان بد است و منشاء هر بدی است
رُسته از ریشه رُستن به معنی روییده شده است از مصدر رُستن به معنی روییدن و رشد و نمو کردن است نورُسته یعنی تازه روییده ، نورس ، نورسیده، نونهال ، نودم ...
دیدن کردن : بازدید کردن
عذرخواهی: بیان ندامت و اظهار تأسف از رفتار خود شخص است
عدم: نبودن و نداشتن
استفاده بهینه: استفاده مطلوب ، استفاده ای که مقرون به کمال مطلوب باشد
ذمّه: ظرف مال کلی است
رهش: رهیدن ، رستن، آزادکردن ، رهایی ، آهسته رهش یا پیوسته رهش قرصی که طولانی اثر است فرایند آزاد سازی اثر دارو بطور پیوسته و آهسته در بدن است
بر گردن گرفتن: بر عهده گرفتن، بر ذمه گرفتن یعنی تعهد کردن و متعهد شدن است
تجدید نظر کردن: دوباره بررسی کردن