نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is very touch: اون زن خیلی حساس است.
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
haven: آشیانه، جان پناه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clutch: تو بغل هم فرو رفتن، به هم چسبیدن در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i go down to the holler: من غرق در شور و جذبه میشم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am not your man: من آدم تو نیستم من آلت دست تو نیستم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
long time: حالا حالاها، مدتها، زمان بر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live through: کنار آمدن با ( چیزی )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
singsong: هم آوازی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
silly about him or her: عاشق کسی بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite calmly: از گفتن چیزی اکراه داشتن - از گفتن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
particularly: مو به مو
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crushed: کم آوردن - از نفس افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
half starved: خیلی شکننده ( از لحاظ عاطفی و جسمی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run up: أویختن مثل آویزون کردن پرده ها
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charlie: همشهری - احمق - شنگول
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dandy: فریبنده، گول زنک
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the plunge: ابتکار عمل رو به دست گرفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go over big: پیشرفت کردن، بسیار مورد توجه قرار گ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
showdown: تسویه حساب به نوعی تسویه حساب شخصی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
line: تعریف الکی از کسی یا چیزی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

تایید موبایل و ایمیل

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conveyance: پیشرفت ( به صورت کنایه آمیز و طعنه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beautiful: بجا - در جایگاه درست
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be involved in: پای کسی در کاری گیر بودن، مقصر بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nothing less: بی کم و کاست - بی برو برگرد
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get personal: تو کار کسی دخالت کردن، فضولی کردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
duck: پیچوندن duck it:بپیچونش ( از زیر ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what now: دیگه چی شده باز چه خبره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what now: دیگه چی شده باز چه خبره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up: در جایی یا مکانی حاضر شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
darken: رنگ عوض کردن - رنگ باختن به نوعی تغ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contagious: رواج ( رواج یک مد )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good for you: به صلاح توست مناسب توست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he'd have to go around to the side door: او باید وقت قبلی بگیره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
offend: اسائه ادب - بی احترامی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite calmly: از گفتن چیزی اکراه داشتن - از گفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
silly about him or her: عاشق کسی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intimate: در پرده چیزی رو گفتن - گوشه ایی زدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cowhand: قپی در کردن - دروغ شاخدار I don't s ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get carried away: در پوست خود نگنجیدن - خیلی هیجانزده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bloody: گاهی در حالت صفت به معنی ( بی پروای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a mind of it's own: عقیده خودرو داشتن، افکار مستقل داشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you game enough: به اندازه کافی دل و جرات داری؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lying on one's back: دراز به دراز خوابیدن - ولو شدن به پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks for asking us: از حمایت شما متشکرم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backup: پشت گرمی داشتن - دلگرمی - بعضی موار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take liberties: بدون تعارف کاری را انجام دادن - تعا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn over: واگذار کردن - مثلا امتیاز سهام یا ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
horseman: چابک سوار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
horseman: چابک سوار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
creep up on: احاطه کردن به کسی یا چیزی ( بصورت آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't help noticing: انتظار چیزی یا کسی را نداشتن ( در ص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't help noticing: انتظار چیزی یا کسی را نداشتن ( در ص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of it: معذور بودن ( در کاری یا تصمیمی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stretch one's legs: نرمش کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rigged: جعل کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
folding: جمع کردن، جمع و جور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear down: ریشه کن کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tell: پیشگویی کردن، ادعا کردن وانمود کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goldfish bowl: کنایه از بسیار تحت نظر بودن، به راح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goldfish bowl: کنایه از بسیار تحت نظر بودن، به راح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mood: مناسب حال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go over big: پیشرفت کردن، بسیار مورد توجه قرار گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what in the name of time: پناه بر خدا، محض رضای خدا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
debutante: دختر اشراف زاده ( که میخواد با زندگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm stuck with two and two: من تو دو دو تا موندم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
both of them: اتفاق نظر داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charm: نافذ - با انرژی مثبت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweet: سخاوت - بخشندگی - دست و دلبازی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go amiss there: به جایی بر خوردن - مضر بودن کاری رو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on earth: خدایی ?Where on earth do you rake u ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take up with: چیزی را با کسی در میان گذاشتن - هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if that: کمابیش - تقریبا ( حتی کمتر یا حد اک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by the look of it: چنانکه پیداست، از ظاهر آن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by the look of it: چنانکه پیداست، از ظاهر آن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
half starved: خیلی شکننده ( از لحاظ عاطفی و جسمی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run: موردی را قید کردن، بندی را اضافه کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where the bodies are buried: با خبر از اسرار یک سازمان کسیکه به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mommy's only got one pair of brains: مامانی که حواسش به همه جا نیست ( ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pinkie or pinky: فینگیلی - جینگیلی - بند انگشتی کوچو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scold: تشر زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tall job: بی حیا، هرزه، بی چشم و رو و هوسران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clutch: تو بغل هم فرو رفتن، به هم چسبیدن در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got me stumped: از درک تو عاجزم - قادر به پاسخگویی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nothing less: بی کم و کاست - بی برو برگرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get along with: گرم گرفتن، اخت شدن با کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dr livingstone i presume: دکتر لیوینگستون کنایه از اضهار آشنا ...
١٠ ماه پیش