ترجمه‌های di darkestar (١٥)

آن ها می خواهند به هر قیمتی به مقاصد خود برسند.

ورزش فکر و ذکر او است. ورزش همه ی زندگی او است.

وحشت زده، قفل دیگری روی در گذاشتند.

یک نویسنده همیشه یک نویسنده می ماند.

باید بپذیریم که هم اینک در یک جامعه ی چندگانه زندگی می کنیم.

اینجا مرکز شهرستان است.

امکان دارد این ماهی را تمیز ( پولک زنی یا فلس گیری ) کنید؟

پارسال زمستانی را تجربه کردیم که بر خلاف معمول چندان سرد نبود.

آیا او هنوز با همسر ( دوست پسر ) سابق خود در ارتباط است؟

احتمال می رود که این کتاب، از توان بالقوه ای برای پرفروش شدن برخوردار باشد.

عده ای بر این باوراند که در حال حاضر، او بهترین پیانیست در قیدِ حیات است.

مردان جوان بی کار در ورودی کارخانه پرسه می زنند.

مایل نیستم با ( همراهی و شخصیت ) برادرم شناخته شوم چرا که شخصا موافق کارهایی که می کند، نمی باشم/نیستم.

کاندیدا ( ی انتخابات ) نسبت به معرفی خود با ( نام بردن از ) سازمان های رادیکال یا افراطی بی علاقه بود.

تشخیصِ معضل اصلی بر خلاف انتظار بسیار دشوار می نمود / شناساییِ منشاء مشکل به چالش دشواری بدل گشت.