نیما چوبین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CIS: مخفف کلمه Cisgender، افرادی که هویت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throne: عکس برای دوستانی که مخالفت کردن ( د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sunniness: خوشی، خوشحالی، طربناک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel up: البته کمی بعد از ناز و نوازش، یا در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chief: شکل جمع کلمه Chiefs, کلمه ای نه چند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

redskin: امروزه این عبارت در انگلیسی توهین آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thca: اسید تتراهیدروکانابینول اسید ( THCA ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slowdown in production: کاهش تولید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brown as a berry: قهوه ای تیره، معمولا برای اشاره به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاپایی: احتمالاً، اشاره به نوعی فعالیت جنسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

لاپایی: احتمالاً، اشاره به نوعی فعالیت جنسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drop kick: کمابیش معادل: ( ضربه ) سرضرب والی ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pity taker: دل رحم، دلسوز، دل نازک و ترحم کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dick seat: صندلی تاشو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plant a dagger in one's heart: کسی را به شدت ناامید کردن خنجر به ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lgbtqia: مخفف کلمات: Lesbian همجنسگرا ( زن ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vanity plate: به پلاکی ( پلاک ماشین ) میگن که حرو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

where was you: کجا بودی؟

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hegira: هر سفری به دلیل دوری از خطر و آسیب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thirty thirty: تفنگی که گلوله کالیبر ۳۰ با مرمی جر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hardtack: نوعی بسکوئیت یا نان سفت که فقط با آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

penetrate: دوستان، ترجمه کردن چه ربطی به شعور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move in: وقتی آخرش with باشه، معنی هم خونه ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

miss congeniality: Miss Congeniality / Mr. Congenialit ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرواژ: رعیت داری یا پادرم داری یا سرف داری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

great distances: فواصل خیلی زیاد، فاصله قابل توجه ( ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watch: میشه یه تاکسی گیر بیاری تا من کیفم ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infinitive: یک عبارت مصدری

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infinitive: افعال ناقص عموماً - مصداق - مصدر سا ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infinitive: برای ساخت شکل ماضی کامل یک فعل از H ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

فکر کنم یه اصطلاح بین گیمر هاست، ب ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

“Dung” slang meaning

١ سال پیش

مدال‌های نیما چوبین