نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in tandem: بودن یا کار کردن در کنار هم یا همزم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
triathlon: مسابقات سه گانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
triathlon: مسابقات سه گانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
propulse: دفع کردن، دور کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glutes: عضلات باسن، عضلات سرینی، عضلات گلوت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
glutes: عضلات باسن، عضلات سرینی، عضلات گلوت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i guess: شاید
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i guess: شاید
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
concentric: [ورزش]: انقباض یا تمرین درون گرا یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concentric: [ورزش]: انقباض یا تمرین درون گرا یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walker: واکِر، عصای چارپایه ای است که افراد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work out: جلسۀ تمرین بدنی، جلسۀ تمرین ورزشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wear and tear: استهلاک مثال: Most tires will last ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wear and tear: استهلاک مثال: Most tires will last ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in tandem: بودن یا کار کردن در کنار هم یا همزم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in tandem: بودن یا کار کردن در کنار هم یا همزم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gluteus medius: عضلۀ سرینی متوسّط
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gluteus medius: عضلۀ سرینی متوسّط
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for the record: - محض اطلاع مثال: For the record, m ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
message board: بخشی از یک وبسایت اینترنتی، مختص بح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
i mean: 1. برای تکمیل یا اصلاح جملۀ قبلی. م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sign up: - ثبت نام کردن مثال: They’ve signed ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
screwed: به دردسر افتادن، به مشکل برخوردن، گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
screwed: به دردسر افتادن، به مشکل برخوردن، گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
without question: - به طور حتم، به طور قطع و یقین، قط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
you know: - عبارتی بدون معنایی خاص که گوینده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quite a bit: - مقدار زیاد، قدر زیادی، مقدار قابل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it sucks: حال گیریه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
and so on and so forth: و امثال این ها، و چیزهایی مثل این ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
and so on and so forth: و امثال این ها، و چیزهایی مثل این ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so on and so forth: امثال این ها، چیزهایی مثل این ها، چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
so on and so forth: امثال این ها، چیزهایی مثل این ها، چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on and off: - گهگاه، بعضی اوقات مثال: I've had ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on board: موافق بودن با یک عمل یا ایده مثال: ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get on board: موافق بودن با یک عمل یا ایده مثال: ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
walk around: - راه رفتن یا قدم زدن بدون داشتن هد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
best of both worlds: فواید و مزایای دو چیز مختلف یا متضا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stir around: - stir something around مخلوط کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall by the wayside: - ناتمام ماندن، ناتمام گذاشتن 25 St ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall by the wayside: - ناتمام ماندن، ناتمام گذاشتن 25 St ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be like herding cats: be like herding cats herd cats lik ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tip hand: آشکار کردن قصد و نیت، برنامه ها، اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come across: به وضوح و روشنی بیان یا ابراز یا اظ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
complexify: پیچیده کردن یا شدن My proposal woul ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a whole lot: خیلی زیاد، به تعداد خیلی زیاد Thing ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a whole lot: خیلی زیاد، به تعداد خیلی زیاد Thing ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put forward: بیان کردن فکر یا ایده، یا پیشنهاد د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sign off: - دست کشیدن از کار یا هر فعالیتی شب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in context: - داخل متن To really know a word, y ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in context: - داخل متن To really know a word, y ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hung up on someone or something: - درگیر شدن یا مشغول شدن بیش از حد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hung up on someone or something: - درگیر شدن یا مشغول شدن بیش از حد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
equivalent: به عنوان فعل به معنای: یکسان، معادل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in the aggregate: - همه با هم، در مجموع، به طور کلی I ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the aggregate: - همه با هم، در مجموع، به طور کلی I ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wired: - تعیین شده به وسیلۀ ژنتیک، ساخته ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get going: - دست به کار شدن We need to get goi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
latch onto: - گرفتن و نگه داشتن چیزی He latched ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
latch onto: - گرفتن و نگه داشتن چیزی He latched ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no brainer: - چیزی ساده که نیاز به فکر کردن کمی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rabbit hole: - وضعیت پیچیده و بغرنج Overhauling ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rabbit hole: - وضعیت پیچیده و بغرنج Overhauling ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
down the rabbit hole: - بودن یا قرار گرفتن در یک وضعیت پی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
down the rabbit hole: - بودن یا قرار گرفتن در یک وضعیت پی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bullet point: - هر یک از بخش های مهم یک لیست که م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bullet point: - هر یک از بخش های مهم یک لیست که م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
whether or not: - چه . . . ، چه . . . Whether or n ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
almost certainly: - به احتمال زیاد What he said is al ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
almost certainly: - به احتمال زیاد What he said is al ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it into perspective: - مشخص کردن، ارزیابی کردن ارزش، اهم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where it’s at: - محلی که اتفاقات بسیار جالب و هیجا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kicker: - تعجب آور And here’s the real kick ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kicker: - تعجب آور And here’s the real kick ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
butts: دو نیمۀ گوشتی بزرگ بخش پشتی ناحیۀ ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hip: بخش کناری ناحیۀ باسن واقع در بالای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take for granted: - نادیده گرفتن چیزی، بی توجهی کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chronological age: سن تقویمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chronological age: سن تقویمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fall on deaf ears: - نادیده گرفته شدن، مورد بی توجهی ق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall on deaf ears: - نادیده گرفته شدن، مورد بی توجهی ق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boil down to: - دلیل اصلی چیزی بودن The problem ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delts: - مخفف Deltoids به گویش عامیانه، عض ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delts: - مخفف Deltoids به گویش عامیانه، عض ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
case in point: - یک مثال یا نمونۀ خوب برای چیزی Su ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
case in point: - یک مثال یا نمونۀ خوب برای چیزی Su ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bee's knees: - بی نظیر مثال: Have you tried this ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bee's knees: - بی نظیر مثال: Have you tried this ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ditch: - از دست کسی یا چیزی خلاص شدن، از ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here's the deal: - بعدش چیزی توضیح داده میشه، موضوع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
here's the deal: - بعدش چیزی توضیح داده میشه، موضوع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way back in the day: - آن وقت ها، آن زمان ها، در آن دوره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
speedball: - ترکیب کوکائین و هروئین ( معمولاً ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش