نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gumption: توانایی یا مصمم برای تصمیم گیری در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scree: سنگریزه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
repartee: حاضر جوابی. شوخی Banter there was m ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
puerile: احمقانه. بچگانه you're making pueri ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
warble: چهچه larks were warbling in the tre ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
exuberance: پرانرژی. خوشحال. پرانرژی ebullience ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quintessence: نمونه he was the quintessence of po ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sappy: ابراز عشق واحساسات به طرز مسخره ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
standoffish: خشک و غیر صمیمی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bushed: بسیار خسته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
profane: کفرگویی desecration of the temple b ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
duck out: طفره رفتن I always ducked out of h ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
saddle up: محکم بشینید. کمربنداتونا ببندید
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plucky: شجاع و مصمم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
knacker: 1. کهنه یا شکسته 2. خسته A knakered ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the line: به خطر انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tap out: تسلیم شدن. خسته. ورشکستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come on the scene: دست به کار شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parkour: ورزشی که در آن از ساختمانها می پرند ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
puckish: بدجنسانه a puckish sense of humor
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stave off: جلوگیری. دفع کردن She brought some ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
puckish: بدجنسانه a puckish sense of humor
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
divest: men are unlikely to be divested of ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slog: کار سخت و خسته کننده. مسافرت پیاده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bigwig: آدم مشهور و مهم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flummox: پریشان. گیج he was completely flumm ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quaver: صدای لرزان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go getter: آدم موفق و با پشت کار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quack: شارلاتان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slouch: فرد نالایق. بی دست وپا My brother i ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
onesie: لباس سر همی نوزادی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pamper: لوس کردن. توجه زیاد به کسی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
juice pops: بستنی میوه ای popsicles
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pauper: فقیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heckle: خجالت زده کردن و بهم زدن کار کسی که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
forfeit: جریمه دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
breach: قانون شکنی. عهد شکستن a breach of t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unflagging: خستگی ناپذیر his apparently unflagg ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scald: she took a sip of scalding tea سوزا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
acumen: قضاوت درست و تصمیم گیری سریع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pied: رنگارنگ. پرنده رنگارنگ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vinyl: نوعی پلاستیک محکم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
send up: با تقلید از کسی او را مسخره کردن Sa ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
back on the scene: دوباره محبوب شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jumble: بهم ریختگی a drawer full of letters ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
saunter: پرسه زدن. گردش He came sauntering d ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impostor: حیله گر. متقلب. شارلاتان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let's roll: وقت رفتنه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clump: توده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
droopy: آویزان a droopy clock
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
squiggle: خط خطی کردن some prescriptions are ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aboveboard: صداقت داشتن. قانونی certain transac ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scribble: خط ناخوانا scrawl
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scree: سنگریزه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
puerile: احمقانه. بچگانه you're making pueri ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scruple: عذاب وجدان داشتن. تردید I had no sc ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
exuberance: پرانرژی. خوشحال. پرانرژی ebullience ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sappy: ابراز عشق واحساسات به طرز مسخره ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bushed: بسیار خسته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scram: فرار کردن. در رفتن. زدن به چاک
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
duck out: طفره رفتن I always ducked out of h ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stickler: قانون مند و سخت گیر He is a stickle ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crack up: درست نتوانستن فکر کردن به خاطر مشکل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plucky: شجاع و مصمم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
harp on: سر کسی را بردن. زیاد حرف زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be on the line: به خطر انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come on the scene: دست به کار شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pan out: اتفاق افتادن. توسعه یافتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slog: کار سخت و خسته کننده. مسافرت پیاده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flummox: پریشان. گیج he was completely flumm ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
shoot: خوب بگو ‘I have a few questions. ’ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perturb: نگران شدن. آشفته شدن that news grea ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust some one 's chops: 1. سرزنش کردن. توهین کردن. 2. نا ام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bust some one 's chops: 1. سرزنش کردن. توهین کردن. 2. نا ام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
give me a break: مسخره ست. شوخی می کنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
binged: افراط در کاری مخصوصا خوردن🍦🍨 "sh ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
binged: افراط در کاری مخصوصا خوردن🍦🍨 "sh ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coast is clear: امنه. دشمنی نمی بینم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
catchy: به یادماندنی A catchy song
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get around to: بلاخره وقت پیدا کردن I finally got ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get up and go: پرانرژی. مشتاق. بلندپرواز She’s g ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get even: تلافی کردن I want to get even with ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
appreciation: درک. آگاهی. تشکر It helps children ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get up and go: پرانرژی. مشتاق. بلندپرواز She’s g ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have it coming: شایسته ی مجازات
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good sport: کسی که شکست را می پذیرد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
trite: پیش پا افتاده. کلیشه ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have it coming: شایسته ی مجازات
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have two strikes agsinst sb: در مشکلی بودن و شانس موفقیت بسیار ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit: موفقیت آمیز This is a hit song, Awe ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pervert: هوس باز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have two strikes agsinst sb: در مشکلی بودن و شانس موفقیت بسیار ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hustler: پول زور گیر IF HE NEEDS MONEY HE 'I ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hustler: پول زور گیر IF HE NEEDS MONEY HE 'I ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
defiant: لجباز. مخالف. اهل دعوا she was in a ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in stitches: خنده دار He is the funniest person ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insouciance: بی تفاوت. آرام. خون سرد I want to b ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insouciance: بی تفاوت. آرام. خون سرد I want to b ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scabrous: زبر. ناهموار. مشکل clearing up af ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
peripatetic: سیار. تحرک a peripatetic music tea ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sedulous: سخت کوش. مشغول - Parents wait for ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scabrous: زبر. ناهموار. مشکل clearing up af ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
speleology: غار شناسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
assuage: تسکین. رفع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jejune: بی مزه. کسل کننده. ایده ی بسیار ساد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sedulous: سخت کوش. مشغول - Parents wait for ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
obdurate: لجباز. سنگدل They argued, but he re ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sleazy: کثیف. نامرغوب A sleazy home
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gossamer: ظریف و زیبا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
habeas corpus: حکم آزادی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
perspicacious: باهوش. زیرک The student is so persp ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
speleology: غار شناسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pied piper: قانع گری که بقیه را به سمت مصیبت می ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jejune: بی مزه. کسل کننده. ایده ی بسیار ساد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you say so: روش مودبانه ی نه گفتن. حالا هر چی. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obdurate: لجباز. سنگدل They argued, but he re ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
there's the rub: دلیل مشکلی که منجر به شرایط بسیار س ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gossamer: ظریف و زیبا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
macerate: علت ضعیف و لاغر شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
imperious: مغرور She raised her hand in an imp ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wastrel: آدم تنبلی که هیچ دستاوردی ندارد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intractable: خودسر. لجباز. مشکل حل نشدنی the se ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gimcrack: بدلیجات. بیهوده. بی مصرف. بی معنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perspicacious: باهوش. زیرک The student is so persp ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bon vivant: آدم خوش گذران که از خوردن و نوشیدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
piggyback: کول کردن. برپشت یا شانه کسی سوار شد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hoi polloi: مردم. عامه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pied piper: قانع گری که بقیه را به سمت مصیبت می ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fawning: چاپلوسی I refused to fawn over her ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snatch: The thief snatched her purse and ra ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let something slip: راز کسی را فاش کردن He let it slip ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flout: اهانت و بی احترامی. دست انداختن. قا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let sth slip through your fingers: شانسی نداشتن. فرصتی نداستن Don’t l ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
if you say so: روش مودبانه ی نه گفتن. حالا هر چی. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insolent: گستاخ. جسور An insolent boy
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
there's the rub: دلیل مشکلی که منجر به شرایط بسیار س ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dinky: a dinky little bag جذاب. زیبا و کوچ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
macerate: علت ضعیف و لاغر شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three hots and a cot: سه وعده غذا و جایی برای خواب
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obfuscate: مبهم. غیر واضح
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do derring: شجاع. قهرمانانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pithy: مختصر و پر معنا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mestizo: دورگه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wastrel: آدم تنبلی که هیچ دستاوردی ندارد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dawdle: وقت گذرانی بیهوده. پیاده روی و گردش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gimcrack: بدلیجات. بیهوده. بی مصرف. بی معنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put somebody through something: تمرین سخت و نا خوشایند کردن The so ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bon vivant: آدم خوش گذران که از خوردن و نوشیدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reticent: کم حرف The reticent girl
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hoi polloi: مردم. عامه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cling on: چسبیدن و محکم گرفتن. در رابطه ماندن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
biddable: مطیع. فرمانبردار. بدون شکایت کاری ر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tergiversation: تناقض. برگشت. ابهام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fawning: چاپلوسی I refused to fawn over her ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
polemical: مجادله. بحث برانگیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let something slip: راز کسی را فاش کردن He let it slip ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inchmeal: به تدریج
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let sth slip through your fingers: شانسی نداشتن. فرصتی نداستن Don’t l ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ken: سطح درک و فهم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay it on thick: اغراق کردن. بزرگش کردن. تملق کسی بر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
banquet: مهمانی و بزم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shove off: گمشو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
veridical: واقعیت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insolent: گستاخ. جسور An insolent boy
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
countervail: جبران کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sway: متقاعد کردن. تحت تاثیر قرار دادن کس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is the point: فایده ای ندارد!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dainty: زیبا و ظریف و کوچک a dainty gold c ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stentorian: صدای تشدید شده. طنین انداز. پیچش صد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dinky: a dinky little bag جذاب. زیبا و کوچ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
huckster: دست فروش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
three hots and a cot: سه وعده غذا و جایی برای خواب
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
torpor: سستی. بی حالی. تنبلی She tried to r ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what's the catch: چی گیر من میاد؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pulchritude: خوش تیپی. زیبایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn something inside out: پشت وپیش کردن لباس. وارونه پارچه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acrimony: بد اخلاقی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vagary: تغییر غیر منتظره و مبهم. دمدمی مزاج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
frivolity: پوچی. سبکی. بی معنایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do derring: شجاع. قهرمانانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put'out: ناراحت شدن. توهین شده She felt put ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mestizo: دورگه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reveler: عیاش. مهمانی برو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dapper: a dapper little man in a grey suit ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fetid: بو بسیار بد the fetid water of the ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dawdle: وقت گذرانی بیهوده. پیاده روی و گردش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clean limbed: خوش اندام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mind boggling: شگفت زده. گیج شده. هیجان زده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
derisory: به طور مضحکی کوچک. ناکافی "They w ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overwhelming: گیج کننده. مهم تر و بزرگتر از هر چی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cloistered: از همه دور بودن. گوشه نشینی. منزوی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put somebody through something: تمرین سخت و نا خوشایند کردن The so ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pleat: چین چینی تا کردن she was absently p ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
laconic: کم حرف His laconic speech
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bulbous: گرد و چاق. یا. برآمدگی a bulbous n ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
throng: گروه ازدحام A throng of newsmen
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
protuberant: برآمدگی. بادکرده. پف کرده his protu ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reticent: کم حرف The reticent girl
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brawny: قوی. عضله دار His brawny arms glist ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
accost: به نزد کسی رفتن
١١ ماه پیش