نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fateful: سرنوشت ساز مثال: fateful day = روز ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back the wrong horse: انتخاب اشتباهی کردن آدم اشتباهی را ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chiefly: عمدتا، بیشتر
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
legend: راهنمای نقشه *** مجموعه علائم و اخ ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consistency: وجود انسجام در بسط و توسعه یک نظریه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for a living: برای گذران زندگی، برای امرار معاش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
downward spiral: دچار کاهش شدید شدن، سراشیبی، ( اصطل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
atrocity: عمل وحشیانه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slam dunk: بزرگترین موفقیت ( دستاورد ) قضایی ز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acumen: شم تجاریش ( تیزهوش بودنش در تجارت ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poignant: صحنه ای که سرباز به خانه نزد همسرش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
promote: یوگا احساس تندرستی را پرورش می دهد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
caesura: وقفه، توقف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
duplicity: خیانت، فریبکاری دورویی، ریاکاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
duplicity: خیانت، فریبکاری دورویی، ریاکاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
successive: پی در پی، پیاپی، متوالی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
half forgotten: in British English ADJECTIVE having ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not a bit of it: اصلا، ابدا، به هیچ وجه ( اینطور نبو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
booksmart: in British English ADJECTIVE US inf ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dig in: کند و کاو کردن، جستجو کردن مثال: !I ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heirloom: یادگار خانوادگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
white crow: کلاغ سفید استعاره از چیزی نادر و کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it runs in the family: If a quality, ability, disease, etc ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it runs in the family: If a quality, ability, disease, etc ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like father like son: پدر و پسر لنگه‎ی همن! کپی برابر اصل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a chip of the old block: پدر کو نشان ندارد از پسر کپی برابر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her indoors: اهل منزل Britain, slang ) one's wif ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
teach one's grandmother to suck eggs: به لقمان حکمت آموختن، شخصی آزموده ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a spectacle of oneself: تابلو بازی درآوردن . You made a spe ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a spectacle of oneself: تابلو بازی درآوردن . You made a spe ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
berserk: to go berserk = قاطی کردن، از کوره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whipped: to be defeated very badly by someon ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buzzword: واژه باب روز لغت محبوب مثال: these ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insurgency: شورش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gourmet: اسم: خوراک شناس، فردی که خبره خوراک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gruyere cheese: 1: a pressed whole - milk cheese of ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wall street: a Wall Street type = اسم a person w ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whammy: 1 - جادو شدن ( کردن ) ، نفرین کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retrievable: قابل برگشت، قابل برگرداندن، قابل با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solace: آرامش مایه تسلی دلداری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
migratory: مهاجر، مهاجرت *** این معنی هم در مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it: a. to assume; believe قبول کردن، با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get it: to be punished for something you di ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
april fools' day: دروغ روز آوریل *** تقریبا یک چیزی ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
april fools' day: دروغ روز آوریل *** تقریبا یک چیزی ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chuck: پرتاب کردن ( با بی دقتی ) Chuck it ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dumb: لال . "Children like this used to b ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inflatable: بادی، قابل باد شدن inflatable pillo ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inflatable: بادی، قابل باد شدن inflatable pillo ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wrinkly: ( پر ) چین، ( پر ) چروک مثال: . To ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sulky: عبوس، اخمو ترشرو، اوقات تلخ مثال: . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obituary: آگهی ترحیم، آگهی فوت، آگهی تسلیت a ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
provisional: موقت or the present time but likely ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
provisional: موقت or the present time but likely ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unspeakable: غیر قابل وصف، وصف ناپذیر، وحشتناک ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unspeakable: غیر قابل وصف، وصف ناپذیر، وحشتناک ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gloom: تاریکی darkness or near darkness مث ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fictitious: ساختگی، جعلی invented and not true ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fictitious: ساختگی، جعلی invented and not true ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slam dunk: دوستان معنی این کلمه بسته به جمله م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ordain: 1 - منصوب کردن ( به عنوان کشیش ) t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ordain: 1 - منصوب کردن ( به عنوان کشیش ) t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swerve: 1 - تغییر جهت ناگهانی دادن to chang ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
josh: کسی را دست انداختن سر به سر کسی گذا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
evict: تخلیه کردن، بیرون کردن to force som ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
evict: تخلیه کردن، بیرون کردن to force som ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prophylactic: پیشگیرانه، پیشگیری کننده مثال: . Va ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prophylactic: پیشگیرانه، پیشگیری کننده مثال: . Va ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eddy: گردباد، گرداب جریان متلاطم ( شدید )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eddy: گردباد، گرداب جریان متلاطم ( شدید )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acumen: تیزهوشی شم ( اقتصادی، سیاسی، . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bang one's head against a wall: با کاری بیهوده خود را سرگرم کردن to ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grotesque: منزجر کننده، مشمئز کننده . If someo ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
runt: بزدل *** البته این معنی بستگی به مت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runt: بزدل *** البته این معنی بستگی به مت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cat's meow: معرکه، بی نظیر : a highly admired p ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inappropriate: گستاخانه *** البته در بعضی جملات ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
airflow: جریان باد یا هوا *** بویژه زمانی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scintillating: جالب، هیجان انگیز، شوق انگیز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rob: محروم کردن ( شخصی از داشتن چیزی ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unsound: سست ( بیشتر راجب به ساختمان، بنا، س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
downward spiral: دچار کاهش شدید شدن، سراشیبی، ( اصطل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
downward spiral: دچار کاهش شدید شدن، سراشیبی، ( اصطل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heartthrob: بت، محبوب دل ها a famous man, often ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
legend: راهنمای نقشه *** مجموعه علائم و اخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parish: بخش *** برای مثال بخش مرکزی شهرستان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have something on someone: از کسی آتو داشتن to know a secret a ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
objectionable: ناخوشایند زننده قابل اعتراض
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rife: متداول شایع رواج داشتن، رایج بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rife: متداول شایع رواج داشتن، رایج بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
matting: کفپوش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pole vault: پرش با نیزه با نیزه پریدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
apolitical: غیر سیاسی دور از سیاست
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disputed: مورد تردید بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suspiciously: شک برانگیز به طرز مشکوکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
guilt free: بدون احساس گناه آسوده خاطر guilt - ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guilt free: بدون احساس گناه آسوده خاطر guilt - ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desperate: نیاز مبرم، محتاج the country's des ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
back the wrong horse: انتخاب اشتباهی کردن آدم اشتباهی را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inaugurated: منصوب شدن، معرفی شدن رسمی . May 10t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crowdedness: شلوغ ترین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stinkingness: بدبو ترین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coverage: آنتن دادن، داشتن ***پوشش شبکه تلفن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
industrial action: اعتصاب مثال: . DUE TO INDUSTRIAL AC ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
industrial action: اعتصاب مثال: . DUE TO INDUSTRIAL AC ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the brain looks department: هوش یا زیبایی in intelligence or be ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quake: از ترس، سرما و . . . به خود لرزیدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hobble: لنگ لنگان، لنگیدن ( در حالت اسم ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hobble: لنگ لنگان، لنگیدن ( در حالت اسم ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
luncheon: ناهار *** بیشتر در مورد صرف ناهار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
luncheon: ناهار *** بیشتر در مورد صرف ناهار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
titillation: تحریک آمیز محرک لذت آور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sacrament: آئین شام یا همان سوگند در مراسم مذه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toupee: کلاه گیس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
monstrosity: هیولا ( شکل ) بدشکل، بدقواره، هیول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
monstrosity: هیولا ( شکل ) بدشکل، بدقواره، هیول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
goer: informal an acceptable or feasible ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
goner: یک اصطلاح است که بیشتر مواقعی بکار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goner: یک اصطلاح است که بیشتر مواقعی بکار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hypothetical: فرضی ساختگی مثال: During the interv ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hypothetical: فرضی ساختگی مثال: During the interv ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
copula: حروف ربطی ( گرامر )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sensualist: شهوت پرست هوس ران
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
extradition: استرداد یا بازگشت مجرمین از کشوری د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extradition: استرداد یا بازگشت مجرمین از کشوری د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike a chord: to say or do something that other p ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bust up: خاتمه دادن، به هم زدن ( رابطه بین د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bust up: خاتمه دادن، به هم زدن ( رابطه بین د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gorge: 1 - گلوگاه، دره تنگ، تنگ دره 2 - پر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gorge: 1 - گلوگاه، دره تنگ، تنگ دره 2 - پر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ruthlessness: بی رحمی سنگدلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to grab the public eye: to get public attention نظر عموم را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tutelage: ( تحت ) سرپرستی ( زیر نظر ) مربی‎گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tutelage: ( تحت ) سرپرستی ( زیر نظر ) مربی‎گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flick: فیلم مثال: This action flick is fil ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ravine: a deep narrow valley with steep sid ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ravine: a deep narrow valley with steep sid ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rock to sleep: تکان دادن کسی ( بیشتر بچه ها ) تا خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
work like a charm: . If you say that something worked ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work like a charm: . If you say that something worked ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
down on one's luck: آدم شوربخت شانس تو زندگی کسی به اتم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
down on one's luck: آدم شوربخت شانس تو زندگی کسی به اتم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insular: 1 - جدا افتاده، منزوی، تنها 2 - ( ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insular: 1 - جدا افتاده، منزوی، تنها 2 - ( ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
seismologist: زلزله شناس زمین شناس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clammy: عرق کرده CLAMMY HAND
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clammy: عرق کرده CLAMMY HAND
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
herpes: تب خال ( در بعضی متون سرخک هم معنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
herpes: تب خال ( در بعضی متون سرخک هم معنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valedictorian: شاگرد اول
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
valedictorian: شاگرد اول
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
entitled: مستحق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gunfight: درگیری مسلحانه نبرد مسلحانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cannily: زیرکانه، هوشمندانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resilient: شگفت زده شدیم از اینکه او در چنین س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delicate: چنین گیاهان حساسی نیازمند مراقبت بس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forge: اسب مسابقه در نهایت از تمام رقبای خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chill out: بی خیال، این فقط یه قبض جریمه است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chill out: امشب در خانه استراحت می‎کنم. ( یعنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consistency: غلظت این پودینگ به اندازه‎ی کافی نی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gossip: نباید همینجوری راه بیفتی و درباره‎ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
atheist: او با عشق به ( باور به ) خداوند رشد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give away: من نمی‎خواهم نحوه‎ی عملکرد برنامه ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crudity: crudity table بیشترین کاربرد را در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crudity: crudity table بیشترین کاربرد را در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work up: بهترین و پرکاربردترین معنی برای این ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parse: تحلیل کردن البته در مکالمه بصورت کن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parse: تحلیل کردن البته در مکالمه بصورت کن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diligent: پشتکار diligent exercise پشتکار در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lame: مزخرف He thinks marriage is fucking ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
problematic: گیج کننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle: کوتاه آمدن I do not want to settle
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undercover: مامور مخفی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
imposter: مناسب ترین معنی = "دغل باز"
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toss: tosses pennies at me به من چندر غاز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deceptively: به طرز فریبنده ای به طرز عجیبی ( ال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deceptively: به طرز فریبنده ای به طرز عجیبی ( ال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relinquish: چشم پوشی کردن از دست دادن رها کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blessing: موهبت دعای خیر طلب مغفرت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
declare: اعلام کردن the structure's not yet ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confetti: کاغذ رنگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
confetti: کاغذ رنگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
part of town: محدوده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mix: جور در اومدن gas and electric don't ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for fuck's sake: گندش بزنن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
treaty: صلح مثال : against the treaty = علی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tinker: scum tinker = آشغال پایین شهری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
informed: informed consensus اجماع صاحبنظران ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consensus: اجماع informed consensus = اجماع صا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ring the bell: آشنا بودن باعث یادآوری چیزی شدن Doe ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ring the bell: آشنا بودن باعث یادآوری چیزی شدن Doe ...
٤ ماه پیش
١