نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go with: ( To choose, pick ( phrase
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
calling in sick: Report that you will not go to work ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coming down: Getting, acquiring
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite ill: Very sick
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite ill: Very sick
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sick day: Day off because you're sick
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sick day: Day off because you're sick
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check in: Register at a hotel or an airport
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the name: Name used for the reservation
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under the name: Name used for the reservation
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weight off my shoulders: Remove pressure or stress
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weight off my shoulders: Remove pressure or stress
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a mile long: Is very long
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a mile long: Is very long
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut in line: Move in front of someone waitingin ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cut in line: Move in front of someone waitingin ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
form a queue: to get in line
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
form a queue: to get in line
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slip my mind: been forgotten
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip my mind: been forgotten
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حبر: حبری رنگ =کبود رنگ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حبر: حبری رنگ =کبود رنگ
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در محظور ماندن: در تنگنا قرار گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حشم: 1 - ستوران و چهارپایان 2 - خدمتکارا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حطام: 1 - گیاه خشک 2 - مال اندک ( مجاز )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حضیض: نشیب مکان. کم ارتفاع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
حضیض: نشیب مکان. کم ارتفاع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مضغ: جویدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مضغ: جویدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نفاذحکم: ابلاغ. انتشار و نفوذ
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپیچم: تلاش می کنم. اصرار و پافشاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بربساطی که بساط نیست: اوضاع نامساعد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هرا: صدا و غوغا/اواز مهیب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موی مالیده: موی مرتب شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خصاصه: درویشی و حاجت مندی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ژاژخاییدن: سخن بیهوده گفتن/ژاژ:گیاه بی مزه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
براویختن: چنگ زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be right up: go upstairs soon
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a fit: get very angry
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s about time: finally
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
farsighted: see far - away things more clearly ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as blind as a bat: have really poor vision
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work for you: be okay with you
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work for you: be okay with you
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hole in the wall: a very small, usually cheap restaur ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a hole in the wall: a very small, usually cheap restaur ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
avertising budget: بودجه تبلغاتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in anticipation: پیشاپیش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in anticipation: پیشاپیش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in anticipation of: ۱ - به امید، در انتظار ۲ - از ترس، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in anticipation of: ۱ - به امید، در انتظار ۲ - از ترس، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask around: دعوت کردن کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aim at: هدف گیری کردن و تمرکز بر روی EX:th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
recharge your battery: اصطلاح :به معنی رو به بهبودی بعد از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel off color: اصطلاح:مریض بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the mend: بهبود یافتن Ex:the economy is on th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be fit as a fiddle: اصطلاح :سلامتی کامل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be right as rain: اصطلاح:سلامتی کامل ( بعد از یک دوره ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give up the ghost: ۱ - خراب شدن ۲ - مردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall of your perch: اصطلاح:مردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off somebody trolley: اصطلاح:دیوانه بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
money talk: پول حرف اول رو میزنه و حلال مشکلاته
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
milk does not agree with me: شیر به مزاج من سازگار نیست!!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
milk does not agree with me: شیر به مزاج من سازگار نیست!!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upon your life: اصطلاح :به جان تو!!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upon your life: اصطلاح :به جان تو!!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mishmash: ترکیب درهم و برهم از دو چیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whishy washy: اصطلاح:ابکی ، سست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whishy washy: اصطلاح:ابکی ، سست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be over the hump: رو غلطک افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chalk up to experience: تجربه کردن و درس عبرت گرفتن I alway ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
figure that: با خود فکر کردن، فکر کردن
١١ ماه پیش
٢