پیشنهادهای شهریار آریابد (١,٤٥٣)
در پهلوی " کدفت ، مسترگ " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
این واژه تازی شده " گفری " پارسی است ، در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " چیتک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. چیتک فنگ = چاتمه فنگ
در پهلوی " کانا " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. کانایش = جهالت
در پارسی " خاز " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " ورشیم " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " آگاشت گتگ " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
پارسی " سپزگی ، چفته " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " برآویز " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
" درنگیدن " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
افزون بر واژه " زند " واژه " هویداگری " نیز به چم تفسیر می باشد. هویدا = آشکار
در پهلوی و اوستا " پتیت یا پتت" به چم توبه می باشد از اینرو " پتتگر " به چم توبه کننده و " پتتگران " به چم توابین بکار می رود، از نسک " فرهنگ برابرها ...
در پارسی " پستایش " از بن پستاییدن به چم به نوبت انجام دادن ، از نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " وندساری " از نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. وندسارگرایی = تمرکز گرایی برپایه نسک اوستا می توان واژه " میدور ...
در پهلوی " هلش helesh " از نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. هلیدن = طلاق دادن هلیده = مطلقه
در پارسی " ناسانی " از نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " بینش " تماشاچی = بینشگر تماشاخانه = بینش سرا
در پارسی " ژاویدن " از نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. ژاوشگر =خلاصه ککنده
در پهلوی " ژاو " از نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " ناسرگی " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
آوای سگ در زبان پارسی " هاپ هاپ " درست است ، که در گویش توده ها با سگ هاپو گویند.
در پهلوی " بونش" در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. بوناندن = تفاوت گذاشتن بونیدن = تفاوت داشتن
در پارسی " واپساندن" در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پهلوی " نیسارش " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پهلوی " آگیش " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پهلوی " آموک " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پهلوی " پتمانش" در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پهلوی " زیگ " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " خمانش " از بن خمانیدن ، در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. خمانشگر= مقلد
در پارسی " آمیغ ، اور evar " در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. اوری=رئالی = حقیقی اورگر = رئالیست = حقیفت گرا اوریک = رئ ...
در پارسی " رامگ " در نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو. به چم توشمند
این واژه یک نام مغولی است که در "اولان باتور ( جای دلیران ) " پایتخت مغولستان دیده می شود ، و در پارسی :باتور به بهادر دگرگون شده و با هیچ واژه هندوا ...
هر گفته و نوشته ای باید دانش پایه باشد تا ماندگار و جاودانه شود ، واژه " دایان " به هیچ روی واژه ای ایرانی نیست که بتوان بر روی یک ایران گذاشت ، بلکه ...
در پارسی " ویدایش " از بن ویداییدن " به چم تصمیم گرفتن : از نسک فرهنگ برابرهای پاسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
در پارسی " زریابی"
در زبان پارسی برای گونه های کفش ، ایرانیان نام هایی گوناگون داشتند ، چراکه از نخستین مردمانی بودند که برای سازگاری با آب و هوای چندگانه کفشهای درخور ...
در پاارسی " موک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پارسی " زیبش" برابر نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو . زیبش گرایی = تجمل گرایی
در پهلوی " استوانش" از بن استوانیدن به چم تامین کردن : کتاب فرهنگ برابرهای پارسی واژه های بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پارسی " پیشیار"
در پارسی " ستردن " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " گروش " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " ارمندیدن " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " هدمان " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پارسی " یگانستن "برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " درستادها " در اوستا " روانکان ، برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو . رایشکده برتر درستادها= شورای عالی اوقاف
در پارسی " پوزه دراز ، بینی دراز " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " ویستارش " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " فراسودگ " برابر نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
در پهلوی " دستکارگان " برابر نسک فرهنگ برابرهایپارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .