جعفری

/ja~fari/

برابر پارسی: شومخ، گل گلاب

معنی انگلیسی:
pertaining to the ja'fari sect, established by imam ja'far sadegh, parsley

لغت نامه دهخدا

جعفری. [ ج َ ف َ ] ( اِ ) گیاهی از طایفه چتری ها که شومخ نیز گویند و برگ آن مأکول است و در آشها و قورمه سبزی داخل کنند. ( ناظم الاطباء ). به لغت مازندران قسمی کرفس الورق حزا است. ( تحفه حکیم مؤمن ). قسمی از احرار بقول شبیه به کرفس در بوی و طعم و از کرفس خردتر و باریکتر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به احرارالبقول در همین لغت نامه شود. در «گیاه شناسی گل گلاب » آمده است : جعفری گیاهی است از تیره چتریان و از سبزیهای خوراکی است. دارای برگهای بسیار بریده که جنس خودروی آن در کتب قدیمی ما«فطر اسالیون » نامیده شده است. ( از گیاه شناسی گل گلاب چ 3 ص 263 و 264 ). در کتاب «کار آموزی داروسازی » آمده است : پرسیل ( جعفری ) از تیره ٔ: امبلیفر. قسمت قابل مصرف در داروسازی : ریشه ومیوه. مواد مؤثره : آپیول و اسانس. مورد استعمال ریشه : شربت پنج ریشه. ( از کارآموزی داروسازی ص 183 ).

جعفری. [ ج َ ف َ ] ( اِ ) گلی است زردرنگ و مجازاً به معنی مطلق رنگ زرد و در بهارعجم نوعی از صدبرگ. ( غیاث اللغات ). نوعی از صدبرگ. ( آنندراج ) :
شمع کن این زرد گل جعفری
تا چو چراغ از گل خود بر خوری.
نظامی.

جعفری. [ ج َ ف َ ] ( اِ ) حشره یی است بدبو که بوی تندی شبیه به بوی گیاه جعفری دارد. ( یادداشت مؤلف ). و نیز رجوع به ساس شود.

جعفری. [ ج َ ف َ ] ( اِ ) نام قسمی کاغذ است. ( الفهرست ابن الندیم ).

جعفری. [ ج َ ف َ ] ( ص نسبی ، اِ ) طلای خالص بود منسوب به جعفر نامی که کیمیاگر بوده است و بعضی گویند پیش از جعفر برمکی زر قلب سکه می کردند چون او وزیر شد حکم فرمود که طلا را خالص کردند و سکه زدند و به او منسوب شد. ( برهان قاطع ). به جعفر بلخی که به نام برمک مشهور است منسوب می باشد. ( از نزهةالقلوب ). منسوب به جعفر پدر خالد برمکی است که وزارت سلیمان داشت. ( تاریخ گزیده ) :
از بخشش تو عالم پر جعفری و رکنی
وز خلعت تو گیتی پر رومی و بهائی.
فرخی.
- زر جعفری :
نرگس بسان کفه سیمین ترازوئی است
چون زر جعفری به میانش درافکنی.
منوچهری.
گر همه زر جعفری دارد
مرد بی توشه برندارد کام.
سعدی.
رجوع به درست جعفری و زر شود.
- دینار جعفری :
چون لاله سرخ گشت رخ من ز خون تو
زان پس که زرد بود چو دینار جعفری.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( مذهب ) مذهب شیعه امامیه منسوب به جعفر صادق ع امام ششم که آن مذهب را آشکار ساخت .
( صفت ) منسوب به جعفر صادق علیه السلام : مذهب جعفری .
دهی است از دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان خرمشهر در ۱۷ هزار گزی شمال باختری شادگان کنار راه اتومبیل رو شادگان به اهواز . دشت و گرمسیر است و سکنه آن ۸۸۸ تن اند آب آن از رودخانه جراحی و محصول آن غلات و خرما و برنج است . راه آن در تابستان اتومبیل رو است .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص نسب . ) مذهب شیعة امامیه ، منسوب به امام جعفر صادق (ع ) امام ششم .
(جَ فَ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) ۱ - یکی از سبزی های خوردنی است با ساقه های نازک راست و برگ های بریده که گل هایش سفید رنگ و چتری است ، آهن ، فسفر و ویتامین - های A.B.C. را نیز دارا می باشد. ۲ - نوعی سکة زر. ۳ - نوعی گل زردرنگ که در باغچه کارند.

فرهنگ عمید

١. (زیست شناسی ) گیاهی با برگ های بریده و شاخه های راست و نازک، گل های کوچک و سفید و چتری، و تخم خوش بو که خام خورده می شود و در پختن خوراک های سبزی دار هم به کار می رود.
٢. (زیست شناسی ) نوعی گل زردرنگ، گل جعفری.
٣. (اسم، صفت نسبی، منسوب به جعفر ) یکی از فرقه های مذهب شیعه که اصول فقهی آن منسوب به امام جعفر صادق، امام ششم شیعه، است و از عهد صفویه در ایران رواج پیدا کرده و اکنون نیز مذهب رسمی ایران است.
٤. (زیست شناسی ) نوعی مار سمّی با پوزۀ پهن، پولک های تیغه دار، سر مثلثی شکل، و مردمک عمودی.
۵. (صفت نسبی، منسوب به جعفر ) [قدیمی] ویژگی نوعی طلای ناب.

دانشنامه عمومی

جعفری (گیاه). جعفری نوعی سبزی خوراکی است که در انواع غذا و سوپ مورد استفاده قرار می گیرد. جعفری معمولاً به صورت تر و خشک عرضه و مصرف می شود و فواید بسیاری نیز دارد.
جعفری یک منبع بسیار خوب ویتامین A، ویتامین C و ویتامین K می باشد. به علاوه جعفری منبع غذایی خوبی از آهن و اسیدفولیک است. جعفری شامل دو جزء خیلی مهم در ترکیب خود می باشد که موجب شده این سبزی نقشی بی همتا در سلامت انسان داشته باشد: روغن های فرار و فلاوونوئیدها.
روغن های فرار: اولین جزء مهم موجود در جعفری، روغن های فرار هستند. این روغن ها به نام روغن های ضروری یا اسانس های گیاهی نیز خوانده می شوند.
از ترکیبات مهم این گروه می توان به میریستیسین ( myristicin ) ، لیمونن ( limonene ) ، آلفا توژن ( alpha - thujene ) و اِاوجنول ( eugenol ) اشاره کرد. با تغلیظ این مواد عصاره ای حاصل می شود که دارای خواص درمانی فوق العاده است.
در مطالعات انسانی مشخص شده است که روغن های فرار موجود در جعفری مخصوصاً میریستیسین، از شکل گیری و تشکیل تومورها ( مخصوصا تومورهای ریه ) جلوگیری می کنند. در تحقیقات دیگری مشخص شده است که فعالیت آنزیم گلوتاتیون S ترانسفراز را که مسئول پیشگیری از تخریب سلولی می باشد، تحریک می کند. [ ۱]
از دیگر فعالیت این روغن ها این است که به خنثی کردن انواع مواد سرطان زا مانند بنزوپیرن های موجود در دود سیگار و دود ناشی از زغال چوب کمک می کند.
فلاوونوئیدها: دومین جزء مهم آن، فلاوونوئیدها می باشند. از ترکیبات مهم این گروه که در جعفری یافت می شود، می توان آپیئین ( apiin ) ، آپیجنین ( apigenin ) ، کریسواِریول ( crisoeriol ) و لوتئولین ( luteolin ) را نام برد. [ ۱]
عکس جعفری (گیاه)عکس جعفری (گیاه)عکس جعفری (گیاه)عکس جعفری (گیاه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

جعفری (parsley)
گیاهی علفی، متعلق به تیرۀ هویج۱ (چتریان)، با نام علمی Petroselinum crispum. به سبب وجود مواد مغذی، ویتامین ث فراوان، و مواد معدنی از آن در آشپزی استفاده می کنند و برای تزیین غذا نیز به کار می رود. تا ارتفاع ۴۵ سانتی متر رشد می کند و برگ های معطر و مرکب دارد که، شانه هایی صاف یا پیچ خورده، با برگچه هایی در هر دوسوی محور برگی، تشکیل می دهند و دسته های ظریفی از گل های زرد دارد. جعفری گیاهی دوساله است.
carrot family/Umbelliferae

مترادف ها

parsley (اسم)
جعفری

فارسی به عربی

بقدنوس

پیشنهاد کاربران

یکی از پر تکرار ترین فامیل ها جعفری هست هم تو ایران هم تو کشورهای دیگه که باعث افتخار شیک و با کلاس
جعفری Parslery
نام علمی Petroselinum sativum
همه جعفری ها باعشقن. خودمم جعفری ام. کوچیک همه
parsley = جعفری
جعفری
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

اونایی کہ جعفری ہا رو مسخرہ میکنید بدونید جعفری یہ فامیلی شیک و جذاب و نظر شما برای ما مہم نیست
۰
شاید بعضیا اسم جعفری رو مسخره کنن ولی اسم جعفری کاملا اسم باکلاس و شیکی هست به نظر من چون من خودمم جعفری هستم و افتخار میکنم به اسمم پس شمایی که از اسم جعفری خوشتون نمیاد لطفا اسم و شخصیت ی آدم رو که اسمش جعفری رو زیر سوال نبرید
جعفری
حسین جعفری
جعفری می تونه اسم یک سبزی، یا فامیلی باشه ، که اگر �ی�در آخر جمله نباشد میشه آن را به عنوان یک اسم شناخت. البته اینی که ما دربارش حرف زدیم درباره کلمه ی �جعفری� بود. به نظر من فامیلی جعفری می تونه فامیلی ای بسیار با کلاس و معنی داری باشد.
فارسی: جعفری
انگلیسی:gafari
ا
جعفر چهار معنی دارد که هر کدام با یای نسبت به جعفری مبدل میشود: اسم شخص - نوعی شتر - نام سبزی - بیابان
که به ترتیب هرچهار معنی بالا در این شعر آورده شده:
جعفری دیدم که بر جعفر نشست جعفری میخورد و از جعفر گذشت
این واژه تازی شده " گفری " پارسی است ، در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
جعفری فامیلی هست که خیلی زیاد و مخصوص قوم و مکان خاصی نیست

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس