پیشنهادهای آریا بهداروند (٢,٢٦٧)
در زبان لری بختیاری به معنی کدبانو
در زبان لری بختیاری به معنی صاحب خانه. خدای خانه
در زبان لری بختیاری به معنی کدخدا
در زبان لری بختیاری به معنی کدخدا
نام پسر در زبان لری بختیاری به معنی صاحب ده. کدخدا
در زبان لری بختیاری به معنی غلام غلوم عباس *غلام عباس * غلوملی::غلامعلی غلوم رضا Qolom
در زبان لری بختیاری به معنی مردان نیرومند ایل Shol sholon
در زبان لری بختیاری به معنی با ابهت راه رفتن مردان. سنگین راه رفتن مردان
در زبان لری بختیاری به معنی مرد نیرومند ایل لر شول*ممسنی *
در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ. ریش سفید . کا اسمال کا محمد کاقلی کا حسن کا حسین کا صفر کامندنی کادرویش کا غلام کا کریم کا مرتضی کا علی
در زبان لری بختیاری به معنی جسور. اسرار. مات نها تا بوردس سر کار:: آنقدر اسرار کرد تا او را سر کار برد*شغلی به او داد* Mat
گئو *گو*::در زبان لری بختیاری به معنی برادر گئوم وی هونمون ::برادرم اومد خانه ی ما گئومات::برادر جسور
در زبان لری به معنی برادر Berar
در زبان لری بختیاری به معنی برادر Kaka طایفه کاکاوند لر در لرستان . قزوین. خوزستان. فارس . همدان
طایفه شکی*شاکی*ایل بهداروند *بختیاروند *لربختیاری ساکن در گتوند . شوشتر. مسجدسلیمان. فارسان. اصفهان. اهواز. کوهرنگ طایفه شاکی در ایل گرایلی مازن ...
در زبان لری بختیاری به معنی نام بز نر کوهی با شاخ های بلند Kal
در زبان لری بختیاری به معنی حیوانی که همیشه در حال راه رفتن است پازن؛:پا زدن نوعی بز کوهی است Pazan
در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ. ریش سفید کل کلون ایلمون::بزرگ های ایلمان جمع کل:::کلان. کلانتر::بزرگ کلان کل محمد کل علی Kal
دشت پلنگ در دهستان زیلایی مسجدسلیمان محل سکونت طایفه خلیلی بیگیوندزیلایی از ایل منجزی پلنگ ایل بهداروند *بختیاروند * دشت پلنگ در شهر دشتی بوشهر
نام طایفه ای از ایل شیرعالی *شیرانی* بهداروند ساکن در بهبهان. کهگیلویه تیره شهرویی در طایفه عکاشه بابادی شهر شهروئیه یزد شهرویی بندرعباس تیره ...
در زبان لری بختیاری به معنی آبشار. Oshar
طایفه گندلزی در ایل کیانرسی چهار لنگ بختیاری زبان این طایفه لری بختیاری است و خود را فرزندان نادر می دانند این طایفه ساکن در مسجدسلیمان. ایذه. باغم ...
طایفه گندلی از ایل دور کی طایفه گندلی وند از ایل عالی جمالی ایل بزرگ بختیاروند *بهداروند * ساکن در مسجدسلیمان. لالی. اندیکا. چهار محال و بختیاری ...
گیاهی در مناطق لرنشین بختیاری که جهت رنگرزی استفاده می شود Gandal
سرکان*سره کون. سرگان*::جایگاه بزرگان. شهر سردار آباد شوشتر طوایف مش مرداسی. منجزی . علاءالدین وند
در زبان لری بختیاری به معنی خندق Handaq
در زبان لری بختیاری به معنی تعارف Tarof تارفس کن بیا تو:: تعارفش کن بیا داخل خانه
در زبان لری بختیاری به معنی سنگ Bard بردخون . بردسیر. بردسکن.
در زبان لری بختیاری به معنی ماشین
در زبان لری بختیاری به معنی رنگین کمان
در زبان لری بختیاری به معنی رعد و برق
در زبان لری بختیاری به معنی رعد و برق
در زبان لری بختیاری به معنی الکی. عمدی Kashekar
در زبان لری بختیاری به معنی معتل شدن Moftela
زیاله*زیلا*::در زبان لری بختیاری به معنی این طرف کوه Zialeh
در زبان لری بختیاری به معنی زود تر Zi tar
در زبان لری بختیاری به معنی آن طرف کوه Zovaleh
در زبان لری بختیاری به معنی بود Bid
در زبان لری بختیاری به معنی آورد Verd
در زبان لری بختیاری به معنی بود Bi
نام قدیم شهر هرات در ایالت خراسان بزرگ جزء سرزمین ایران این شهر اکنون جزء افغانستان است هرت::. شهر بی قانون در یک دوره ی تاریخی هرات همزمان چند حا ...
نام باغی در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
نام باغی در دهستان زیلایی مسجدسلیمان
نام باغی در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
نام باغی در دهستان زیلایی مسجدسلیمان
نام باغی در دهستان زیلایی مسجدسلیمان
در زبان لری بختیاری به معنی نام اتاق است که از چند طاق درست شده و جای دلنشین خانه و باد گیر است ایوون*ایوان*aevon
در زبان لری بختیاری به معنی کندوی قلات. انبار گندم که در سقف خانه بنا می شود Kandi
در زبان لری بختیاری به معنی چراغ Chera
در زبان لری بختیاری به معنی چراغی که فتیله آن از تور است Chera tori