دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٨٧٧
رتبه در دیکشنری
٣,٦٩٤
لایک
٣٢
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٣ ماه پیش
٠
قطعاتی از هواپیما که قابل چرخش هستند، مانند پمپ سوخت، ژنراتور، چرخ. قطعاتی که قابل تعمیر، تعویض و چرخش هستند. Rotable, Repairable, on condition
٤ ماه پیش
٥
- به عنوان - به منزله - بخشی از
٤ ماه پیش
١
۱. برطرف کردن ( خرابی، عیب و ایراد ) ۲. رفع ( خرابی، عیب و ایراد ) ۳. اصلاح ( خرابی، عیب و ایراد ) ۴. در رشته الکترونیک: یکسوسازی
٩ ماه پیش
٠
انطباق - مطابقت - پیروی
١ سال پیش
٧
به دست آوردن - رسیدن به - ثابت نگه داشتن - حفظ کردن - نگهداشتن - ادامه دادن - برقرار داشتن - رسیدگی - قرار دادن
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.