دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٨٤٥
رتبه در دیکشنری
٣,٧١٦
لایک
٢٩
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
٠
قطعاتی از هواپیما که قابل چرخش هستند، مانند پمپ سوخت، ژنراتور، چرخ. قطعاتی که قابل تعمیر، تعویض و چرخش هستند. Rotable, Repairable, on condition
١ ماه پیش
٢
- به عنوان - به منزله - بخشی از
١ ماه پیش
١
۱. برطرف کردن ( خرابی، عیب و ایراد ) ۲. رفع ( خرابی، عیب و ایراد ) ۳. اصلاح ( خرابی، عیب و ایراد ) ۴. در رشته الکترونیک: یکسوسازی
٦ ماه پیش
٠
انطباق - مطابقت - پیروی
١١ ماه پیش
٧
به دست آوردن - رسیدن به - ثابت نگه داشتن - حفظ کردن - نگهداشتن - ادامه دادن - برقرار داشتن - رسیدگی - قرار دادن
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.