پیشنهاد‌های امیر جواهری (١٤٨)

بازدید
١٩٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مالیات بر مواد خوراکی مضر، مشروب، سیگار و بنزین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خشونت بیجا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mood music refers to instrumental music that is intended to create a certain mood or atmosphere. It is often used as background music in films, telev ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

His behavior is clearly at odds with what the college expects from its students رفتارش کاملا با آنچه که یک دانشگاه از یک دانشجو انتظاره داره در تضاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخالفت کردن با چیزی . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسائل دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

متمایز بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به حساب چیزی گذاشتن - به پای چیزی گذاشتن - دلیل چیزی بودن - He puts his success down to hard work. - They didn't do a lot of work and the boss out ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حال کردن با چیزی مثل قهوه، تنهایی، شکلات خوش بودن شاد بودن با چیزی To feel very happy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوران ( بدی ) داشتن. . . go through a rough patch

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مورد استقبال قرار گرفتن، پذیرفته شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرکردن ( با پول و حقوق ) ، گذراندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر دوستانه، غیر صمیمی، مثل غریبه ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمام کردن کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

By brining new technology into schools, we are not trying to do away with teachers حذف کردن، کنار گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بگیر بشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

you're pushing it = دیگه داری پرو میشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روی کسی تاثیر گذاشتن - مخ کسی را زدن - کسی را پر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرمندتم ! بد شد!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

he got the job through the agency of one of his relatives این شغل را به کمک یکی از خویشانش به دست آورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزه دهن کسی را فهمیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ازون طرف! اونوری اونطرف ( در جوابِ "کدوم طرف رفت"؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را شناختن You don't know me from Adam تو اصلا منو نمیشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین خودمون میمونه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدمی که باهاش وقت میگذرونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چه بد! عجب بد شانسی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واقعا؟ جدا؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موی جو گندمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کامل و با جزییات توضیح دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با اینکه احتمال موفقیت کم بود - برخلاف همه مشکلات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصیت سوم داستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخت خوابیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گازش رو بگیر!

پیشنهاد
٠

میفهمی داری چی میگی؟ دیوونه شدی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( چیز سنگین را ) کشان کشان بردن، دنبال خود کشیدن و بردن، خرکش کردن، به خرکشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدیه مهمان ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

so much for our fun holiday اینم از مسافرت باحال ما ( به کنایه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بخشیدمت! ( به کنایه )

پیشنهاد
٠

از چشم کسی دیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از تو بعیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حلق آویز کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وسط بازی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسمش رو نیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی پروا

پیشنهاد
١

کسی را از ارث محروم کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با مهمان ها خوش و بش و احوالپرسی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

موی مش کرده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دندان روی جگر گذاشتن