امیرحسین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one dimensional: یک بعدی سطحی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

domestic dispute: دعوای خانوادگی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slam into: اصابت کردن بمب

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inward: معنی دقیق باطنی هست. در جمله ها ممک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maddening: آزار دهنده

٧ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wade into: دست به کار شدن وارد شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plow under: نابود شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slung: اویزان شده hang

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

costeth: سوم شخص cost

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impatient: عجول

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sohcahtoa: یه کلمه برای به خاطر سپردن فرمول مث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sohcahtoa: یه کلمه برای به خاطر سپردن فرمول مث ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all students take calculus: تکنیک حفظ مثبت یا منفی بودن در مثلث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chassis: هم شاسی، هم اسکلت the latest Apple ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keen insight: دید قوی و با جزئیات

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hone something: به دقت طی مدت بیاییم و توسعه اش بدی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hone sth: به دقت طی مدت بیاییم و توسعه اش بدی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic dispute: دعوای خانوادگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

domestic dispute: دعوای خانوادگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safe to say: میشه گفت. . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snarf down: مثل هیولا خوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snarf up: مثل هیولا خوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull stunt: کار احمقانه ای کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull stunt: کار احمقانه ای کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stripe pattern: راه راه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jam on: ترمز بگیر داداش! زیادی تند نرو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be left holding the baby: you are put in a situation where yo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep up at night: مانع خواب یا رفتن به تخت کسی شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural phenomenon: A cultural phenomenon, also known a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have it: claim; express the view that.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

migration: کوچ هست و تفاوت اش با Emigration ای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down alone: به تنهایی just down in that area a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry corridor: واژه مربوط به خشکسالی های ناشی از ت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staggering sum: مبلغ سرسام آور nearly $200 less t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formula unit: واحد فرمولی ( شیمی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

successor: وارث، جانشین What is it? The succes ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prank the poot out of: شوخی ای که باعث بشه طرف شدیدا سورپر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algebraic sign: علامت و شکل جبری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood flow: جریان خون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood flow: جریان خون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spit out: ازش دربیاد can spit out some decen ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devour: معنی اول بلعیدنه، ولی معنی دوم کامل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blew past expectations: از انتظارات فرا تر رفت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apeal: درخواست جدی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn belt: نوعی حرکت با کش برای اسکیت سرعت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get roasted: شدیدا انتقاد شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doubtedly: بدون شک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the aftermath of: در اثر، پس از اقتباسی از:محدثه فرو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strech breaking: رو به اتمام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear plant: تاسیسات هسته ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nuclear plant: تاسیسات هسته ای

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rang out: to be heard loudly and clearly

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic terrorism: تروریسم داخلی President Joe Biden ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

superscore: ( فردِ ) نمره بالا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feature in: to be a part of ( something ) .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feature in: to be a part of ( something ) .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

own goal: گل به خودی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hosepipe: شلنگ ( British )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good books: . : in a state in which one is like ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین