تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the most cases, you can see the abbreviation of exempli gratia as "e. g. "

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهمیدنش مشکل است The meaning of this word is difficult to understand.

پیشنهاد
٠

رابطه طولانی مدت

پیشنهاد
٠

یک رابطه طولانی مدت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه چیز بد است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Concrete nouns اسامی ذات که با حواس پنج گانه درک می شوند تخت، میز، اسب، گل و چیزای دیگه در مقابلش abstract nouns هستند اسامی انتزاعی با حواس پنج گ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلافاصله بعد از . My son has to do his homework straight after school

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دادن حق اولاد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be full of remorse for احساس پشیمانی کردن برای . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی لطف کردن Do someone a good turn

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

The divorce court awarded the custody of both children to their mother. - دادگاه طلاق، سرپرستی هر دو کودک را به مادرشان سپرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

City planning یا بخش برنامه ریزی شهری، فرایند طراحی و توسعه ی شهرها و مناطق شهری است. این فرایند شامل برنامه ریزی برای توسعه ی زیرساخت های شهری، مسکن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرآیند تقسیم اموال در طلاق رو divorce settlement می گویند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دعوای حقوقی طولانی و زمان بر

پیشنهاد
٠

طلاق تلخی را پشت سر گذاشتن طلاق تلخی را تجربه کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهبود حاصل کردن/ شرایط را بهتر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهبود حاصل کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

everlasting همیشگی دائمی، ابدی، جاودان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان قدیمی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

باید ها و نباید ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنباله ای از ارتباطات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک دوستی با ارزش experience a rewarding friendship تجربه کردن یک دوستی با ارزش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخطار قبلی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نامحدودی، ناکرانمندی، بی انتهایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتقام سخت همه ی ایرانیا باید اینو بلد باشن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محاکمه شدید امتحان سخت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخالفش میشه Orient

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

رسمیش میشه Dispose of از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور کورکورانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد نامی، رسوایی و دوتا synonym براش میشه Notoriety Disrepute

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Necromancy غیبگویی، جادو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ill luck بدشانسی، بدبختی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Malodorous بد بو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زنده کردن خاطرات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Liquidate تسویه حساب کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Layperson

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

طی چند شب گذشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش برخورد Companionable

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگه معنی بن بست براش در نظر بگیریم Dead end میشه هم معنیش اگه معنی بی تکلیفی براش در نظر بگیریم Suspense و abeyance میشه هم معنیش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابطه ی ساختاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Barb خار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف نیش دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرسودگی تدریجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Atrophy لاغر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمل وحشیانه Atrocity

پیشنهاد
٠

هر چیز خوبی یک بدی هم دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیچ کس کامل نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناوگان کشتی های جنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشک شوق ریختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار اشک ریختن