ترجمه‌های غزال سرخ (٧٠)

رئیسش او را برای ارائه توضیح درباره نرسیدن به موعد مقرر احضار کرد.

باید برای ناپدید شدن پول ها توضیحی ارائه کنید.

چهل درصد باز جهانی را فروش آمریکای شمالی تشکیل می دهد.

آیا می توانی حرکات آن شبت را توضیح بدهی؟

من نمی توانم توضیحی برای ناشادمانی پیتر داشته باشم.

خانم مدیر مرا برای توضیح درباره رفتارم فراخواند.

چگونه این واقعیت را توضیح می دهید که بیکاری همچنان درحال افزایش است؟

جک نمی توانست اشتباه احمقانه اش را توجیه کند.

نتیجه فکر و تأمل تو چی بود؟

شاید لازم باشد برنامه هایتان را کمی تغییر دهید.

اعضای باشگاه با اصلاح سیاست استخدامی شان مؤافق بودند.

از اولش می دانستم که قرار نیست از آن لذتی ببرم.

طعم ترشیدگی

بهتر است زمان یکسانی را به هر سؤال اختصاص دهید.

روزها کوتاه تر می شوند و صبح ها تاریک تر.

بخشی از این کارخانه در حال حاضر فعال است و باقیمانده در اواخر این ماه به جریان می افتد.

مطمئنیم که برنده می شویم. مسابقه در مشتمان است.

همسایگان همیشه مایل به کمک کردن هستند.

رفتم ببینم می توانم کمک کنم یا نه.

پلیس سرانجام قاتل را دستگیر کرد.