پیشنهادهای محمدپور (٤٦)
رستاخیز resurrection احیا resuscitation, revival, reduction, reclamation, resurrection, vigil قیام uprising, insurrection, resurrection, rise, insurg ...
Where's the bank? It's just round the corner.
غذای سریع غذای آماده غذای نیم پز یا نیمه خام هله هوله غذای سرپایی
کفش سازی
درست لبه نبش است. درست همین دور و بره. تقریبا اطراف اون نبشه. درست این گوشه و کناره. درست آنطرف چهارراه است. Where's the bank? It's just round ...
راستش دیگه قادر به حرکت نیستم. راستش انگار نای جنب خوردن، ندارم. حقیقتا دیگه نمی تونم از جام جنب بخورم. You’ve gained five kilos in three months. ...
فن
صفت مفعولی اسم مفعول
صفت مفعولی اسم مفعول
تهیج شده، غضبناک، there's no point getting excited about it. we can't change things. هیچ فایده ای نداره که در مورد آن غضبناک ( عصبانی، هیجان زده ) ...
تمرین کردن
اسم مفعول فعل shape بمعنی تشکیل دادن، طرح کردن میباشد.
درست آنطرف چهارراه است.
biological models
ریز شبکه . In 2019, Konjeen and colleagues proposed a modified FBS method for analyzing the electrical charge of micro grids در سال 2019 ، کونجین و ه ...
تاریخ مذهبی
تاریخ اقتصادی تاریخچه اقتصادی پیشینه اقتصادی سابقه اقتصادی
تاریخ محلی تاریخ مکانی تاریخ بومی
weapon ابزار، وسیله، شیوه در ادبیات این کلمه میتونه به معانی یاد شده ( ابزار، وسیله ) نیز بکار برود. مثلا به این جمله ادبی توجه کنید: در تنگنای تاری ...
unmemorable فراموش شدنی، به یاد نماندنی
ایجاد احساس شدید هیجان، نشاط، عصبی بودن یا ترس در یک نفر.
ستون فقرات کسی را بر اثر یک حرفی یا یک کار شوکه کننده ای لرزاندن ما تو فرهنگ خودمون هم از این اصطلاح استفاده می کنیم مثلا میگیم ( این حرفت یا این کا ...
بازی رایانه ای، بازی دیدنی، بازی تصویری
قبل از ظهر before noon
مقاصد دور، مسافتهای طولانی، مکانهای دور
see a doctor پیش دکتر برو
. Go to the dentist پیش دندانپزشک برید. به دندانپزشک مراجعه کنید. به دندانپزشک برو.
City Library کتابخانه شهر
work on farms کشاوورزی کردن، در مزرعه کار کردن
some years چندین سال برخی از سالها بعضی از سالها
raise crops محصولات کشاورزی را پرورش دادن پرورش محصولات کشاورزی
Great mosques مساجد بزرگ
browsing وبگردی، گشت و گذار در اینترنت پرسه زدن در اینترنت در اینترنت بی هدف اینور و اونور رفتن یعنی ( از این سایت به اون سایت یا از این صفحه به اون ...
browsing the Internet وبگردی، گشت و گذار در اینترنت، پرسه زدن در اینترنت در اینترنت بی هدف اینور و اونور رفتن یعنی ( از این سایت به اون سایت و یا از ...
drawing book کتاب هنر دفتر نقاشی دفتر طراحی
. Hessabi was fluent in five living languages دکتر حسابی به پنج زبان زنده دنیا تسلط داشت. دکتر حسابی به پنج زبان زنده دنیامسلط بود. دکتر حسابی پنج ...
. Hessabi was fluent in five living languages حسابی به پنج زبان زنده دنیا تسلط داشت. حسابی به پنج زبان زنده دنیا مسلط بود. حسابی پنج زبان زنده دنیا ...
a few minutes بعد از چند دقیقه، بعد از مدتی، بعد از دقایقی
title عنوان، موضوع، تیتر
foreign language زبان خارجی، زبان خارجه، زبان بیگانه
more important than مهمتر از همه مهمتر از همه اینکه
We live in families. ما با خانواده زندگی می کنیم. ما در کنار خانواده زندگی می کنیم.
They go places together. آنها با هم اینو و انور می روند. آنها کنار هم به جاهای دیدنی می روند.
Around the colck All day all night ۲۴ ساعته شبانه روزی هر ساعتی از شبانه روز دم به ساعت همیشگی بدون توقف بی وقفه پیوسته
Around the clock All day all night ۲۴ ساعته شبانه روزی هر ساعتی از شبانه روز دم به ساعت همیشگی بدون توقف پیوسته Around the clock
Unfalsifiable غیر قابل ابطال، مصون از خطا، عاری از خطا، غیر قابل جعل