
علی جادری
دیکشنری
پیشنهادهای برتر
موجب شدن ( چیزی به طور ناگهانی ) he government's proposals unleashed a storm of protest in the press. پیشنهادات دولت موجب موجی از اعتراضات در رسان ...
standard deviation انحراف از معیار
Exodus سِفر خُروج یا شِموت ( به عبری: שְׁמוֹת ) دومین کتابِ کتاب مقدس است که داستان خروج بنی اسرائیل از مصر با هدایت موسی را نقل می کند.
concession stand : غرفه خوراکی، اسنک بار ، غرفه تنقلات یا ساندویچ فروشی مکانی برای خرید تنقلات یا غذا در اماکن عمومی و مراکز تفریحی مانند سینماها، شه ...
vulgar slang To have intense penetrative sex ( with someone ) "Just look at the figure on that babe. I'd love to take her home and give her a pound ...
ترجمههای برتر
چهره خشن او باعث شده تا سرد و بی احساس به نظر برسد .
اگر بخواهی کسب و کارت موفق باشد باید پشتکار داشته باشی .
پرستار باید بیمار را شاد و امیدوار نگه دارد .
آنها اتاق مطالعه را تغییر دادند , بنابراین آنها توانستند که جلسات را آنجا برگزار کنند .