پیشنهاد‌های AliMrhmt@ (٨٤)

to take a long time a very long time مدت بسیار طولانی

واژگانی، دارای محتوای معنایی هستند که به معنای جمله ای که در آن حضور دارند، کمک می کنند [در زبان شناسی].

شامل یک یا چند کانتینر که با هم ترکیب می شوند تا با حذف دیوارها، ساختار مسکونیِ سنتی تری ایجاد کنند.

یک سازه ی مسکونی، ساخته شده از کانتینرهای بازیافت شده ی حمل و نقل

برای اطمینان از این که دیگری، چیزی را فراموش نمی کند ( تفاوتش با remember ) .

memorise ( British ) , memorize ( American ) به خاطر سپردن / حفظ کردن

• توانایی که ذهن، اطلاعات را ذخیره و به خاطر می آورد • چیزی که از گذشته به یادگار مانده

- عصبانیت شدید کودک ( ونگ زدن ) - کسی که بسیار عصبی و ناراحت می شود و رفتار کودکانه دارد.

تمایل طبیعی ای که مادر باید در مورد فرزند یا فرزندانش، رفتار یا واکنش خاصی نشان دهد.

مربوط به مادر ( به ویژه در دوران بارداری یا اندکی پس از زایمان )

درصد بازدیدکنندگان یک وب سایت خاص که پس از مشاهده ی تنها یک صفحه ی آن، از سایت خارج می شوند.

رسیدن به یک مرحله یا موقعیت در دسترس قرار گرفتن به عهده گرفتن یک نقش یا عملکرد قرار گرفتن در میان کسانی که در حال اتمام کاری هستند کارکردن به روشی مش ...

دنباله ای از نقاشی ها ( به طور معمول با برخی از دستورالعمل ها و دیالوگ ها ) ، نمایانگر تصویرهای برنامه ریزی شده برای تولید یک فیلم سینمایی یا تلویزیو ...

آواشناسی: اغلب با schwa ( شوآ - صدای /ə/ - نشانی که معرف حروف با صدای غیر موکد است - صدای مصوت بدون استرس - حرف صدا دار میان کلمه بدون تشدید ) تلفظ م ...

پیگیری یا بررسیِ بیش از حدِ چیزی

نوعی رقص با کفش هایی مجهز به صفحات فلزیِ کوچکِ متصل به کفِ کفش، که مشخصه آن؛ ضربات ریتمیک پا و پاشنه پا می باشد.

رقص دسته جمعیِ رسمی در زوج ها ( به عنوان یک تفریح و همچنین به عنوان یک فعالیت رقابتی محبوب )

تابِ طنابی ( تابی که با اتصال طناب به یک شاخه درخت یا یک تکیه گاه ساخته شده باشد )

مجموعه ای از بُرش های کوتاه از ویدئو ها که به روشی خلاقانه کنار هم گردآوری شوند.

حرکت با پرش نامنظم ( در نتیجه هیجان زدگی ) حرکت از یک سمت به سمت دیگر یا بی قراریِ آزار دهنده ( در نتیجه عصبی بودن )

نوعی میدان که مشخصه آن؛ قطر کم و سکوب های قابل عبور است.

مسابقه ای که باید در آن بر موانع فیزیکی موجود در مسیر، غلبه کرد.

لمس کردن کسی که در حال فرار یا تعقیب است ( در بازی گرگم به هوا یا کبدی ) .

ورزش ملی افغانستان که در آن تیم هایی سوار بر اسب، لاشه بُزِ بی سر را به یک منطقه امتیاز گیری می رسانند.

یک بازی توپی بین دو تیم که اصول والیبال، فوتبال و ژیمناستیک را با موسیقی در یک ورزش، ترکیب می کند.

درست شده از گوشت خوک ، خرس و بِیکن

پذیرش یا مشارکت در یک چیدمان منظم / به صف کردن

داشتن دید واضح و مستقیم نسبت به چیزی یا مکانی.

پیشنهاد برای خرید ( با قیمت کاهش یافته )

پیشنهاد شما برای نیازهای من، مناسب خواهد بود. ایده خیلی خوبی است.

هاپرز رشته ای ( نوعی غذای سنتی مخصوص سریلانکا و جنوب هند )

• عدم اعتماد به نفس • ترس • تزلزل / عدم ثبات

کیفیت متفاوت و غیرمعمول بودن / چیز بی سابقه

• افرادی با عقاید و رفتار معمولی • سنتی / روتین