پیشنهادهای علی حیدر (٦٤١)
منظور از عرف بلد در ماده 342 قانون مدنی ، عرف محل وقوع عقد بیع یا تابع اراده طرفین عقد است .
وضعیت
یعنی باید دارای ارزش معاوضه باشد .
استیلاء
مالی را به ملک دیگری در آوردن را تَملیک گویند و از آن در بابهای عقود نظیر تجارت، قرض، رهن، صلح، مضاربه و هبه سخن رفته است. ملک : استیلاء ، چیرگی و س ...
برابر، مساوی، معادل، پیش، جلو، روبرو، رویارو، نزد، ضد، مخالف، نقیض، قبال، محاذی، موازات
حال، وضع، وضعیت
دانسته شده از فهم شده از
شمردن و تعیین کردن .
اشاعه در مقابل افراز ( قابل تقسیم به کار میرود . و مشاع در مقابل مفروز . لازم بذکر است مال مورداشاعه را مشاع میگویند
اشاعه در مقابل افراز ( قابل تقسیم به کار میرود . و مشاع در مقابل مفروز . لازم بذکر است مال مورداشاعه را مشاع میگویند .
اشاعه در مقابل افراز ( قابل تقسیم به کار میرود . و مشاع در مقابل مفروز . لازم بذکر است مال مورداشاعه را مشاع میگویند
شبیه، همانند، مانند، متشابه، هم جنس، قرین، همچون، هم شکل، همگونه
منافع زمین کشاورزی ، مورد مزارعه است .
معاطات عبارت است از مبادله و داد و ستد بدون عقد مخصوص و به تعبیر دیگر المعاطاة أن یعطی کل من اثنین عوضا عما یأخذه من الاخر. به مفهوم کلی معاطات هر مع ...
رفتار، عمل، مبادرت برابر پارسی: دست بکار شدن، انجام دادن، دست زدن، کار
اصطلاح معاطاتی، پیشینه ای در آیات قرآن یا روایات ندارد؛ بلکه آن را فقیهان با الهام از تعاطی بی کلامی که در عرف وجود دارد، ساخته اند
شفاهی
ماهیت عقد مزارعه از عقود مشارکتی است .
زرع عبارت است از محصولاتی که از بذر و دانه به وجود میآید . و یک ساله ( یک دوره ) است . یعنی بعد از یک بار چیدن تمام میشود .
معنی لغوی مزارعه کشت کردن دو نفر بایک دیگر است .
حکم عقد مکره ، غیر نافذ است .
منظور از ماده 345 قانون مدنی از اهلیت تصرف ؛ اختیار تصرف است .
آن است که بایع بتواند مبیع را انتقال دهد و از. تصرف در مبیع قانونا منع نباشد .
اهلیت قانونی یعنی بلوغ ، عقل ، رشد . که در عقد بیع ، طرفین باید دارای: 1 ) اهلیت قانونی 2 ) اهلیت تصرف در مبیع باشند . و باید طرفین عقد بیع حتماً ا ...
مشروعیت به معنای قانونی بودن یا طبق قانون بودن است. سیسرون این واژه را برای بیان قانونی بودن قدرت به کار برد.
فقط اینکه . به صِرفِ ااینکه .
- واقع بینانه، عملی 2 - ساده و بی تکلف، بی آلایش، واقع بین، حقیقی، واقعی، اهل عمل
مترادف برحسب: براساس، برطبق، مطابق، موافق برابر پارسی: به فراخور
معنی: بر طبق، مطابق، طبق، بر حسب، بقول، بعقیدهء معانی دیگر: 1 - طبق، بنابر، 2 - به نسبت، به ترتیب
تولید خسارت
غیر معقول غیر منطقی غیر قابل توجیه
محل ( مایه ) یا همان سرمایه یا تنخواه مثلا بودجه صدا و سیمای استان لرستان 40 میلیارد است که مثلا محل اعتبار آن مالیات ها ی اخذ شده از املاک تجاری تأ ...
محل حساب
تغییر محل اعتبار پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان مغایر قانون است
شعب بانک کشاورزی استان لرستان در یازده ماهه سال جاری بیش از 385 میلیارد ریال تسهیلات از محل اعتبارات بند الف تبصره 18 ( ماده 52 ) سال 99 به متقاضیان ...
تعیین بهای خواسته که یکی از شرایط دادخوست است ، از نظر هزینه دادرسی و امکان تجدیدنظرخواهی اهمیت دارد و بهای خواسته همان مبلغی است که خواهان می بایست ...
توقیف دفاتر و اوراق و سایر چیزهائی که ممکن است بر اثبات دعوی به آن ها اسناد شود به منظور جلوگیری از نابود شدن آن ها و یا توفیق دفاتر و اوراق و علائم ...
متضمن = در بر دارنده .
قوانین و مقررات و احکامی که بوسیله ٔ مقام یا گروه یا مجلس و یا انجمنی مورد تأیید و تصویب قرار گرفته باشد.
تلف، زایل، قلع وقمع، محو، مضمحل، معدوم، منهدم، نابود، نیستی، هلاک
مقدمه چینی مقدمه چینی : برای بیان مطلبی مقدمه ای ذکر کردن .
پیامدبیماری پیامد = واکنش . بازتابِ بیماری
پیامد های بیماری . معنی پیامد : واکنش ، بازتاب .
وابسته به
در مرئی و منظر ضابطین دادگستری واقع شود . یا ضابطین بلافاصله در محل وقوع جرم حضور یابند و آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده شود .
یعنی نیاز های خود را اعلام نمودن .
به طور مثال : صنایع، بنگاههای اقتصادی، صنوف و . . . می توانند نیازهای خود به نیروی کار ماهر را، از طریق این فرم اعلام نمایند .
بخشش .
شکایت کنندگان، گله کنندگان با تشکر از سایت واژه یاب .