تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از لاتین، فلسفه ) اجماع جهانی، موافقت همگانی، توافق فراگیر؛ باور رایج، عقیده غالب؛ رأی اکثریت، نظر اکثریت تلفظ: کانسِنسِس جِنتی یِم تر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از مائوری، در اصل و عمدتاً در متون مائوری ) توراناوایوای: مکانی که شخص به آن تعلق دارد یا حق اقامت در آن دارد. یک تکیه گاه، یک پایگاه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، در آشپزی جامائیکایی ) سوپ غلیظی که با کله پاچه بز و سایر مواد مانند سیب زمینی، موز سبز و پیراشکی درست می شود که معمولاً در دورهمی ها سرو می شو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل لازم، نادر، عموما شمال غربی انگلستان ) وقت گذاشتن برای چیزهای بی اهمیت مترادف: trifle شکل دیگر: pettel مشابه: peddle, piddle, pittle منبع: Oxf ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عمدتا انگلیسی هندی ) به روزرسانی، به روز نگهداری، به هنگام سازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، انگلیسی اسکاتلندی، وامواژه از زبان گیلیک اسکاتلندی ) تپه کوچک؛ عمدتا اشاره دارد به تپه های تشکیل شده از یخرفت ها که در بالای دره ها در ارتفاعا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، انگلیسی اوگاندایی، وامواژه از زبان لوگاندا ) گومِسی: لباس سنتی زنان اوگاندایی که در مجالس رسمی، عروسی ها و سایر جشن ها می پوشند. این لباس به ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی، مورد استفاده در ناحیه سافک انگلستان ) شکافی در پرچین یا حصار که ممکن است خرگوش ها یا حیوانات دیگر از آن عبور کنند. ( همچن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، دیرین شناسی و زمین شناسی ) داینوتوربیشن: آشفتگی در لایه های رسوب در اثر لگدمال شدن آنها توسط دایناسورها؛ اثرات این فرآیند بر تشکیل سنگ های رس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم برای صفت toplofty ) غرور، خودبزرگ بینی، خودبرتربینی، جاه طلبی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

toplofty ( صفت، عامیانه، طنز ) 1. مغرور، از خود راضی، متکبر 2. ( قدیمی ) با کیفیت، مرغوب، عالی با شخصیت سم اسلیک ( Sam Slick ) ، یک فروشنده ساعت ی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از لاتین ) 1. خالص سازی، پالایش، تصفیه، تقطیر 2. عصاره، جوهر، چکیده 3. پالایش بیش از حد زبان یا عقاید 4. ظرافت بیش از حد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در شمال انگلستان، فعل لازم و متعدی ) گیج شدن، گیج کردن فرم ها: mazle, maysle, maasel, maazle, maisel, maisle, maizel, mayzel, mayzle, mazel, mazzel ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاویر کرمنت ( Xavier Crement ) نام مستعار پزشکی ناشناس در آمریکا است که مجموعه کتاب هایی در موضوع بیشعوری ( که او آن را با عنوان Assholism ذکر می کند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در آمریکا به ویژه ناحیه آپالاچیا، قید و صفت ) کج، خمیده، کجکی، یک وری، اوریب، کج و معوج تلفظ: سایگاگلین فرم ها: skygodlin, skigodlin, skigoglin, sk ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، قدیمی ) طالع بینی با شمشیر و چاقو شکل دیگر macharomancy

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک اتاق کوچکتر که به یک اتاق بزرگتر منتهی می شود؛ به ویژه اتاقی که در آن بازدیدکنندگان منتظر می مانند تا اجازه ملاقات با پاپ، پادشاه یا افراد با نفوذ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. پای خرگوش که به عنوان طلسم خوش شانسی حمل شده یا نگه داشته می شود. همچنین در استفاده گسترده: شخص یا چیزی که تصور می شود خوش شانسی می آورد. 2. ( در ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. طبل ایسوکوتی: در کنیا نوعی طبل چوبی است که به طور سنتی از یک کنده توخالی ساخته می شود و معمولاً از روی شانه آویزان می شود و با ضربه زدن با انگشتان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به زمان در زبان گیلکی زامات ( zamat ) یا زمات ( zomat ) می گویند؛ مثلا پر زمات نیست یعنی زمان زیادی نمیگذره.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. ( در آمریکا، اسم ) مادربزرگ 2. ( در انگلستان، اسم و فعل ) حرکات اغراق آمیز لب ها به هنگام صحبت کردن به منظور فهم سخن مثلا در یک محیط پر سر و صدا ی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، قدیمی ) خوک چران: کسی که به کار نگهداری یا پرورش خوک ها مشغول است. مترادف swineherd شکل دیگر swinard

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمله نمونه از فصل 50 کتاب غرور و تعصب اثر جین آستن: there seemed a gulf impassable between them معنای ظاهری: میان آنها شکاف غیر قابل عبوری متصور بود. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عمدتا انگلیسی ایرلندی ) ظروف چینی یا سفالی برگرفته از delft مترادف crockery شکل دیگر delf

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( قدیمی ) آبجوی قوی در گذشته به شکل merrie - go - downe هم نوشته می شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( قید ) 1. ( منسوخ ) به طور خوشایند، به نحو مطلوب 2. ( در اسکاتلند و شمال انگلستان ) به آرامی، بی سر و صدا؛ ( منسوخ ) مرتب و منظم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، ندرتا ) میل به خوش گذراندن در یک زندگی اجتماعی شلوغ و پرهیاهو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قصه گو، قصه پرداز، داستان پرداز، داستان سرا، راوی قصه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

( اسم، انگلیسی ایرلندی ) زمانی که بیشتر نور روز رفته اما کامل تاریک نشده است؛ غروب؛ گرگ و میش شکل های مختلف نوشتاری: duskiss duskess duskies duskis d ...