پیشنهادهای آیدا عباسی (١٣)
٨٧
٣ ماه پیش
٠
یکی از معانی این واژه بیان احساساتی است که فرد در خود می ریزد و تحمل می کند. می توان به تعبیری این طور معنا کرد که: طرف خون، خونش را می خورد.
٣ سال پیش
٣
شوخی دستی - شوخی خرکی - شوخی پشت وانتی
٣ سال پیش
٢
ابدالآباد
٤ سال پیش
٣
خیالات خام - فکرهای دور و دراز
٤ سال پیش
٨
مصرانه و ثابت قدم کاری را ادامه دادن.
٤ سال پیش
١٦
دو دستی چسبیدن به چیزی.
٤ سال پیش
٢
صدای ناهنجار و گوشخراش چیزی را در آوردن. ( برگرفته از فرهنگ نشر نو )
٤ سال پیش
١١
ول گشتن - چرخیدن - زندگی کردن - کار کردن. ( بر گرفته از فرهنگ نشر نو )
٤ سال پیش
٧
پیش آگهی
٤ سال پیش
٦
مویی که از خواب شب قبل ژولیده و ناخواب شده باشد.
٦ سال پیش
٣٢
( دارای نکته ) انحرافی، مچ گیر {سخن یا کلام} معنی دار، کنایه آمیز
٦ سال پیش
٢١
شوخی خرکی - شوخی دستی - شوخی پشت وانتی
٦ سال پیش
٤٠
در مورد کتاب و روزنامه "بغل" هم معنا می دهد مثل یک بغل کتاب یا یک بغل روزنامه.