پیشنهاد‌های عادل سوپک (١٢)

مفهوم کلمه once معمولا در داستان ها ( یه زمانی یا روزگاری ) می باشد و معمولا در شروع داستان می اید For example There was once a very big spider زم ...

میدان مین گذاری شده

مزدور

چریکی

باد زن برقی

با بیباکی، بدون ترس و دلهره

( Noun ) مسافرخانه، مهمانخانه، کاروانسرا، منزل، درمسافرخانه جا دادن، مسکن دادن

those smugglers are armed and dangerous آن قاچاقچیان مسلح و خطرناک هستند.

his adroitness in solving problems مهارت او در حل مسائل

they badgered him with questions او را سؤال پیچ کردند.

the realm of science قلمرو علم

wild animals abound in Africa در افریقا حیوانات وحشی فراوان است.