پیشنهاد‌های ابوالفضل عشقی (٦٣٢)

بازدید
٣٩٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A rhetorical question indicating one's bewildered disgust at some immoral, indecent, or heinous display.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اغلب در گفتار عامیانه و به صورت a - scared و به معنای scared و afraid.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The terms ‘emic’ and ‘etic’ were borrowed from the study of linguistics. Specifically, ‘etic’ refers to research that studies cross - cultural differ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The terms ‘emic’ and ‘etic’ were borrowed from the study of linguistics. Specifically, ‘etic’ refers to research that studies cross - cultural differ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحصیلات تکمیلی

پیشنهاد
١

graduate education

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نایب رئیس/ معاون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در کاری از کسی پیشی گرفتن/ جلو افتادن/ زودتر رسیدن و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با Play - Doh: خمیر بازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با clay dough

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی چه می دونه؟! از کجا معلوم؟!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراجاذبه طبق ویکی پدیا، یعنی شرایطی که نیروی جاذبه در آن بیش تر از نیروی جاذبۀ موجود در سطح زمین است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It is the principal unit of time used in the ship's log. It is a function not only of time but the ship's position in the galaxy and its velocity.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دفتر ثبت وقایع کاپیتان/ فرماندۀ کشتی/ سفینه مترادف با ship's log

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دفتر ثبت وقایع کاپیتان/ فرماندۀ کشتی/ سفینه مترادف با captain's log

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیط شدن/ بی ریخت شدن اوضاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ترافیک گیر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه - تقریباً توهین آمیز ) : خطاب کردن سیاه پوستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از کوره در رفتن، کنترل خود را در عصبانیت از دست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخت عمل/ جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دعوا داشتن با سر جنگ داشتن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

offensive or vicious

پیشنهاد
٨

روی اعصاب/ مخ کسی راه رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The important point to consider.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ مکمیلان: Be able to choose anyone or anything.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آرام و قرار نداشتن

پیشنهاد
٠

Securities that are difficult to sell or value due to their unusual characteristics or the lack of an active market for them.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل سرسبد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An expression used to describe an object that is better than all of the other ones in it's category.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عذاب وجدان داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خنگ خدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

عین آدم رفتار نکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Used to express pain or shock.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چسب حرارتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A particular speech style characteristic of homosexual male characters.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوق العاده unrelenting imaginative: فوق العاده خیال انگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An official selection is any film that was submitted to the festival, was accepted by the appropriate pre - screening committee, and paid the entry f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وعده گاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ وبستر: . A central meeting place . A crucial point especially where a decision must be made

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ آکسفورد: . Behave in a fair or honourable way; abide by the rules فرهنگ کالینز: To do things in the accepted way or in the way that you are to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودچیرگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استقلال طلبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازاریابی در بستر شبکه های اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلب مشتریان بزرگ تر و بهتر برای کسب وکارهای کوچک و نوپا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معصومیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمرزیده: . Having asked God to forgive one's sins

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( طبق فرهنگ وبستر ) کنار گذاشتن: . To remove ( people or things that are not wanted ) from a group

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوت کشیدن قطار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استراحت مطلق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

absolute repose