A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get together: ??? How often do you get together : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

how often: How often : کِی به کِی / هر چند وقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

versace: Gianni Versace S. r. l. ( Italian p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gucci: شرکت گوچی شرکتی است ایتالیایی و در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unlike you: بر خلاف شما Unlike you, i don't lik ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unlike you: بر خلاف شما Unlike you, i don't lik ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پوخ: تو فارسی یه عبارت معروف داریم به اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تلند: تلفظ : تَ لَند ta land معنی : تن پر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تلند: تلفظ : تَ لَند ta land معنی : تن پر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

void: [[ noun ]] ■ خلاء ( فضای بزرگ خالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

patron: ۱. حامی مالی / حمایت کننده / پشتیبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stabbing from back: از پشت خنجر زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stabbing from back: از پشت خنجر زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoop: ۱. حلقه بسکتبال ۲. حلقه لاغری ( ورز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long time ago: خیلی وقت پیش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long time ago: خیلی وقت پیش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fennec: Fennec یا fennec fox یک نوع روباه ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fennec: Fennec یا fennec fox یک نوع روباه ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tradable: معامله پذیر - قابل معامله - چیزیکه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yonge street: بلندترین خیابان جهان واقع در کانادا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yonge street: بلندترین خیابان جهان واقع در کانادا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the great wall: The Great wall of china یا همون دیو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the great wall: The Great wall of china یا همون دیو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chandelier: Chandelier : لوستر * مترادف lustre ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

icicle: قندیل یخ تلفظ : Ai si kl آیسیکل Po ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

popsicle: 🚫❌❎ بستنی و آبنبات و بستنی یخی همگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

martyr: mar�tyr \ˈmɑɚtɚ\ noun [count] 1 : a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بی بارت: زشت - چیزیکه بَر و رو نداره - چیزیک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sounding: یه معنی دیگش میشه وارد کردن و فرو ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sound: یکی از معانی sound میشه وارد کردن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

speculum: A speculum is a duck - bill - shape ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speculum: A speculum is a duck - bill - shape ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elon musk: ■خرپول ترین فرد سال ۲۰۲۱ با سرمایه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elon musk: ■خرپول ترین فرد سال ۲۰۲۱ با سرمایه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

embezzle: اختلاس کردن - بالا کشیدن پول توسط ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ransom: پولی که گروگان گیر دریافت میکنه که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allowance: پول تو جیبی - مستمری مثال : Why yo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper thin: صفت هست به معنی || خیلی نازک|| very ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paper thin: صفت هست به معنی || خیلی نازک|| very ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جلب: 🔴 اگه جَلب ( jalb ) خونده بشه معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intruder: ■ توضیح ادبیاتی : ۱. فردی که حضورش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go for him: برو براش - برید براش - برو دنبالش ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go for him: برو براش - برید براش - برو دنبالش ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plaid: plaid \ˈpl�d\ noun 1 [noncount] : a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

louboutin: Louboutin Sneakers یک مدل از کتونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

louboutin: Louboutin Sneakers یک مدل از کتونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

common: ? You know what John Wick and Emine ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blessing in disguise: توفیق اجباری بلِسینگ این دیسگایز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frequent urination: تکرر ادرار ( حالتی که تند تند آدم ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frequent urination: تکرر ادرار ( حالتی که تند تند آدم ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vaginal sore: Pain and discomfort in the vulva ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vaginal sore: Pain and discomfort in the vulva ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abdominal pain: Abdomen : شکم Pain : درد Abdominal ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

migraine: Migraine : میگرن - سر درد شدید تلفظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

migraine: Migraine : میگرن - سر درد شدید تلفظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lethargy: بی حالی - کسالت - خستگی - بی جون بو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fecal incontinence: بی اختیاری مدفوع Fecal : وابسته به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fecal incontinence: بی اختیاری مدفوع Fecal : وابسته به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

diarrhea: Diarrhea : اسهال یا به قول قدیمیا " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

run over: He was trying to run me over : سعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

earth: !The violent planet Earth, Third ro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

durability: خیلی همراه با ماشین و خودرو میادش. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lactose intolerance: نارسایی لاکتوز ( به انگلیسی: Lactos ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lactose intolerance: نارسایی لاکتوز ( به انگلیسی: Lactos ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penile discharge: Penile : • of the male sex organ, o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

penile discharge: Penile : • of the male sex organ, o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual encounter: تجربه ی جنسی ، برخورد جنسی مثال : H ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sexual encounter: تجربه ی جنسی ، برخورد جنسی مثال : H ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hookup: برقراری رابطه جنسی ( سکس کردن و خوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preference: Mom's diet affects a baby's future ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retention: if you wear contact lenses, they ma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

redemption: Redemption : رستگاری The Shawshank ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hiccup: سکسکه بصورت hiccough هم مینویسن متر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ross: It is the largest off - price retai ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ross: It is the largest off - price retai ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zealous: با غیرت - غیور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zealous: با غیرت - غیور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

most likely: به احتمال ۷۰ الی ۹۰ درصد اتفاق میفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

center of mass: مرکز جرم ( در فیزیک )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

center of mass: مرکز جرم ( در فیزیک )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

attending: Thank you for your attending : ممنو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

xylophone: تلفظ : زایلِ فون نوعی سنتور که چوبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

suggest: معنا : پیشنهاد و توصیه کردن / حاکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

raw: ○ مثال ■ معنی ■ پخته نشده - خام ( غ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

poor: Poor person : فرد فقیر Poor connect ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

so far: There is no lyric so far : تا حالا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eucalyptus: Eucalyptus : اوکالیپتوس اُکالیپتوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eucalyptus: Eucalyptus : اوکالیپتوس اُکالیپتوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bon appetit: You say to your guests or or whoeve ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drool: هم اسمه هم فعل به معنای بزاق ، آب د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drool: هم اسمه هم فعل به معنای بزاق ، آب د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شاپرک: شاپرک : moth پروانه : butterfly برا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whirlpool: Whirlpool : گرداب Whirlwind : گردبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

latest: 💎 Latest : آخرین - جدیدترین - تازه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f1: F1 = Formula One Formula One ( also ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

f1: F1 = Formula One Formula One ( also ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

idealize: بی عیب و نقض پنداشتن ( درنظر گرفتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kiss it better: So many people would like to kiss i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kiss it better: So many people would like to kiss i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breakie: همون breakfast به زبان بچگونه A sli ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breakie: همون breakfast به زبان بچگونه A sli ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raddest: Most awesome To be thought of as pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raddest: Most awesome To be thought of as pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in order: Everything is in order. Nothing to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't sell yourself short: خودتو دست کم نگیر Don't sell me sho ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't sell yourself short: خودتو دست کم نگیر Don't sell me sho ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

G: 💎G means mate in slang English, ho ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decapitation: Decapitation : بریدن سر ( n ) Deca ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decapitation: Decapitation : بریدن سر ( n ) Deca ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

summon: Summon : احضار کردن - فرا خواندن ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

munchies: snacks or small items of food. "th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fire engine: همون ماشین های آتش نشانی رو میگن fi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

any1: هنگام تایپ کردن برای اینکه کوتاه تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

any1: هنگام تایپ کردن برای اینکه کوتاه تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lighthouse: معنیش میشه فانوس دریایی 🔴 توضیحات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

amv: anime music video An anime music vi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on sth: مثال : tI'm going to sleep on it to ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seadrome: فرودگاه دریایی که عموما در مواقع اض ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seadrome: فرودگاه دریایی که عموما در مواقع اض ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

daily reminder: یادآوری روزانه - یه چیزی تو مایه ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

daily reminder: یادآوری روزانه - یه چیزی تو مایه ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

point out: Example : In greece we say "he spea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

category: طبقه - گروه - دسته - مقوله ? What's ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as in: این عبارت برابر است با which means ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cozy: با البسه زیاد دیده میشه مثل : my co ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

caucasian: به فردی که از نژاد و ethnicity سفید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guttural language: زبان های حلقی بر اساس ویکی پدیا این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guttural language: زبان های حلقی بر اساس ویکی پدیا این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

marshal: بالاترین رتبه نظامی - ارتشبد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

caliph: Caliph : خلیفه یا khalif Sultan : س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chess: Chess : بازی شطرنج Cheese : پنیر Ch ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

giza: همون شهر غزه معروف که در شرق اسرائی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dynasty: Dynasty میشه سلسله. اگه تاریخ خونده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dynasty: Dynasty میشه سلسله. اگه تاریخ خونده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

maternity: ■ Maternity ■ : مربوط به زایمان و د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tomb: Tomb و grave هر دو یکی هستن به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ceremony: به مراسم های خیلی رسمی میگن ceremon ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

template: Temple : معبد - پرستشگاه / شقیقه A ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

template: Temple : معبد - پرستشگاه / شقیقه A ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synagogue: ■■■ مکان ها : Synagogue : کنیسه ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

synagogue: ■■■ مکان ها : Synagogue : کنیسه ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gospel: Bible is the sacred book of the Chr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

saint: Saint یعنی یک فرد مقدس و پاک و معصو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cypress: ■ Cypress ■ : درخت سرو ■ Cyprus ■ : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

monastery: Convent : محل اجتماع و خواب راهبه ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sabotage: Sabotage : خرابکاری کردن - کرم ریخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snobby: متکبر - مغرور - پر افاده - خود بزرگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mess around: informal to spend time doing variou ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instantly: فورا - سریعا - بی درنگ - به محض این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come clean: Come clean : راستشو بگو - رک و پوست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

screw around: 🔴 intransitive verb. 1 : to waste ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

naive: این واژه صفت هست زود باور و ساده لو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting close: نزدیک شدن مثال : ■ !! Guess this la ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

getting close: نزدیک شدن مثال : ■ !! Guess this la ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

monument: Monument : بنای یاد بود - بنای مهم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

got home: I just got home : همین الان رسیدم خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vent: شاید توی بازی Among Us اینو دیده با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't sweat it: نگران نباش - غمت نباشه همون don't w ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hands off: دست نزن بهم Don't touch me

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cringy: این واژه صفت هست و از cringe میادش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same pinch: 🔴 Definition. An expression used t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

same pinch: 🔴 Definition. An expression used t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muy bien: به اسپانیایی یعنی خیلی خوب ( very w ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muy bien: به اسپانیایی یعنی خیلی خوب ( very w ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my soul is gone: روح از بدنم جدا شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my soul is gone: روح از بدنم جدا شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soft: You scared me im so soft : منو ترسو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in a minute: In a minute : یه دقیقه ای ( در تلفظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gdp: مخفف Gross Domestic Product هست که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gdp: مخفف Gross Domestic Product هست که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the night is still young: The night is young یعنی سَرِشبه با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bear with me: کمی منتظر من بمونید - یه لحظه تحمل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let him bark: Let ( him/her/them ) bark : بزار پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let him bark: Let ( him/her/them ) bark : بزار پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take a nap: I'm going to take a little nap : می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سامانه: 🔴 تعریف ویکی پدیا : سامانه یا راژم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بنیاد: پایه - اساس - نهاد همینطور معنی موس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جرزن: جرزن : ( صفت ) تلفظ [ جِر زَن] جرزن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جرزن: جرزن : ( صفت ) تلفظ [ جِر زَن] جرزن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bingo: بازی بینگو بینگو یک بازی مبتنی بر ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down to earth: Today we tell about the expression ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's it to you: به تو چه ؟ It is none of your busin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what's it to you: به تو چه ؟ It is none of your busin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

water closet: WC مخفف water closet هست به معنای ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

serenity: ( Noun ) آرامش - بی سر و صدایی calm ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worst year: بدترین سال 2020 Go fuck yourself yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

worst year: بدترین سال 2020 Go fuck yourself yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stay put: تکون نخوردن - همونجایی که ایستادی ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

steel: Steel یعنی فولاد که نوعی فلز هست. ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flasket: نوعی سبد عموما در لباسشویی کاربرد د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flasket: نوعی سبد عموما در لباسشویی کاربرد د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flask: noun 1. a container for liquids 2. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

judgmental: قضاوت کننده - قضاوت گر We live in a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bass: ۱. بم ( صدا ) ۲. نوعی ویالون Doubl ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dodge: ۱. اسم یک شرکت خودروسازی آمریکایی ۲ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

trauma: noun 1 : a very difficult or unplea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of your comfort zone: تنبلی رو بزار کنار - از نقطه امنت خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get out of your comfort zone: تنبلی رو بزار کنار - از نقطه امنت خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come out: یکی از معانیش در رابطه با آشکار ساز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ossetian: Ossetian language : زبان قفقازی Cau ...

١ سال پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S