A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

physician: Dentist : دندان پزشک ( گاهی جراح دن ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

outfit: ۱. مجموعه ی لباسایی که تنتون هست ( ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

persuade: Persuade : متقاعد، مجاب، قانع با را ...

٤ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blow up: ترکیدن - ترکاندن - منفجر کردن / از ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in order: Everything is in order. Nothing to ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

principle: Principle : اصل و اساس You learn pr ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

confidential: سری - محرمانه - خصوصی This Applicat ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intuitive: قبل از هر چیز Intuition به معنای شه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heading to: رفتن به سمت - رفتن به It's heading ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blessing in disguise: توفیق اجباری بلِسینگ این دیسگایز

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

horny: حشری - شهوتی Mmm damn your making ...

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tag team: for a few guys ( usually friends ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the better: The less trouble we cause, the bett ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

metaverse: متاورس فرضیه در مورد آینده اینترنت ...

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

seductive: فریبا - دلفریب - وسوسه انگیز - گمرا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

caucasian: به فردی که از نژاد و ethnicity سفید ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

conspiracy: • intrigue, plot, secret plan • con ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subjective: ?? What languages are good to learn ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rizz: قوه ی مخ زنی و دلبری کردن One's ab ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intelligible: 🔰INTELLIGIBLE : فهمیدنی - قابل فهم ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sloppy: خیلی خیس و مرطوب - آبکی یه مثال مث ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

handicapped: Mentally Handicapped : معلول ذهنی - ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

explore: 🚨 این نکته رو بگم بعد برید سراغ بق ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in time: You'll find out, in time : وقتش که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

هچل: تلفظ : هَ چَل معنی : دردسر - گرفتار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سیگما: ۱. هجدهمین حرف از الفبای زبان باقدم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reckless: • فرق Reckless با Careless چیست؟ د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sigma: ۱. هجدهمین حرف از الفبای زبان باقدم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

naughty: تعریف کامل این واژه : ❌🚨 شامل کلم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

yamete kudasai: Please, stop it - "Yamete kudasai. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

commercial: Budgetary : بودجه ای Commercial : ت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

monetary: Budgetary : بودجه ای Commercial : ت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reputation: ⚠️ Reputation به معنای شهرت، محبوبی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

attempt: Effort و Attempt هر دو تلاش معنا می ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reward: Reward, Award, Prize همگی به معنای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

illusion: Illusion : وهم ( توهم انگیزی ) Del ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

explicit: Exploit : استثمار - بهره کشی Explic ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dick: Dick دو تا معنی داره : ۱. کیر ۲. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

running water: آب لوله کشی ( شهری )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

emotional damage: آسیب و ضربه احساسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

conduct: بریم همه معانیش رو با هم بررسی کنیم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

affair: ◀️ مثال 🚨 نکته *این واژه تنها و ت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایدین: آیلین : دخترانه ♀ آیدین : پسرانه ♂ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plague: بیماری ها : وَبا : Cholera طاعون : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spa: ۱. چشمه معدنی ( آب گرم ) یا همون مر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

simp: ⬛ ویکی پدیا ⬛ سیمپ ( به انگلیسی: Si ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

playboy: noun a wealthy man who spends his t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rubbish: تا حالا شده بپرسید فرق Trash با Gar ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

velocity: سرعت حرکت ( برداری ) 🔴 quickness ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

overwhelmed: شباهت زیادی با کلمه irritated داره. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vernacular: ⛩️ VERNACULAR ⛩️ زبان محلی یا گویش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sculpture: Statue : تندیس - مجسمه Sculpt : مجس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

friction: Friction : اصطحکاک Fraction : کسر I ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soul: Spirit : روح Soul : جان Ghost : شبح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ethnicity: Ethnicity : قومیت Race : نژاد Tribe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cult: دو تا کلمه داریم که خوبه با هم یاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dutch: Dutch : هلندی ( زبان هلندی - مربوط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mbti: تست mbti که میگه تمام انسان های جها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

teal: این سه تا رنگ نزدیک به هم هستن ( رن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

collate: ۱. جمع آوری کردن اطلاعات از منابع م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

arrange: ۱. چیدن ( مثل چیدن وسایل - چیدن عکس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dating: Dating : تو رابطه ی عاطفی و عاشقانه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bang: 1 ) To have sex with someone. 2 ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

interjection: حرف ندا ( تو فارسی مثلا : عجب/ هِیِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

snowboarding: اسکی روی برف Skiing : اسکی کردن Sno ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

introduction: [NOUN] : معرفی ( از Introduce میاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

catchy: خیلی این واژه در کنار آهنگ ها دیده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کون لقت: هنگام عصبانیت و نا امیدشدن از کسی ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

truck: بارکش - باربر ( هم کامیون بزرگا رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grenade: اصطلاحات جنگی : Grenade : نارنجک P ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

level with me: Be honest with me با من رو راست باش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bibliophile: کسی که عاشق کتاب خوندنه و همیشه نسخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

variant: New UK variant Has reached Ireland ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wiggle: لرزیدن ریز ( بالا پایین یا چپ و راس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

greens: Green : سبز Greens : سبزیجات / همون ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

leafy vegetables: Leaf vegetables یا leafy vegetables ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

philanthropist: از philanthropy میادش به معنی "بشر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

entrepreneur: 💣 تحلیل دقیق واژه ی ENTREPRENEUR ت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

face time: ??? Do you think we could face time ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cockney: Cockney accent : گویش و لهجه بریتیش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

late: یکی از معنیاش میشه اواخر و واپسین و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sounding: شبیه - بنظر رسیدن مثلا : this is th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

nor: - Don't think badly of us از ما ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

further: معنی بیشتر میده مثلا : 🐝Add furthe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چاقال: بچه خوشگلی که تو دوران مدرسه همه به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

puffy: Puffy : پف کرده - باد کرده - متورم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خیکی: خیکی یعنی گُندِلِه یا یه فرد خیلی چ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

skeptic: ■ Skeptic : آدم شکاک ( مشکوک نه / ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stupidity: Stupidity = Stupidness : ( اسم ) خر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fuck you: 🚫⚠️ شامل حرف های "ک دار" و کلیشه ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i'm doing great: 🔴??? How Are You 🔵I'm Doing Great ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mashup: واژه مشاپ Mashup در لغت به معنای مخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

balls: ۱. توپ ها Colorful balls ۲. بیضه - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zodiac sign: Zodiac : دایره البروج - زودیاک به ۱ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zodiac: Zodiac : دایره البروج - زودیاک به ۱ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

put down: You look nice when you put your hai ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

boarding school: Boarding school : مدرسه شبانه روزی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chile: ۱. کشور شیلی ۲. فلفل خیلی تند chili ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sleep tight: Sleep tight = good night = sweet dr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brush up: Brush up با on میادش brush up on s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stay on track: stay on ( the right ) track 1. To c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

birth control: On Birth control Not on birth cont ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

preamble: Let's start without preamble : بیا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

AD: Creat ad : یعنی تبلیغ ساختن - تبلیغ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

freelancer: �خودشان، آقای خودشان هستند�. این قش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شارلاتان: شارلاتان = قالتاق = سَرَخّور = غلطی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رغبت کردن: رغبت کردن یعنی تمایل داشتن مثال : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

quack: ۱. صدای اردک - کو اَک ( n ) ۲. صدا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grown ass: به نظرم باحال میشه اگه "غول بیابونی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

load: 🔴 تعریف انگلیسی 🔵 مثال انگلیسی ■ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blindfold: Im going to blindfold you : میخوام ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bigmouth: Be careful. Don't tell your friend ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

second of all: First of all : اول از همه - اولاً S ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wwi: WWI : جنگ جهانی اول WWII : جنگ جهان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

inlet: این از اون واژه هاست که برای درکش ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

amigo: Amigo میشه "رفیق" هم به اسپانیایی ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لگن: ۱. لگن ( همون pelvis هستش ) : استخو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

comforting: First of all معنی comfort میشه :[ آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

enterprise: همچنین یکی از وسایل و وسیله های شهر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

amusement rides: وسایلِ شهربازی مثل : Ferris Wheel : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drain: مهمترین معنیش میشه "زهکشی کردن" و " ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wetland: Pond : برکه / آبگیر Wetland : تالاب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

swamp: Pond : برکه / آبگیر Wetland : تالاب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pond: Pond : برکه / آبگیر Wetland : تالاب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

marsh: Pond : برکه / آبگیر Wetland : تالاب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

maggot: این واژه هم عین moth معادل منحصر بف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خیار: ۱. میوه ی خیار ( Cucumber ) ۲. وقت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کولاک کردن: کولاک یعنی متلاطم شدن امواج دریا ول ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

organ: ۱. اندام و عضو بدن ( مثل قلب و کلیه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

manual: تو تنظینات گوشی شاید user manual رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scared: Did you get scared : ترسیدی ؟ *با S ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

newscaster: اخبارگو - مجری خبر مثل آقای حیاتی R ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

QWERTY: به صفحه کلید گوشیتون نگاه کنید ( کی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

jawline: Jawline : خط فک - همون زاویه فک Nec ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گرده: میتونه یکی از معانی زیر رو داشته با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شوت: شوت = پرتاب شوت کردن = پرتاب کردن ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پیس: پیس یعنی کثیف و حال بهمزن چه اتاق پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لاس: یعنی شُل و مُل، لَمس ( نه touch/بلک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سر: ۱. [سَر] : کله - Head ۲. [سِر / س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لمس: * لمس ( Touching ) ( اسم ) * لمس ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by far: با اختلاف - با فاصله تو فارسی هم دا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

prolific: [more prolific; most prolific] : pr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

armageddon: noun : a final destructive battle o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beat tag: Beat tag و در جمع beat tags حکم امض ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خیت: خیت : ضایع - چیزی که موجب شرمساری ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

4ever: توی تایپ برای اینکه کوتاه تر بشه بج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crater: ( N ) حفره ی بزرگ و عمیقی است بر رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

arrogant: Arrogant : خود گوز پندار - خود شاخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

افسانه: Myth - legend Legend بیشتر برای اشخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

IMO: ۱. In my opinion : یعنی بنظر من که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کیش: ۱. جزیره کیش در جنوب ایران ۲. کیش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لیچار: لیچار : حرف بد و بی معنی و نسنجیده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

jailbait: فردی که سنش زیر سن قانونیه و اگه با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ازگار: یه عمر آزگار اصلا معروفه و زیاد بکا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lucrative: پر منفعت - سودمند Its a business at ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

no point: There is no point یعنی لزوم و کاربر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

incognito: ناشناس اگه کروم دارید احتمالا new i ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

consecutive: متوالی - پی در پی ( adj ) . Uk rep ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dandruff: شوره ی سر - پوره های پوستی مرده ی س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rash: ■ R A S H : ( Adj ) ۱. عجول / عج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

freelance: Freelance : شغل آزاد Freelancer : ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come again: Please come again : لطفا یبار دیگه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fat cat: کسی که خرش خیلی میره و پارتیشم کلفت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

versatile: چندکاره - همه فن حریف - چند منظوره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

don't slouch: قوز نکن - کمرتو صاف نگهدار - خمیدگی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cheers: ۱. به سلامتی و خوشحالی ( هنگامی که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dress pants: شلوار رسمی یا نیمه رسمی / همین شلوا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

day off: مرخصی ( از مدرسه و کار ) در این رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

add up: * Trevor Noah talking about donald ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vet: ۱. دامپزشک ( Veterinarian ) ( اسم ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

how often: How often : کِی به کِی / هر چند وقت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gucci: شرکت گوچی شرکتی است ایتالیایی و در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

void: [[ noun ]] ■ خلاء ( فضای بزرگ خالی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

patron: ۱. حامی مالی / حمایت کننده / پشتیبا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chandelier: Chandelier : لوستر * مترادف lustre ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

popsicle: 🚫❌❎ بستنی و آبنبات و بستنی یخی همگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sound: یکی از معانی sound میشه وارد کردن و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ransom: پولی که گروگان گیر دریافت میکنه که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intruder: ■ توضیح ادبیاتی : ۱. فردی که حضورش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

diarrhea: Diarrhea : اسهال یا به قول قدیمیا " ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

run over: He was trying to run me over : سعی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hookup: برقراری رابطه جنسی ( سکس کردن و خوا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

redemption: Redemption : رستگاری The Shawshank ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hiccup: سکسکه بصورت hiccough هم مینویسن متر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zealous: با غیرت - غیور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

most likely: به احتمال ۷۰ الی ۹۰ درصد اتفاق میفت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

attending: Thank you for your attending : ممنو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

suggest: معنا : پیشنهاد و توصیه کردن / حاکی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

raw: ○ مثال ■ معنی ■ پخته نشده - خام ( غ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

poor: Poor person : فرد فقیر Poor connect ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

so far: There is no lyric so far : تا حالا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bon appetit: You say to your guests or or whoeve ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drool: هم اسمه هم فعل به معنای بزاق ، آب د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

latest: 💎 Latest : آخرین - جدیدترین - تازه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

summon: Summon : احضار کردن - فرا خواندن ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

category: طبقه - گروه - دسته - مقوله ? What's ...

٤ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S