A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cancer: شایع ترین سرطان ها : Colorectal c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snatch: اسلنگ و مودبانه تر واژن In slang i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fool: این کلمه یک اسمه برای صدا کردن یک ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

porcupine: Porcupine : خارپشت ( تَشی ) Hedge ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vicarious: adjective : experienced or felt by ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

euphoria: سرخوشی - لذت بیکران - شعف - خوشحالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anesthesia: بی حسی یا بی حسی سازی [noncount] me ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comrade: 1. a colleague or a fellow member o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

euphorbia: Genus of flowering plants in the sp ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

euphorbia: Genus of flowering plants in the sp ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حالت های ماده: حالت ماده : State of Matter حالت ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حالت های ماده: حالت ماده : State of Matter حالت ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deist: تعریف Deism : دادارباوری یا خدااِن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deism: دادارباوری یا خدااِنگاری یا دئیسم ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gastrointestinal tract: Organ system within humans and othe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

top: یکی از معنی هاش میشه فرفره Spinnin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خازن: خازن وسیله ای برای ذخیرهٔ بار الکتر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرغ مینا: Myna Various birds of the starling ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

korean wave: موج کره ای ( کره ای: 한류; هانجا: 韓流 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

korean wave: موج کره ای ( کره ای: 한류; هانجا: 韓流 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

polydipsia: پرنوشی ( به انگلیسی: Polydipsia ) ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

generation z: نسل زد ( یا به طور خلاصه Gen Z ) ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

newcomer: تازه وارد - نو رسیده - اخیرالورود n ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نواوری: نوآوری : innovation خلاقیت : Creati ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pragmatism: عمل گرایی یا پراگماتیسم ( به فرانسو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sculpture: Statue : تندیس - مجسمه Sculpt : مجس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sculpture: مجسمه سازی، تندیسگری یا پیکرتراشی ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tamora pierce: Tamora Pierce ( born December 13, 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tamora pierce: Tamora Pierce ( born December 13, 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lure: ۱. اغوا کردن - جذب کردن - به دام ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lure off: Lure off An offensive way of saying ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lure off: Lure off An offensive way of saying ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lured bird: Lured bird : A woman you seduce ◀️ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lured bird: Lured bird : A woman you seduce ◀️ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lure pigeon: A woman trying to test men by lurin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lure pigeon: A woman trying to test men by lurin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colours in french: 🤍 BLANC 🖤 NOIR 🤎 BRUN 💜 VIOLET ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colours in french: 🤍 BLANC 🖤 NOIR 🤎 BRUN 💜 VIOLET ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colours in italian: رنگ ها در زبان ایتالیایی : 🤍 BIAN ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colours in italian: رنگ ها در زبان ایتالیایی : 🤍 BIAN ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colours in spanish: رنگ ها در زبان اسپانیایی : 🤍 BLAN ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colours in spanish: رنگ ها در زبان اسپانیایی : 🤍 BLAN ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بواسیر: بَواسیر یا هِموروئید ( به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colours in german: رنگ ها در زبان آلمانی : 🤍 Wei� 🖤 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colours in german: رنگ ها در زبان آلمانی : 🤍 Wei� 🖤 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مددکاری اجتماعی: مددکاری اجتماعی حرفه ای، مبتنی بر ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مددکاری اجتماعی: مددکاری اجتماعی حرفه ای، مبتنی بر ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good thing: Good thing we're over : چه خوب شد ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medical specialists: Medical specialist : پزشک متخصص Med ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

medical specialists: Medical specialist : پزشک متخصص Med ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

medical condition: Medical condition = Disease

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

titan: ۱. بزرگترین قمر کیوان ( زحل ) ۲. ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

titanic: adjective [more titanic; most titan ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چیستان: Riddle میشه چیستان کلمات نزدیک بهش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prodigious: Prodigious : پرِ دیجِس Prejudice : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigious: Prodigious : پرِ دیجِس Prejudice : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im starving: I'm so hungry معدم داره سوراخ میشه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vendetta: ۱. دشمنی بسیار خونی و شدید بین دو ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep me posted: من رو در جریان بذار - خبرشو بهم بده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commotion: ( noun ) clamor, uproar آشوب - اضط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contraceptive pills: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contraceptive: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contraceptives: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contraceptives: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contraceptive pill: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contraceptive pill: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contraception: Contraceptive Pill : قرص ضدبارداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

daydreamer: What's your character type ? Indepe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daydreamer: What's your character type ? Indepe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

easygoing: What's your character type ? Indepe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put your fucking hands up: دستای لعنتیتو بالا بگیر Puchu fucki ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put your fucking hands up: دستای لعنتیتو بالا بگیر Puchu fucki ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bum: 1. گدا - فقیر - کارتن خواب 2. تن پر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no pressure: A phrase used to express when you'd ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no pressure: A phrase used to express when you'd ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exponential: Exponential دو تا معنی داره: ۱. بسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self employed: کسیکه کارمند کسی نیست و برای خودش ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

party invitation: دعوتنامه ی مهمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

party invitation: دعوتنامه ی مهمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catalyst: کاتالیزگر noun [count] 1 technical ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shift: Let's shift the topic : بیا موضوع ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قابل چشم پوشی: قابل چشم پوشی : Negligible غیر قابل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قابل چشم پوشی: قابل چشم پوشی : Negligible غیر قابل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hai: Hai = Hi = Hy هم معنا هستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hai: Hai = Hi = Hy هم معنا هستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foreplay: sexual actions ( such as kissing an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work oriented: A "Job Oriented" person is someone ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work oriented: A "Job Oriented" person is someone ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sodomize: تعریف Sodomy در دیکشنری : 🔴 anal s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the united states embassy: سفارت ایالات متحده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toefl: 🌠 IELTS International English Lang ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sporadically: تعریف Sporadic : adjective : happe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ball washing: Slang : Sucking ball sack so hard ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rich in protein: Rich in Protein, Poor in Calories : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hellbound: تعاریف : 1. someone who is destine ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ogre: Orc vs Ogre خیلی به هم شباهت دارن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by all means: صد البته - چراکه نه - با کمال میل - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comprehensible: 🔴Comprehensible : قابل درک و فهم - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over to you: نوبت شماست - بقیش با تو - با تو IN ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at once: ۱. الساعه - فوراً - فِلفور ۲. همزم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whereas: در حالیکه ( وقتی میخواید به شنونده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entirely: کاملاً - بطور کلی مثال : "Back t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

likewise: هم - همچنین - به همین ترتیب/منوال - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back to you: دو تا کاربرد داره این عبارت : ۱. د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back to you: دو تا کاربرد داره این عبارت : ۱. د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understood: ۱. اگه بصورت تک بیاد میشه " گرفتم، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision is yours to make: تصمیم با شماست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصمیم با شماست: Decision is yours to make : تصمیم ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that is it: Example : 🔵 ? Can you explain it ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a great day: Have a Good day : ( امیدوارم ) روز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muscle through it: بجنگ برو جلو It means if you have ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle through it: بجنگ برو جلو It means if you have ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimalist: ⬛ تعریف ویکی پدیا برای MINIMALISM : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maximalism: Maximalism یا Maximalisme جبهه مخال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maximalism: Maximalism یا Maximalisme جبهه مخال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

millennial: ⬛ Monilial : 🔴of the fungi genus m ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

narcissist: Egoism : خودپرستی ( N ) Narcissist ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traits: Plural of Trait meaning Characteris ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trait: Traitor : خائن ( اسم ) Traitorous ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narcissistic: Example / مثال : One could argue t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long live life: زنده باد زدگی Vive life Lev

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیه: پیه یا پی : پیه چربی گرفته شده از گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

launch pad: ۱. سکوی پرتاب ۲. صفحه کلید رنگارنگی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key terms: Key terms : اصطلاحات کلیدی Technica ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

key terms: Key terms : اصطلاحات کلیدی Technica ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

siemens: ابرشرکت خوشه ای آلمانی زیمنس آگ، ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indestructible: معدوم نشدنی - تخریب ناپذیر - معدوم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجیل: Pistachio : پسته Walnut : گردو Almo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جهان اسلام: MUSLIM WORLD جهان اسلام یا اُمَّت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جهان اسلام: MUSLIM WORLD جهان اسلام یا اُمَّت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow: تمام معنی های bow طبق ویکی پدیا : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affix: AFFIX : وند PREFIX : پیشوند SUFFIX ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geometry: هندسه noun [noncount] : a branch of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

statics: ⬛ STATICS ⬛ استاتیک noun [noncount] ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

statistics: ⬛ STATICS ⬛ استاتیک / ایستایی noun ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaeology: باستان شناسی [noncount] : a science ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaeologist: ARCHAEOLOGY : باستان شناسی ARCHAEOL ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linguistics terms: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

linguistics terms: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linguistics words: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

linguistics words: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grammatical terms: اصطلاحات دستوری/گرامری : اصطلاحات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grammatical terms: اصطلاحات دستوری/گرامری : اصطلاحات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاصله طبقاتی: ⬛ ECONOMIC INEQUITY ⬛ نابرابری اقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فاصله طبقاتی: ⬛ ECONOMIC INEQUITY ⬛ نابرابری اقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فاصله طبقاتی: Social gap هم میشه گفت به معنی فاصل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخص توسعه انسانی: شاخص توسعهٔ انسانی ( نام علمی: Huma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاخص توسعه انسانی: شاخص توسعهٔ انسانی ( نام علمی: Huma ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مبارزه طبقاتی: مبارزهٔ طبقاتی عبارتست از مبارزه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مبارزه طبقاتی: مبارزهٔ طبقاتی عبارتست از مبارزه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نظام سرمایه داری: یک نظام اقتصادی که مبتنی بر مالکیت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طبقه اجتماعی: Social class Hierarchical social st ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قشربندی: قشربندی جدایی اقشار جامعه به صورت ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قشربندی: قشربندی جدایی اقشار جامعه به صورت ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroimaging: Neuroimaging : تصویربرداری عصبی Phy ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lemma: ( Lemma ( Morphology : بُن واژه - م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conjugation: Conjugation : صرف فعل Conjunction : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cardboard: 🔴 Caricature : کاریکاتور ( از فران ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کارتن: Cardboard : کارتن ( یک نوع محصول کا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همه چیزدان: همه چیزدان، همه فن حریف یا جامع الا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enhance: بهبود بخشیدن - ارتقا دادن - تقویت ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارشمیدس: 1 ) Archimedes : ارشمیدس 2 ) Aristo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chiset: noun a collection of integrated cir ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chiset: noun a collection of integrated cir ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

splinter: ۱. خرده چوب، شیشه، پلاستیک یا یک ما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything is getting handed to you: I'd love to live a mansion like a K ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

everything is getting handed to you: I'd love to live a mansion like a K ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get off the way: Get off the way : از سر راه برو کنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get off the way: Get off the way : از سر راه برو کنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reusable: مثال : Elon wanted to invent New S ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agenda: دستور کار - دستور جلسه - موضوع مورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fanatic: ۱. فن دو آتیشه ( N ) ۲. متعصب مذهب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bermuda triangle: ⬛ BERMUDA ⬛ مجمع الجزایری در اقیانو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

archipelago: مجمع الجزایر noun [count] : 🔴 a g ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do not fret: غصه نخور - نگران نباش DON'T FRET � ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالم گرفته: I feel blue

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حالم گرفته: I feel blue

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i feel blue: To feel blue means to feel sad. Exa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the mood for: I'm not in the mood to go to buy so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how many days: چه تعداد روز ؟ چند روز ؟ ? How many ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how many days: چه تعداد روز ؟ چند روز ؟ ? How many ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open university: OPEN UNIVERSITY : دانشگاه آزاد STAT ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do not sweat it: نگران نباش - غمت نباشه Don't sweat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utopia: ⬛ UTOPIA ⬛ آرمان شهر - مدینه فاضله ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowed: مجاز و قادر به انجام کاری She is al ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

embezzlement: اختلاس verb : to steal money that y ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

متغیر: ( Variable ( Mathematics : متغیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nemesis: ۱. دشمنی که شکست دادنش بطرز وحشتناک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come up take a seat: بیا بالا بشین ( بیا یه میکروفون رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up take a seat: بیا بالا بشین ( بیا یه میکروفون رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phony: آدم فیک - ریاکار - دو رو - غیرصمیما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unholy: ۱. دین ستیزانه - کفر آمیز - نامقدس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فرماندار: MAYOR : شهردار GOVERNOR : فرماندار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arcane: ( صفت ) مرموز و اسرار آمیز - محرمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aversion: تنفر - بی میلی - انزجار - ناسازگاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repugnance: noun [noncount] 🔴formal : a stron ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

repugnance: noun [noncount] 🔴formal : a stron ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

matriarchy: Matriarchy : زن سالاری - مادر سالار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

none taken: احساساتم خدشه دار شند - به دل نگرفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milkbag: 1. A bag of milk ( کیسه شیر ) 2. s ...

١ سال پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S