A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

craggy: craggy \ ˈkra - gee \ adjective 1. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alexander: فرماندار جنگی مقدونیه ای اسکندر مع ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filament: filament \ ˈfi - lə - mənt \ noun ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hammurabi: حمورابی ( به اکدی ( برگرفته از امور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

how goes it: ? How goes it to you : چطوری؟ چخبرا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چنگیزخان: تلفظ : گِنگیس کان گِنگِس کان چنگیز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how goes it: ? How goes it to you : چطوری؟ چخبرا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

belch: Belch = Burp هر دو میشوند آروغ زدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

things are going great: اوضاع خوبه - همه چی ردیفه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

runny nose: I have a runny nose : آب ریزش بینی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

things are going great: اوضاع خوبه - همه چی ردیفه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sapphire: Bronze : برنز Silver : نقره Gold : ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back in a sec: اللن برمیگردم جَلّی میام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back in a sec: اللن برمیگردم جَلّی میام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unperturbed: 🔴 not worried, troubled or upset ◀ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unctuous: 🔴 Unctuous is a formal word used t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i thought: فکر کردم / میکردم ◀️ I thought I h ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amiable: adjective [more amiable; most amiab ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a sucker for: دیوانه ی چیزی بودن عاشق چیزی یا کسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be a sucker for: دیوانه ی چیزی بودن عاشق چیزی یا کسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gilded: 🔴 Gilded youth are wealthy young p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gel: با هم کنار اومدن و سازگار بودن - سا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a whole lot of: 🔴a large amount of : very much. ◀ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out here: اینجا ( مشخصاً زمانی استفاده میشه ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کازیه: Cartulary جا کاغذی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گاردریل: Guardrail به میله های فلزی اطراف جا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ambrose: Origin:Greek. Other Origin ( s ) :R ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambrose: Origin:Greek. Other Origin ( s ) :R ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leander: Leander is both a girl's and boy's ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leander: Leander is both a girl's and boy's ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leandro: Origin:Greek. Other Origin ( s ) :R ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leandro: Origin:Greek. Other Origin ( s ) :R ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alaric: Meaning:powerful ruler. Alaric is a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alaric: Meaning:powerful ruler. Alaric is a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

philip: Origin:Greek. Meaning:Horse lover. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wade: Meaning:To go; Ford. Wade is a boy' ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bryce: Bryce is a gender - neutral Scottis ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bryce: Bryce is a gender - neutral Scottis ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cleopas: Shortened form of the Greek name Kl ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cleopas: Shortened form of the Greek name Kl ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cleo: Short form of Cleopatra, Cleon or C ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cleo: Short form of Cleopatra, Cleon or C ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kayden: Variant of Caden.

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drew: Short form of Andrew.

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fun sized: Fun sized یک صفت است به معنی کوتوله ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

siamese cat: نژادی از گربه با صورت مشکی، بدن کرم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monte: Either a diminutive of Montgomery o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

morgan: From the Old Welsh masculine name M ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vince: English short form and Hungarian no ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keith: From a Scottish surname that was or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rainer: German form of Rayner.

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jace: Short form of Jason, sometimes used ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arlo: Meaning uncertain. It was perhaps i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clyde: From the name of the River Clyde in ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clive: From an English surname derived fro ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان کاتلین: Kotlin کاتلین ( به انگلیسی: Kotlin ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

p star: پورن استار بازیگر فیلم سوپر Mia Kh ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sorry to see you go: Sorry to see you go. Goodbye متأسفم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epicure: EH. puh. kyoor شخصی که از غذا و نوش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nabucodonosor: nabucodonosor یا دقیق تر Nebuchadne ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nebuchadnezzar: nabucodonosor یا دقیق تر Nebuchadne ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alexander the great: اسکندر مقدونی اسکندر بزرگ بدون شک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hammurabi: حمورابی ( به اکدی ( برگرفته از امور ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indus valley civilization: Indus Valley Civilisation Bronze Ag ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indus valley civilization: Indus Valley Civilisation Bronze Ag ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hebrew: Hebrew : عبری Jewish : یهودی Israel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hebrew: Hebrew : عبری Jewish : یهودی Israel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لش: ( لباس ) گشاد و شل که چسب بدن نیست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mantra: mantra \ ˈm�n - trə \ noun 1. a co ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business days: روزهای کاری Reaction took 7 - 8 bus ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business days: روزهای کاری Reaction took 7 - 8 bus ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play oblivious: خود را به فراموشی و ندانستن زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play oblivious: خود را به فراموشی و ندانستن زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relegate: relegate \ ˈre - lə - ˌgāt \ verb ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adumbrate: 🔴 What It Means Adumbrate is a for ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unanimous: unanimous \ yu̇ - ˈna - nə - məs \ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parched: PARCHED = very thirsty RAVENOUS = ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ravenous: PARCHED = very thirsty RAVENOUS = ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arable: adjective 1 [more arable; most arab ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inarable: adjective 1 [more arable; most arab ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inarable: adjective 1 [more arable; most arab ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poor choices: انتخاب های ضعیف/بد/غلط ◀️ BREAKING ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poor choices: انتخاب های ضعیف/بد/غلط ◀️ BREAKING ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under the spotlight: زیر نورافکن ( در واقع معنی اش میشه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the spotlight: زیر نورافکن ( در واقع معنی اش میشه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuteness overload: and overload of cuteness, when some ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuteness overload: and overload of cuteness, when some ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural habitat: زیستگاه طبیعی ∆ a basic white girl ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brodie: ◀️ Man I feel like Afghan vlogs gon ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

godspeed: خدا در این مسیر یار و همرات باشه an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coherent: قابل فهم - منطقی - درست و درمون ◀️ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photogenic: خوش عکس - کسیکه تو عکسا خوب میفته ◀ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

land animals: حیوانات چی که روی قاره ها و نه درون ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sia ferox: گونه هایی شبیه به جیرجیرک ولی خیلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sia ferox: گونه هایی شبیه به جیرجیرک ولی خیلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غیر اخلاقی: Unethical - Immoral - Vile - Incede ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my gut tells me: حسم بهم میگه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let your hair down: آرام و خونسرد باش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nakba: مهاجرت دسته جمعی فلسطینی ها در سال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nakba: مهاجرت دسته جمعی فلسطینی ها در سال ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irreversible mistakes: Irreversible یعنی : باطل نکردنی ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irreversible mistakes: Irreversible یعنی : باطل نکردنی ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nail: 🌈 NAIL ۱. ناخن ۲. میخ 🌈 TRUNK ۱. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emenate: emanate \ ˈe - mə - ˌnāt \ verb 1. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold plunge: Cold pulnge is good for your mental ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cold plunge: Cold pulnge is good for your mental ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at length: کامل - صفر تا صد Watch my videos at ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bunk: چند معنی مختلف داره ولی یکیشون که د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: اگه اسم باشه به معنی عقیده و نظر هم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my take: اگه اسم باشه به معنی عقیده و نظر هم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my take: اگه اسم باشه به معنی عقیده و نظر هم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break the ice: آب شدن یخ بین افراد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هووخشتره: Roler of Media Cyaxares ( Median: ᴴ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gone dark: D. C. has gone dark : برق واشنگتن د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gone dark: D. C. has gone dark : برق واشنگتن د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مالک بن نویره: مالک بن نویره ( به عربی: مالک بن نو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مالک بن نویره: مالک بن نویره ( به عربی: مالک بن نو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیامبران قرانی: Adam آدم Abraham ابراهیم Idris ادری ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیامبران قرانی: Adam آدم Abraham ابراهیم Idris ادری ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a face at someone: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a face at someone: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a face: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overexert: Don't overexert yourself : بیش از ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occupational: شغلی حرفه ای مربوط به کار و پیشه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsinoe iv: Queen of Ptolemaic Egypt from 48 BC ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arsinoe iv: Queen of Ptolemaic Egypt from 48 BC ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

NUTS: That's nuts = That's crazy

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

podium: Podium = Tribune We don't have a po ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoicism: رِواقی گری ( به انگلیسی: Stoicism ) ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legacy media: Mass media institutions before the ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legacy media: Mass media institutions before the ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theist: 🔴 the belief that God exists or th ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theism: 🔴 the belief that God exists or th ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endeavor: verb: attempt by employing effort ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voluptuous: adjective [more voluptuous; most vo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mingle: Meaning : 1. to move around during ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disorders from inbreeding: اختلالات ناشی از درون زایی Reduced ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disorders from inbreeding: اختلالات ناشی از درون زایی Reduced ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copacetic: in excellent order. "he said to te ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celibacy: به وضعیتی که فرد به انتخاب و ترجیح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celibate: adjective — used to describe a pers ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: Noun 🔴 something that encourages a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

objective: SUBJECTIVE : based on feelings or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cunning: صفت [more cunning; most cunning] : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repatriate: verb [ obj] 1 : to return ( someone ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bestow: verb [ obj] formal : to give ( some ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homogeneous: adjective صفت [more homogeneous; mo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checked: بررسی شده ◀️ He didn't punch her, h ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admonish: admonish \ ad - ˈm� - nish \ verb ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خانه به دوش: VAGABOND means : a person who trave ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what goes around comes around: the consequences of one's actions w ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eponym: eponym \ ˈe - pə - ˌnim \ noun 1. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the nose: دقیقاً - درست The film starts at 7 ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a universe ahead: یک گیتی بهتر یعنی خیلی خیلی خیلی خی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a universe ahead: یک گیتی بهتر یعنی خیلی خیلی خیلی خی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invidious: invidious \ in - ˈvi - dē - əs \ ad ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethics: ethics \ ˈe - thiks \ noun 1. moti ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grandson: معمولاً d را تلفظ نمیکنند Handkerch ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im busy: I'm occupied. I have a lot on my p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im busy: I'm occupied. I have a lot on my p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hated: منفور The most hated countries in t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atypical: غیرعادی - غیر معمولی - غیر مرسوم a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طومار: تومار - طومار = Scroll تومور = Tumo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جمع اوری: جمع آوری ( عربی ) گرد آوری ( پارسی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycophile: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycophile: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycophiles: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycophiles: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: چند تا معنی داره این واژه، ولی یکی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authoritarian: استبدادی - زورگو - دیکتاتور - تمایم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بستر گستر: Pimp - قواد - گواد - جاکش - دلال مح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بستر گستر: Pimp - قواد - گواد - جاکش - دلال مح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fairy tale: noun [count] 1 : a simple children' ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self reliance: Self - reliance : خود اتکایی - اتکا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lustrous: 🔴 reflecting light evenly and effi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وصول دارایی: Asset collection

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وصول دارایی: Asset collection

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش خرید: Prebuy Prepurchase

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش خرید: Prebuy Prepurchase

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وجه نقد: وجه نقد = Cash

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وجه نقد: وجه نقد = Cash

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش پرداخت: prepayment payment in advance Advan ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دارایی: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه گذاری: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غرامت جنگی: War compensation Reparation معنی R ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تحقق: Realization of ideals : تحقق آرمان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصول: اصول حسابداری : Accounting principl ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تداوم: Continuity of activity : تداوم فعال ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خرج: At the expense of Saudi Arabia: با ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

با خرج: At the expense of Saudi Arabia: با ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر خوانده: adopted daughter Step daughter

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دختر خوانده: adopted daughter Step daughter

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازدارندگی: بازدارندگی = deterrence noun [nonc ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازدارندگی: سازمان noun [noncount] formal 1 : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتش بس: Ceasefire Truce Armistice

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proselytize: پرا سِلِ تایز به زور و تلاش سعی در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disastrous: adjective قید [more disastrous; mos ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perfunctorily: 🔴 in a manner that lacks serious a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sabotage: noun: a deliberate act of destructi ...

١١ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S