A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gush: I saw milk was gushing from those t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gush: I saw milk was gushing from those t ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just want to say that: فقط میخوام بگم که

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i just want to say that: فقط میخوام بگم که

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جامعه شناسی: Sociology سُ سیا لِ جی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unbelievably: That is unbelievably beautiful : به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nymphomaniac: noun [count] : a woman who has an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seed disperser: اشاره داره به آلت تناسلی آقایان Yo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respectable: محترم A respectable Woman : یک خانم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

icpc: International collegiate programmin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

icpc: International collegiate programmin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upbeat: adjective [more upbeat; most upbeat ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volcel: Voluntarily Celibate. A person who ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

volcel: Voluntarily Celibate. A person who ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chastity: Celibate Chastity 🔴Contrary to w ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chastity: Celibate Chastity 🔴Contrary to w ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assyrians: اَِ سی ری یِنز آشوری ها Assyria : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assyrians: اَِ سی ری یِنز آشوری ها Assyria : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ذوالقرنین: DHU AL - QARNAYN

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confuse: اشتباه گرفتن Don't confuse these le ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no doubt about it: شکی درش نیست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get in: Get in man. Shut the door : سوار شو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyrus cylinder: کتیبه یا استوانه یا منشور کوروش گِ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national hero: قهرمان ملی You would be a national ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good morning to you also: صبح شما هم بخیر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zygote: زای گُوت سلول تخم زاگ یا زیگوت ( ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you might be wondering: ممکن است که براتون سوال شده باشه - ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what happened to peace: پس صلح چی شد ؟ ( صلحی که قولش رو دا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do you know how lucky you are: میدونی چقدر خوش شانسی ؟ You were li ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

udder: noun the mammary gland of female ca ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turning or rolling in their graves: ✳When we say someone is “rolling in ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take revenge: Take your revenge for salary : انتق ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck your brains out: ✳ To fuck for a long period of time ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so can you: پس تو هم میتونی If I can teach mys ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ministries of iran: وزارتخانه های ایران : ۱۹ تا هستند ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jokes on you: when you try to pull a joke on some ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

berzerk: adjective : crazy and violent espec ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

global village: دهکده ی جهانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hospitaler: Hospitable : مهمان نواز Hospitality ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hospitaler: Hospitable : مهمان نواز Hospitality ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a haircut: موها رو صفا بده - یه مدل مو بزن - ی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brodie: Brodi هم میگن Another way of sayin ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broken russian: روسی دست و پا شکسته 'sup beautiful ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broken russian: روسی دست و پا شکسته 'sup beautiful ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coronavirus outbreak: شیوع ویروس کرونا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can relate: ✳“I can relate. ” / “I can't relate ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's what you get: *Fart You hear that ? That's what ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's what you get: *Fart You hear that ? That's what ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

observable universe: جهان قابل مشاهده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observable universe: جهان قابل مشاهده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white dwarf: ■ WHITE DWARF : کوتوله سفید بقایای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

event horizon: Event horizon A region in spacetime ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neutron star: ■ Neutron star Collapsed core of a ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm sure it is: It's good spaghetti : این اسپاگتی خ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm sure it is: It's good spaghetti : این اسپاگتی خ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

why else: ? Do you know what nismo is why el ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're out of your mind: عقلتو از دست دادی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you're out of your mind: عقلتو از دست دادی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couldn't agree less: If you say you couldn't agree more/ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couldn't agree less: If you say you couldn't agree more/ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couldn't agree more: If you say you couldn't agree more/ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i couldn’t have done it without you: بدون تو نمیتونستم اینکارو بکنم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i couldn’t have done it without you: بدون تو نمیتونستم اینکارو بکنم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't argue with that: A phrase used when one cannot or do ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold my hand: دستمو بگیر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what just happened: الان چی شد ؟ چه اتفاقی افتاد ؟

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gusher: noun [count] : someone or somethin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تک و توک: یعنی به ندرت مثلا : تک و توک پقدا م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تک و توک: یعنی به ندرت مثلا : تک و توک پقدا م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have nothing against: هیچ مخالفتی ندارم - مشکلی ندارم I ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i have nothing against: هیچ مخالفتی ندارم - مشکلی ندارم I ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elementary particles: ذرات بنیادی ذرهٔ بنیادی ( به انگلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elementary particles: ذرات بنیادی ذرهٔ بنیادی ( به انگلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torii: توری ئی ( ژاپنی: کانجی 鳥居 هیراگانا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you've got it: mainly US informal. used to tell so ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you've got it: mainly US informal. used to tell so ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can make it happen: میتونم محققش کنم ( رویاتو )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i can make it happen: میتونم محققش کنم ( رویاتو )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's funny: به چی میخندی؟ - چی خنده داره ؟

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what's funny: به چی میخندی؟ - چی خنده داره ؟

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

native american english speakers: انگلیسی زبانان بومی آمریکا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

native american english speakers: انگلیسی زبانان بومی آمریکا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lasagna: لِزا نیا خمیربرگ نوعی غذای الموتیی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a year and a half now: تا الان یکسال و نیمه - یک سال و نیم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a year and a half now: تا الان یکسال و نیمه - یک سال و نیم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guess how long it lasted: حدس بزن چقدر دوام آورد - عمر کرد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guess how long it lasted: حدس بزن چقدر دوام آورد - عمر کرد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insatiable desire: میل و هوس سیری ناپذیر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insatiable desire: میل و هوس سیری ناپذیر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take me there: منو ببر اونجا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take me there: منو ببر اونجا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baguette: a long, narrow French loaf A bague ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ready when you are: آماده ام هر وقت که آماده ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ready when you are: آماده ام هر وقت که آماده ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hegemonism: China and India will create a great ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hegemonism: China and India will create a great ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asean: Southeast Asia is composed of eleve ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asean: Southeast Asia is composed of eleve ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guy fawkes: Guy Fawkes, also known as Guido Faw ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guy fawkes: Guy Fawkes, also known as Guido Faw ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

castrated: Castrated males : مردان خواجه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

castrated: Castrated males : مردان خواجه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eunuch: noun [count] : a man who has had h ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you speak of: What is this nebula you speak of ? ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you speak of: What is this nebula you speak of ? ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hucow: A woman who chooses to be objectifi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hucow: A woman who chooses to be objectifi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entanglement: ? Are you single Ummmmmm. Complicat ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

says who: کی گفته ؟ I do

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

says who: کی گفته ؟ I do

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghost of tsushima: Japan Ghost of Tsushima will take p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ghost of tsushima: Japan Ghost of Tsushima will take p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memorable day: روز بیاد ماندنی - روز فراموش نشدنی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

memorable day: روز بیاد ماندنی - روز فراموش نشدنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the kiss of fire: I'm the kiss of fire : بوسه ی آتش م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the kiss of fire: I'm the kiss of fire : بوسه ی آتش م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pregnancy risk: ریسک بارداری - خطر بارداری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pregnancy risk: ریسک بارداری - خطر بارداری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amplifier: A guitar amplifier is an electronic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good day: ?? Hello good day what can i do for ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make an order: Welcome to kfc ? Can i have your or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make an order: Welcome to kfc ? Can i have your or ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hijabi: Woman who wears hijab خانمی که محجب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hijabi: Woman who wears hijab خانمی که محجب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social life: زندگی اجتماعی Community relations ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grow out: A hippie growing out her hair : یک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rehearsing: Taylor swift rehearsing Bad blood ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moisture: مثال : Moisture has been detected. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

determination: از فعل determine میادش Wake up with ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show them: بهشون نشون بده Show them what you ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show them: بهشون نشون بده Show them what you ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opponent: حریف - رقیب - هماورد Logan did way ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoo: کیش - کیشته - پیشته - برو Shoo, sh ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand somebody up: کسی رو کاشتن - پیچوندن She stood m ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from her point of view: از نظر او

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from her point of view: از نظر او

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i ache all over: کل بدنم درد میکنه My body is achin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i ache all over: کل بدنم درد میکنه My body is achin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hydra: ■ a many - headed serpent or monste ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

belly button: Nostril : سوراخ بینی ( دو هجایی است ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pripyat: Pryp'yat' Town in Ukraine Pripyat o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pripyat: Pryp'yat' Town in Ukraine Pripyat o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hysterectomy: هیسترکتومی یا زهدان برداری به عمل ج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hysterectomy: هیسترکتومی یا زهدان برداری به عمل ج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oophorectomy: تخمدان برداری یا اوفورکتومی ( به ان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oophorectomy: تخمدان برداری یا اوفورکتومی ( به ان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gratification: I do receive a great amount of grat ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it got to a point: در جمله ی زیر یعنی کار به جایی رسید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it got to a point: در جمله ی زیر یعنی کار به جایی رسید ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vicarious work: vicarious work یعنی کار نیابتی / کا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vicarious work: vicarious work یعنی کار نیابتی / کا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

machete: قمه - کارد و چاقوی بزرگ و خیلی تیز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

double yolked egg: Oh hey look a double yoke awesome ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

double yolked egg: Oh hey look a double yoke awesome ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carton: کارتن - جعبه The pink eggs get ta ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زنجره: تلفظ: ( زِ جَ رِ ) ( اسم ) حشره ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you taken: دوست دختر/پسر داری ؟ متأهلی ؟ تو را ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you taken: دوست دختر/پسر داری ؟ متأهلی ؟ تو را ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my place: It doesn't take much to know my pla ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lucas: لو کِس اسم پسرانه Joyner Lucas جُن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lucas: لو کِس اسم پسرانه Joyner Lucas جُن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eardrum: پرده گوش ( به انگلیسی: tympanic mem ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby factory: زن بچه ساز Make me know my place a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baby factory: زن بچه ساز Make me know my place a ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck's sake: Pussy looks like a circle Circle? G ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vibrant city: Seoul becomes into a vibrant city i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brokerage: کارگزاری Mofid Securities Co. : کا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take on: She was screaming for my help but k ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vitiligo: پیسی، بَرَص، لک و پیس یا ویتیلایگو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

santa hat: کلاه بابانوئلی - کلاه کریسمسی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

santa hat: کلاه بابانوئلی - کلاه کریسمسی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knockout: He just got knocked up by mike tyso ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polytheism: شِرک ( Shirk ) در اسلام شرک در برا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shit: Plz mark as nsfw. I just shit mysel ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ripped off: پاره شده - جر خورده - کنده شده A g ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ripped off: پاره شده - جر خورده - کنده شده A g ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

never mind: Oh you're right. Never mind then : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hangnail: A hangnail is a tiny, torn piece of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hangnail: A hangnail is a tiny, torn piece of ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breast reduction: Plastic surgery procedure Reductio ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breast reduction: Plastic surgery procedure Reductio ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nsfl: There's a related term to NSFW, whi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nsfl: There's a related term to NSFW, whi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retch: اوق زدن - حالت استفراغ گرفتن verb ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gourmet: noun 🔴a connoisseur of good food; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degeneracy: انحطاط - زوال - افول - تباهی و فساد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turning down: So many young women go missing in M ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

background information: اطلاعات زمینه ای - اطلاعات پس زمینه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bnb: Binance Coin ( BNB ) is a cryptocur ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bnb: Binance Coin ( BNB ) is a cryptocur ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bless me: Bless you : عافیت باشه ( خطلب به طر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotions: احساسات آدما چند مدل احساسات دارن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it going: It means "continue with what you ar ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it going: It means "continue with what you ar ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retirement fund: صندوق بازنشستگی البته درست ترش PE ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retirement fund: صندوق بازنشستگی البته درست ترش PE ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indelible: I was really proud of myself that n ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrutinize: 🔴to examine ( something ) carefull ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

questionnaire: noun a set of printed or written qu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masseur: ماساژور مُ سُُر m�ˈsɜː ( r ) ; Am: ...

١١ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S