A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tip: Tip : نصیحت یا اطلاعات مفید ( راهنم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get over it: باهاش کنار بیا Get along هم به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blind spot: نقطه کور 🔴an area where a person' ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blind spot: نقطه کور 🔴an area where a person' ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upwards: به طرف بالا - رو بالا The nail was ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire alarm system: سیستم اعلام حریق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire alarm system: سیستم اعلام حریق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

solitary confinement: noun [noncount] : 🔴the state of b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solitary confinement: noun [noncount] : 🔴the state of b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solitary: Solitary : گوشه گیر / منزوی Solitud ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

workaholic: 🔴person who chooses to work a lot ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is your emergency: مورد اورژانسی و اضطراریتون چیه؟ ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what is your emergency: مورد اورژانسی و اضطراریتون چیه؟ ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tramper: ولگرد 1 a : VAGRANT b : a foot tr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tramper: ولگرد 1 a : VAGRANT b : a foot tr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rebel: 🔴🔴 R E B E L : شورشی - طغیان گر - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gunman: مرد مسلح Hit the gunman : مرد مسلح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seize: Seize them : دستگیرشون کنید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

singe: سوزاندن سطحی 🔴to burn ( something ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

singe: سوزاندن سطحی 🔴to burn ( something ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grumpy: عبوس/ ترشرو / غضبناک / عصبی مانند / ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step forward: Step forward : بیا جلو Step aside : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reporting for duty: ■ A person is here and ready to hel ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reporting for duty: ■ A person is here and ready to hel ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homo sapiens: “Modern” Homo sapiens ( that is, pe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pepper spray: اسپری فلفل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pepper spray: اسپری فلفل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

berate: این فعل رسمی و Formal هست 🔴 to yel ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inform: 🔴🔴 ( to give information to ( som ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assault and battery: ضرب و شتم 🔴 ( the crime of threate ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caustic: یکی از شخصیت های بازی Apex Legends ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

child abuser: کودک آزار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

child abuser: کودک آزار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick it up in your ass: با عرض پوزش باید بگم که معنیش میشه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stick it up in your ass: با عرض پوزش باید بگم که معنیش میشه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: یکی از معانیش "زمان بردن" میشه : ? ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no more talk: حرف زدن بسه ( وقتی مقدمه رو میگن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no more talk: حرف زدن بسه ( وقتی مقدمه رو میگن و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm so proud of you: خیلی بهت افتخار میکنم - تو باعثت مب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm so proud of you: خیلی بهت افتخار میکنم - تو باعثت مب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

morris: تلفظ : مُرِس بین اُ و آ Maren Morr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

morris: تلفظ : مُرِس بین اُ و آ Maren Morr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bravery: Bravery : شجاعت - دلیری - دلاوری ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entitled: 🔴having a right to certain benefit ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plateau: پلَ تُ ۱. فلات : فلات یا نَجد در زم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual response cycle: Scientists say there’s a lot going ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sexual response cycle: Scientists say there’s a lot going ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raven haired: مو سیاه - کسی که موهاش پر کلاغیه یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raven haired: مو سیاه - کسی که موهاش پر کلاغیه یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you blew it: ریدی - گند زدی - تِر زدی - بدجوری خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ussr: The Union of Soviet Socialist Repub ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on what date: در چه تاریخی ؟ ? On what date did ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on what date: در چه تاریخی ؟ ? On what date did ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disintegrate: از هم پاشیدن - متلاشی شدن ?? On wh ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the golden bird: India The major reason why India w ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the golden bird: India The major reason why India w ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زن گری: هنر زنانگی - هنر زن بودن مثلا وقتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زن گری: هنر زنانگی - هنر زن بودن مثلا وقتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wreck: 1 : to damage ( something ) so badl ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misspelling: ■ Misspell : to spell ( a word or n ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misspelling: ■ Misspell : to spell ( a word or n ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understatement: This bomb will destroy this city : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chore: [count] 1 : a small job that is do ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

little did they know: فکرش هم نمیکردن - به فکرشون خطور نم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resident evil characters: Jill Valentine� :� 20 May 1974 Ada ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resident evil characters: Jill Valentine� :� 20 May 1974 Ada ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resident evil: Residence : مقر - اقامتگاه - محل اق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

present award: ارائه ی جایزه - دادن جایزه - تقدیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

present award: ارائه ی جایزه - دادن جایزه - تقدیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the pill: She's off the pill : قرص های ضد بار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the pill: She's off the pill : قرص های ضد بار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

totaled: to make a total wreck of : DEMOLISH ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

totaled: to make a total wreck of : DEMOLISH ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear up: This morning i went to her place to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flat chested: سینه صاف دخترهایی که ممه های کوچکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat chested: سینه صاف دخترهایی که ممه های کوچکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debut: 🔴 the first time an actor, musicia ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kidney failure: Kidney disease : بیماری کلیه Kidney ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

profanity: بد دهانی - ناسزا - هتاکی - ادبیات ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

你他妈的: FUCK YOU 去你妈的吧

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

你他妈的: FUCK YOU 去你妈的吧

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vaginal delivery: زایمان واژینال ( طبیعی ) A vagina ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vaginal delivery: زایمان واژینال ( طبیعی ) A vagina ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

c section: Caesarean section Caesarean sectio ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

childbirth: زایمان - وضع حمل 🔴 the act or pro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

childbirth: زایمان - وضع حمل 🔴 the act or pro ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caesarean section: Other names : C - section, cesarea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caesarean section: Other names : C - section, cesarea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پهپاد: D R O N E پرنده / هدایت / پذیر / از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lingerie: لان ژِ رِی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ithaca: شهری در ایالت نیویورک ای ثِکا E. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ithaca: شهری در ایالت نیویورک ای ثِکا E. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gringo: informal offensive : a foreign per ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mojito: مُ هی دُ a cocktail consisting of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asthma: اَزما ( تلفظ ) بیماری آسم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

LMAO: ■LMAO : Laughing My Ass Off ■LOL : ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bbs: ■ BBS Be Back Soon ■ BRB Be Right ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bbs: ■ BBS Be Back Soon ■ BRB Be Right ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

she is expecting: She is expecting a baby یعنی she is ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

she is expecting: She is expecting a baby یعنی she is ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heroin: هِرُ اِن Heroin هروئین ( ماده مخدر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why are you so pissed off: ? Why are you so angry

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

why are you so pissed off: ? Why are you so angry

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that hits the spot: This is what i needed

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that hits the spot: This is what i needed

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let's catch up: Let's catch up today یعنی let's mee ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lake: a large area of water that is surro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cliff: پَرتگاه به صخره هایی اطلاق می شود ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

coast: COAST : کناره BEACH : ساحل Beach ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

butte: تختال یا بیوت ( به انگلیسی: Butte ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butte: تختال یا بیوت ( به انگلیسی: Butte ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glorious: It's a Glorious Feeling honestly : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vegetation: 🔴plants in general : plants that c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interrupt: Never Interrupt Your Enemy When He' ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grammatical structure: ساختار دستوری - ساختار گرامری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grammatical structure: ساختار دستوری - ساختار گرامری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resemble: 🔴 ( to look or be like ( someone o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paternity test: تست تعیین هویت ( پدری ) یا تست مشخص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paternity test: تست تعیین هویت ( پدری ) یا تست مشخص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a lot in common: It sounds like we have a lot in com ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psychoactive drug: داروی فعال کننده روان یا روان انگیز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern science: علم نوین - علم جدید - علم مدرن که د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modern science: علم نوین - علم جدید - علم مدرن که د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make decision: Make decision is the common form us ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make decision: Make decision is the common form us ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observatory: رصدخانه 🔴a special building for ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen: ۱. مشتاق ۲. تیز ( بُرنده ) ۳. تیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verge: ( The country is on the verge of co ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snake eyes: تخته نرد ( جفت یک )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snake eyes: تخته نرد ( جفت یک )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ashtray: a small receptacle for tobacco ash ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crows feet: Crow's Feet : چین و چروک گوشه چشم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debt collector: A debt collector is a company or ag ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tahiti: Tahiti is the largest island in Fre ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tahiti: Tahiti is the largest island in Fre ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

groomsman: جمعش میشه Groomsmen

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hen party: 🔴a party for a woman who is going ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hen party: 🔴a party for a woman who is going ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skimpy: 🔴article of clothing thats hoochie ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heart sinking: Definition of sinking heart : : gr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astrophysics: اختر فیزیک the scientific study of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gotta: ■ GOTTA : got to ■ GONNA : going ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sketchbook: A sketchbook is a book or pad with ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sketchbook: A sketchbook is a book or pad with ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tongue twister: با یه مثال پرونده رو ببندیم : Can ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apprehensive: adjective [more apprehensive; most ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ist: Indian Standard time

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust issue: مشکل اعتماد به دیگران It is my soc ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trust issue: مشکل اعتماد به دیگران It is my soc ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

running away: فرار کردن ?? What are you running ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as best: به بهترین شکل و حالت We will suppor ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in response: در پاسخ به - در جوابِ Elon Musk, t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in response: در پاسخ به - در جوابِ Elon Musk, t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

■jordan mcewen: Jordan Mcewen ( born November 4, 20 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

■jordan mcewen: Jordan Mcewen ( born November 4, 20 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forecast: to say that ( something ) will happ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm off to bed: معنیش میشه میرم بخوابم I'm going to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm off to bed: معنیش میشه میرم بخوابم I'm going to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm broke: I don't have money

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hit me up: Give me a call or message / contact ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broken: I'm broken : غمگینم - ناراحتم I'm b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beats me: B E A T S M E = I D O N T K N O W

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

andromeda: اَن درا مِدا کهکشان همسایه ی کهکشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

andromeda: اَن درا مِدا کهکشان همسایه ی کهکشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all ears: سراپا گوش بودن Everyone has a stor ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regenerate: to grow again after being lost, dam ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regenerist: Regenerist mask : ماسک احیا کننده ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facial treatment: FACIAL TREATMENT : درمان پوستی و مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facial treatment: FACIAL TREATMENT : درمان پوستی و مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facial: ■ Adjective 🔴 of or relating to a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's fine by me: از نظر من خوبه - از نظرم مشکلی ندار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's fine by me: از نظر من خوبه - از نظرم مشکلی ندار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ravage: formal : to damage or harm ( someth ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

integral: دوستمون به integral part اشاره کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

BOD: اشاره داره به body یعنی بدن به صورت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BOD: اشاره داره به body یعنی بدن به صورت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب The body proportions are pre ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rattlesnake: Rattle : جَغجَغه Snake : مار Rattle ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hats off: hats off ( to someone ) A phrase us ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reluctantly: از روی بی میلی - Unwillingly - غیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what are you up to today: What are you doing? میخوای چیکار ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what are you up to today: What are you doing? میخوای چیکار ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how cool: چه باحال - چه خفن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how cool: چه باحال - چه خفن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what's it like: چجوریه - چه شکلیه ? What's it like ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you do for fun: برای تفریح چیکار میکنی ؟ همون سوالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what do you do for fun: برای تفریح چیکار میکنی ؟ همون سوالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give a hand: ?How about you Halloween outfit? Ca ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half up: When i put my hair half up i kind o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

half up: When i put my hair half up i kind o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominated: مغلوب - تحت فرمان - تحت سلطه - مورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this way: اینطوری - بدین شکل و صورت - این مدل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give or take: وقتی در مورد یک تاریخ یا زمان مطمعن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

species: noun [count] 1 biology : a group of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wish you a nice day: روز خوبی داشته باشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wish you a nice day: روز خوبی داشته باشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wish you luck: I'm studying computer science Wis ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understandable: قابل فهم - درک کردنی - فهمیدنی Sel ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aside from: گذشته از - سوای - به جز Asians are ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reduction: Reduce : کاهش داشتن - کم کردن Reduc ...

١ سال پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S