A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cannibal: همگون خوار - هم نوع خوار - جانوری ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amenia: Anemia : کم خونی Armenia : ارمنستان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scavenge: Scavenger : لاشخور Scavenge : لاشخو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

highlight: Make something more identifiable t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تگری: خیلی این واژه همراهِ با نوشیدنی بکا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drivable: قادر به رانندگی Looks like we need ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wwii: WWI : جنگ جهانی اول WWII : جنگ جهان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drivable: قادر به رانندگی Looks like we need ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vital signs: She lost her vital signs : علائم حی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade offer: A trade offer is a prepackaged trad ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

omnivorous: Omnivore یعنی موجود همه چیز خوار ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade offer: A trade offer is a prepackaged trad ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carnivorous: Carnivore یعنی حیوانی که تقریبا فقط ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invent: Scammers after inventing old people ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

herbivorous: Herbivore به حیواناتی میگن که تقریب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brown eggs: تخم مرغ Racists when they realise ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thank god: 3 Answers. "Thanks" is an abbreviat ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brown eggs: تخم مرغ Racists when they realise ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دم نوش: WIKIPEDIA : Herbal teas—less commo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tourist: TOURIST : تو رِست یا * تُرِست* - تو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tisane: دمنوش Herbal infusion : دم کرده گیا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distorted: How do you get beats that distorted ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wank off: 🔴 verb. vulgar slang British. 1als ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to you: در جاهای مختلف میتونه معنی هایی کمی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in english: به زبان انگلیسی اگه تمرکز و منظور ش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated: وابسته - مربوط - همبسته Aphrodite i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set: مجموعه هم معنا میده Life is a set o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aphrodite: Aphrodite is an ancient Greek godde ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

series: سریال تلفظ : سی ریز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there's more: بیشترم هست - بازم هست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shut the hell up: 🔴 Another word for saying "be quie ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there's more: بیشترم هست - بازم هست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not even once: ?? Have you ever tried Japanese foo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marketing: Marketing and communications : بازا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stocked: دارای - موجود - گرفته شده - حاضر م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

femboy: 🔴 A femboy is a slang term for a y ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speaking of: EXAMPLE : ■ She looks like mom ● ?? ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leggings: Leggings refer to several types of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over there: EXAMPLE : ■ She looks like mom ● ?? ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

personality disorder: اختلال شخصیتی - بیماری شخصیتی و درو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rendezvous: ۱. قرار ملاقات ( با یک نفر در یک مک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

man child: Man - Child an immature man Most ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

effervescent: ■ توضیحات فارسی ■ : یعنی جوشان و گا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opium: Opium : تریاک Heroin : هروئین Hashi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

renal: کلیوی ( adj ) Usage: always used b ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chemical structure: ساختار شیمیایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sounds like a plan: باحال بنظر میاد - بنظر فکر جالبی می ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chemical structure: ساختار شیمیایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle tissue: بافت عضلانی ( Muscle Tissue ) یا ما ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

depressant: مواد مخدر را می توان به دو گروه اصل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nerve tissue: بافت عصبی ( Nerve Tissue ) از دو نو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sudden death: مرگ ناگهانی و یکدفعه ای مصرف مواد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

epithelial tissue: بافت پوششی ( Epithelial Tissue ) یا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sudden death: مرگ ناگهانی و یکدفعه ای مصرف مواد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

connective tissue: بافت همبند ( Connective Tissue ) یا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lung damage: آسیب به ریه Cocaine consumption ca ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بافت: بافت ها مجموعه هایی از سلول های مشا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lung damage: آسیب به ریه Cocaine consumption ca ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cytology: سلول شناسی - یاخته شناسی مطالعات د ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long term effects: عوارض بلند مدت Long - term side eff ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

function: در ریاضی و کامپیوتر معنی ( تابع - پ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long term effects: عوارض بلند مدت Long - term side eff ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

periodic: Period یعنی دوره و مدت ( n ) Perio ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rascality: رذالت - پست بودن - حقارت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weeb: 🔴 A person who is obsessed with an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rascality: رذالت - پست بودن - حقارت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chemical elements: عناصر شیمیایی Chemical elements of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tranquilizer: TRANQUILIZERS : مسکن ها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cassandra: اسم خاص مونث بطور کوتاه شده Cassie ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

papaver: Papaver somniferum : خشخاش خشخاش یا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stink: Damn, that's gonna stink : لعنت، قر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wish you were here: کاس اینجا بودی - جات خالیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: Ewwe, what a mess : اَخخخ چه کثیف ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's very kind of you: نظر لطفته

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

combat: Combat is finished : مبارزه تمومه - ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opinionated: ◀️ Chinese people, when talking to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rest: Your soul will never rest : روحت هر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coverage: noun 1 [noncount] : the activity of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

can anyone stop me: کسی میتونه جلومو بگیره ؟ کسی میتونه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underequipped: غیر مجهز و نا مجهز - دست خالی - تقر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clean up: ?? Somebody gonna clean this up : ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

has much to learn: Love New York. Been there 3 times. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

this is why: به همین خاطره که 🔴 Come watch thi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long to be: آرزو داشتن - حسرت چیزی را داستن Lon ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

won't be: You won't be remembered : یادت نمیم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inseminate: verb [ obj] technical : to put sem ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reign: reign \ˈreɪn\ noun [count] 1 : the ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کتیرا: tragacanth

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arch: ۱. قوس - انحنا - کمان - طاق ۲. به ع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't kill the vibe: ضدحال نزن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

archenemy: دشمن خونی - دشمنی که مشکلش با شما و ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i learned my lesson: برام درس عبرت شد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

won't: will not Won't is defined as will n ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loading screen: صفحه لودینگ - صفحه در حال بارگیری ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gonad: غده ی جنسی ( تخمدان یا بیضه ) " Th ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loading screen: صفحه لودینگ - صفحه در حال بارگیری ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crutch: Crutch : عصای زیر بغلی Walker : واک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i stand my ground: سر حرفم هستم Grawnd

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mug: 🔴 Mugs are a type of cup with thic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بلا نسبت جمع: Present Company Excluded Present Co ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mud: Mug : لیوان های دسته دار عموما غیر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tkers: Tker : Team Killer noun. Team Kille ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

periodic table: ( در شیمی ) جدول تناوبی عناصر - جدو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tkers: Tker : Team Killer noun. Team Kille ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ninja: ۱. نینجا اسم فردیه که " نینجوتسو " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

idler: noun [count] somewhat old - fashion ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

K: به پیر به پیغمبر تلفظش میشه " کِی " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idler: noun [count] somewhat old - fashion ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایگرگ: در فرهنگ معین آمده: " ایگرگ. شرح: ۱ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit me: slang A request for another alcohol ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that's why: به همین خاطره که - به این دلیل که م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it'll knock your socks off: کرک و پرت میریزه - پشمات میریزه - پ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tomato paste: Tomato paste : رب گوجه Tomato sauce ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it'll knock your socks off: کرک و پرت میریزه - پشمات میریزه - پ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cortisone: 🔴 منبع از سایت CHETOR. COM 👇👇👇 ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oughta: a way of saying ‘ought to’ – used e ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

financial management: Financial Management : مدیریت مالی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dark circles: تیرگی دور چشم Dark circles around t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

common: ۱. شایع - مرسوم - رایج ۲. مشترک مث ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commonly mispronounced words: English is hard to spell. Neverthel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nunchucks: The Nunchaku ( ヌンチャク ) , also known ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commonly mispronounced words: English is hard to spell. Neverthel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

would've: 1. ?? Have you ever seen this photo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

telekinesis: the production of motion in objects ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thayoli: Thayoli th - aa - yo - li adj Thay ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haste is waste: Haste is from the devil/satan : عجل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hanami: Hanami is a long - standing Japanes ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haste is waste: Haste is from the devil/satan : عجل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ash: ۱. خاکستر ۲. درخت زبان گنجشک ( Euro ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word up: I approve; I agree گل گفتی زدی تو خ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

european ash: درخت زبان گنجشک ( همینایی که در خون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جلبک: ALGA : جلبک ALGAE : جلبک ها هر دو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you could say that again: ?? You could say that again please ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gross: دو کلمه ی gross و grows که حالت سوم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you could say that: ?? You could say that again please ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i hope that everything goes ok for you: امیدوارم همه چی باب مراد و میل تون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sorting by new: Example : If you are sorting by new ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i hope that everything goes ok for you: امیدوارم همه چی باب مراد و میل تون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

land: ?? Where did your eyes land first : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scapula: استخوان کِتف یا اسکاپولا ( به انگلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

opt: That's why i opted to learn Spanish ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scapula: استخوان کِتف یا اسکاپولا ( به انگلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encounter: You're always gonna encounter chine ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how work is going: کار کاسبی چطوره - کارا چجوریه ؟

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subjective: ?? What languages are good to learn ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how work is going: کار کاسبی چطوره - کارا چجوریه ؟

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

show off: She is just a kinky stoner baby who ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

johnny: A johnny or johny is a term used to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abrasive: مثال : Hey joey if you ever need so ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is pushing 30: داره ۳۰ سالش میشه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

islamic consultative assembly: مجلس شورای اسلامی Assembly : مجلس ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

she is pushing 30: داره ۳۰ سالش میشه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grinding stone: stone for sharpening blades تیزکُن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rifle: A rifle is a long - barrelled firea ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get back: Let's get back to the video : برگرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copycat: noun [count] 1 informal : a person ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

christianity: تلفظ Christianity به شکل زیره : 🇱� ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boxing: ورزش بوکس تلفظ : باکسین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i've got you: دارَمِت - هوات رو دارم ( همون غمت ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jurisprudence: 🔴 the science or philosophy of law ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give birth: Princess Eugenie gives birth to bab ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unconditional love: عشق بدون شرط - عشق بی چون و چرا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cuisine: noun ( این واژه اسم هست ) 1 : a st ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i promise to love you: قول میدم عاشقت باشم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

birds: Birds : پرندگان 🦃🐔🐓🐣🐤🐥🐦🐧🕊� ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soulful: با احساس - روح نواز - گوش نواز Sou ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

story line: خط داستانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prodigal: به جمله زیر که آیه ۳۱ اعراف هست توج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

counter strike: نام یک بازی معروف و شخصیت اول هست ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jokes aside: شوخی به کنار - بی شوخی - حالا رو شو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stage: مرحله - دوره Stages of Fetal develo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jokes aside: شوخی به کنار - بی شوخی - حالا رو شو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

same with you: Have a nice day Same with you همین ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your weight up: "Get your weight up means I don't c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geometric shape: شکل هندسی انواع مختلف اشکال هندسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get your weight up: "Get your weight up means I don't c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: Assume something about me and I'll ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the middle of nowhere: وسط ناکجا آباد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deliver: یکی از معانیش میشه بدنیا آوردن - S ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replica: ماکت Model Scarecrow هم میشه مترسک

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all of a sudden: All of a sudden i found myself woun ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spiffing: Excellent عالی توی stronghold مار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

iq: ⭕ IQ : abbreviation of "intelligenc ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip off: stop talking; refrain from saying s ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

osteoporosis: Milk consumption reduces the risk o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zip off: stop talking; refrain from saying s ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

widow: Widow : بیوه Willow : بید ( درخت )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pop off: Zip off phrasal verb of pop 1. IN ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paper rock scissors: سنگ کاغذ قیچی ( بازی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتحادیه: Union League هم میشه ولی اولی دقیق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen on: interested in something and enjoyin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شلنگ: Hose تلفظ : هُز Howz

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heart out: ( one's ) heart out To the maximum ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مامور: Agent An FBI Agent A CIA agent

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lmk: Let me know

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cylinder: سِلِن دِر ۱. سیلندر ( ماشین ) ۲. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barbed wire: سیم خاردار A brain covered with ba ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

treated water: Treated water is any type of hydrog ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what are you up to: “Up to” is one of those pesky littl ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treated water: Treated water is any type of hydrog ...

١١ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S