A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wank off: 🔴 verb. vulgar slang British. 1als ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in english: به زبان انگلیسی اگه تمرکز و منظور ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in english: به زبان انگلیسی اگه تمرکز و منظور ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set: مجموعه هم معنا میده Life is a set o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

series: سریال تلفظ : سی ریز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shut the hell up: 🔴 Another word for saying "be quie ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shut the hell up: 🔴 Another word for saying "be quie ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not even once: ?? Have you ever tried Japanese foo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not even once: ?? Have you ever tried Japanese foo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stocked: دارای - موجود - گرفته شده - حاضر م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stocked: دارای - موجود - گرفته شده - حاضر م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speaking of: EXAMPLE : ■ She looks like mom ● ?? ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over there: EXAMPLE : ■ She looks like mom ● ?? ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rendezvous: ۱. قرار ملاقات ( با یک نفر در یک مک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

effervescent: ■ توضیحات فارسی ■ : یعنی جوشان و گا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

renal: کلیوی ( adj ) Usage: always used b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

renal: کلیوی ( adj ) Usage: always used b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sounds like a plan: باحال بنظر میاد - بنظر فکر جالبی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle tissue: بافت عضلانی ( Muscle Tissue ) یا ما ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nerve tissue: بافت عصبی ( Nerve Tissue ) از دو نو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nerve tissue: بافت عصبی ( Nerve Tissue ) از دو نو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epithelial tissue: بافت پوششی ( Epithelial Tissue ) یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

epithelial tissue: بافت پوششی ( Epithelial Tissue ) یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

connective tissue: بافت همبند ( Connective Tissue ) یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بافت: بافت ها مجموعه هایی از سلول های مشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بافت: بافت ها مجموعه هایی از سلول های مشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cytology: سلول شناسی - یاخته شناسی مطالعات د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cytology: سلول شناسی - یاخته شناسی مطالعات د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

function: در ریاضی و کامپیوتر معنی ( تابع - پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

periodic: Period یعنی دوره و مدت ( n ) Perio ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weeb: 🔴 A person who is obsessed with an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemical elements: عناصر شیمیایی Chemical elements of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chemical elements: عناصر شیمیایی Chemical elements of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cassandra: اسم خاص مونث بطور کوتاه شده Cassie ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stink: Damn, that's gonna stink : لعنت، قر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: Ewwe, what a mess : اَخخخ چه کثیف ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

combat: Combat is finished : مبارزه تمومه - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rest: Your soul will never rest : روحت هر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can anyone stop me: کسی میتونه جلومو بگیره ؟ کسی میتونه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

can anyone stop me: کسی میتونه جلومو بگیره ؟ کسی میتونه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clean up: ?? Somebody gonna clean this up : ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

this is why: به همین خاطره که 🔴 Come watch thi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

won't be: You won't be remembered : یادت نمیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

won't be: You won't be remembered : یادت نمیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reign: Rain : باران Ring : حلقه Reign : س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reign: reign \ˈreɪn\ noun [count] 1 : the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arch: ۱. قوس - انحنا - کمان - طاق ۲. به ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

archenemy: دشمن خونی - دشمنی که مشکلش با شما و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

won't: will not Won't is defined as will n ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

won't: will not Won't is defined as will n ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gonad: غده ی جنسی ( تخمدان یا بیضه ) " Th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gonad: غده ی جنسی ( تخمدان یا بیضه ) " Th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crutch: Crutch : عصای زیر بغلی Walker : واک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mug: 🔴 Mugs are a type of cup with thic ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hut: به خانه های کوچک که با گل ، به ندرت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mud: Mug : لیوان های دسته دار عموما غیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

periodic table: ( در شیمی ) جدول تناوبی عناصر - جدو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

periodic table: ( در شیمی ) جدول تناوبی عناصر - جدو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ninja: ۱. نینجا اسم فردیه که " نینجوتسو " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

K: به پیر به پیغمبر تلفظش میشه " کِی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایگرگ: در فرهنگ معین آمده: " ایگرگ. شرح: ۱ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایگرگ: در فرهنگ معین آمده: " ایگرگ. شرح: ۱ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that's why: به همین خاطره که - به این دلیل که م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tomato paste: Tomato paste : رب گوجه Tomato sauce ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cortisone: 🔴 منبع از سایت CHETOR. COM 👇👇👇 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cortisone: 🔴 منبع از سایت CHETOR. COM 👇👇👇 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

financial management: Financial Management : مدیریت مالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

accounting: قبل از شروع Account میشه حساب و Acc ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

common: ۱. شایع - مرسوم - رایج ۲. مشترک مث ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pine: Pine : درخت کاج Oak : درخت بلوط Ac ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nunchucks: The Nunchaku ( ヌンチャク ) , also known ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

would've: 1. ?? Have you ever seen this photo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thayoli: Thayoli th - aa - yo - li adj Thay ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thayoli: Thayoli th - aa - yo - li adj Thay ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hanami: Hanami is a long - standing Japanes ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ash: ۱. خاکستر ۲. درخت زبان گنجشک ( Euro ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

european ash: درخت زبان گنجشک ( همینایی که در خون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

european ash: درخت زبان گنجشک ( همینایی که در خون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you could say that again: ?? You could say that again please ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you could say that: ?? You could say that again please ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you could say that: ?? You could say that again please ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sorting by new: Example : If you are sorting by new ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sorting by new: Example : If you are sorting by new ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

land: ?? Where did your eyes land first : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

opt: That's why i opted to learn Spanish ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encounter: You're always gonna encounter chine ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bilingual: ■ Bilingual : دو زبانه Bilingual pe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subjective: ?? What languages are good to learn ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fetus: At the end of the 8th week after fe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fetus: At the end of the 8th week after fe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

show off: She is just a kinky stoner baby who ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abrasive: مثال : Hey joey if you ever need so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamic consultative assembly: مجلس شورای اسلامی Assembly : مجلس ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

islamic consultative assembly: مجلس شورای اسلامی Assembly : مجلس ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grinding stone: stone for sharpening blades تیزکُن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fascinating: سحر آمیز - فریبنده - مسحور کننده - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get back: Let's get back to the video : برگرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

christianity: تلفظ Christianity به شکل زیره : 🇱� ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've got you: دارَمِت - هوات رو دارم ( همون غمت ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i've got you: دارَمِت - هوات رو دارم ( همون غمت ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give birth: Princess Eugenie gives birth to bab ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cuisine: noun ( این واژه اسم هست ) 1 : a st ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

birds: Birds : پرندگان 🦃🐔🐓🐣🐤🐥🐦🐧🕊� ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

story line: خط داستانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

counter strike: نام یک بازی معروف و شخصیت اول هست ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stage: مرحله - دوره Stages of Fetal develo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same with you: Have a nice day Same with you همین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

same with you: Have a nice day Same with you همین ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geometric shape: شکل هندسی انواع مختلف اشکال هندسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geometric shape: شکل هندسی انواع مختلف اشکال هندسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: Assume something about me and I'll ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deliver: یکی از معانیش میشه بدنیا آوردن - S ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all of a sudden: All of a sudden i found myself woun ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

iq: ⭕ IQ : abbreviation of "intelligenc ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

osteoporosis: Milk consumption reduces the risk o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

widow: Widow : بیوه Willow : بید ( درخت )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper rock scissors: سنگ کاغذ قیچی ( بازی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paper rock scissors: سنگ کاغذ قیچی ( بازی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen on: interested in something and enjoyin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heart out: ( one's ) heart out To the maximum ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heart out: ( one's ) heart out To the maximum ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lmk: Let me know

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barbed wire: سیم خاردار A brain covered with ba ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what are you up to: “Up to” is one of those pesky littl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is good: how are you 'What's good' simply me ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what is good: how are you 'What's good' simply me ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

PC: Personal Computer : رایانه ی شخصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clog: بستن - قفل کردن - گرفته شدن ( مثل د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clot: Blood clotting : لخته شدن خون Her b ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snog: The British version of the American ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snog: The British version of the American ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

predator: noun [count] 1 : an animal that liv ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

softhearted: Soft - hearted و Determined دقیقا د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tap water: Tap water ( running water, city wat ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

last two: دوتای آخر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

last two: دوتای آخر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: ⭕ Slang term for cocaine I've over ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mirror match: Used in fighting games to describe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mirror match: Used in fighting games to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you remind me of someone: You remind me of someone : منو یاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you remind me of someone: You remind me of someone : منو یاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how so: Albert : Bryan is a lucky man ?? L ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jocular: adjective more jocular; most jocula ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jocular: adjective more jocular; most jocula ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sycophant: تعریف آبادیس : • one who attempts t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sycophant: تعریف آبادیس : • one who attempts t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

Peach: ⭕ راحت بخوام بگم در slang بعضا معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brothel: A brothel, bordello, ranch, or whor ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

renewable: 1. Renewable Energy : انرژی تجدید پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

has ever: وقتی منظورمون سوم شخصه بجای have yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

has ever: وقتی منظورمون سوم شخصه بجای have yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

your call: 🔴 it's your decision Nobody can ma ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by whom: از کی؟ - توسط چه کسی؟ 🔵 I've heard ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by whom: از کی؟ - توسط چه کسی؟ 🔵 I've heard ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as you say: You can use it when someone has sai ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as you wish: 🔴 Wiktionary. as you wish ( Interj ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ways of giving permission: 🔴yes adverb used when you are giv ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ways of giving permission: 🔴yes adverb used when you are giv ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if you say so: 🔴 Phrase that can indicate continu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's too much: وقتی میخوایم بگیم این دیگه زیاده رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's too much: وقتی میخوایم بگیم این دیگه زیاده رو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lin kuei: The Lin Kuei ( Chinese language: 林鬼 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lin kuei: The Lin Kuei ( Chinese language: 林鬼 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so called: 🔴 1. used to show that you think a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

middle eastern: خاورمیانه ای - مربوط به خاورمیانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chill the fuck out: خفه خون بگیر - خفه شو - آروم بگیر ? ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chill the fuck out: خفه خون بگیر - خفه شو - آروم بگیر ? ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interlock: به هم تنیدن - در هم پیچیدن مثلا : ? ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alphabet mafia: A way cooler term for the LGBTQIA c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alphabet mafia: A way cooler term for the LGBTQIA c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

singao: 🔴 Singao is mother fucker in cuban ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

singao: 🔴 Singao is mother fucker in cuban ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

puree: ( noun ) Variants: or pu�r�e \pjʊˈ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puree: ( noun ) Variants: or pu�r�e \pjʊˈ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chingada madre: Literally meas "Mother Fucker". Typ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chingada madre: Literally meas "Mother Fucker". Typ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warranty: noun [count] : a written statement ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shut that off: ببندش - خفه شو همون shut up معنی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shut that off: ببندش - خفه شو همون shut up معنی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glove compartment: جعبه داشبورد گلاو کِمپارتمِنت الب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glove compartment: جعبه داشبورد گلاو کِمپارتمِنت الب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whose: ?? Whose mask is this : این ماسکه ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have coffee: Have some coffee در اینجا have همون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have coffee: Have some coffee در اینجا have همون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

game pad: همون دسته های بتزی رو میگن Gamepad ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

franchise: ■ noun [count] 1 : the right to sel ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold it up: 1. support and prevent something f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold it up: 1. support and prevent something f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk in: Right when you walked in : درست موق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mean: Sorry i don't mean to make you upse ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

freak out: ◀️ مثال ◼ تعریف ✳ منبع های مختلف ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no need: نیاز نیست - لزونی نداره - نمیخواد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cymbal: دوست عزیز گفتن سمبل که اشتباهه. اون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oceania: اقیانوسیه : کوچکترین قاره ی جهان که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

piece of cake: Writing korean is a piece of cake م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

literacy: Literacy : سواد ( n ) Literate : ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

started: Past of START I started my 4st Sem ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knocking out of the park: ✳ منبع های مختلف ◀️ مثال ◼ توضیح و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knocking out of the park: ✳ منبع های مختلف ◀️ مثال ◼ توضیح و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock it out of the park: To do very well. even much better t ...

١ سال پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S