A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gospel: Bible : کتاب مقدس ( کلا به هر کتاب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

simp: ⬛ ویکی پدیا ⬛ سیمپ ( به انگلیسی: Si ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nostril: Nostril : سوراخ بینی ( دو هجایی است ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promiscuous: ✳A slut is a person who is known to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

squid: Superorder of cephalopod molluscs S ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

playboy: noun a wealthy man who spends his t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

summer: Summer😆 Summe😀 Summ😁 Sum🙂 Su😐 ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take it out on: دق دلیت رو سر کسی خال کردن - عقده و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prophet: پیامبر Zoroaster : زرتشت ( Zoroastr ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rubbish: تا حالا شده بپرسید فرق Trash با Gar ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

benevolent: مهربان - کریم و بخشنده - خیرخواه - ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind game: noun a series of deliberate actions ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ignorance: جهل - نادانی - ابلهی - خرفتی - جهال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

velocity: سرعت حرکت ( برداری ) 🔴 quickness ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snowman: آدم برفی ⛄☃️⛄☃️⛄☃️⛄☃️

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

birth hole: منظور همون کُس و واژنه / pussy Tha ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چرخ وفلک: یادمه بعضی از معلمامون به اشتباهی م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

overwhelmed: شباهت زیادی با کلمه irritated داره. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

radioactive waste: ☢☢☢☢☢☢☢☢☢ ضایعات هسته ای ( Nuclear ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

birth hole: منظور همون کُس و واژنه / pussy Tha ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cern: سرن ( CERN ) یا سازمان اروپایی پژوه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vernacular: ⛩️ VERNACULAR ⛩️ زبان محلی یا گویش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yin and yang: Philosophical concept of dualism in ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scandalous: Back the, expressing your emotions ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

⚕: Japanese “no vacancy” button Also k ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sculpture: Statue : تندیس - مجسمه Sculpt : مجس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

⚕: Meaning – Medical Symbol The image ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muhfucking: When you're too lazy to write mothe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: ⚕⚕⚕⚕⚕⚕⚕⚕⚕⚕ Meaning – Medical Symbol ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

friction: Friction : اصطحکاک Fraction : کسر I ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: ➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿ Emoji Meaning Two curly ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of patience: حوصله نداشتن - بی حوصله بودن Reserv ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: ☦☦☦☦☦☦☦☦☦☦ Russian Orthodox cross ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soul: Spirit : روح Soul : جان Ghost : شبح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ The fleur - de - lis, so ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of patience: حوصله نداشتن - بی حوصله بودن Reserv ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: ☮☮☮☮☮☮☮☮☮☮ علامت صلح the symbol ☮ u ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ethnicity: Ethnicity : قومیت Race : نژاد Tribe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: ⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛ Meaning: atom symbol The ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insult you: توهین کردن بهت اِ اینسالچو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: 🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐 Meaning: place ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cult: دو تا کلمه داریم که خوبه با هم یاد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: 🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿 Meaning: place ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insult you: توهین کردن بهت اِ اینسالچو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emoji: 🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮🔮 Meaning – Crys ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hell: ۱. جهنم ۲. پیشوند تاکیدی ( قبل از ر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

OM: Sacred sound and spiritual symbol i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck up: به چخ دادن - نابود و خراب کردن - از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ACE: تک خال - آس

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live the dream: She is living the dream. Never have ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zeus: زئوس - قویترین خدای یونانی - خداوند ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live the dream: She is living the dream. Never have ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بردار: بُردار : Vector

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

norse: اسکاندیناویایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

OM: سمبل و نماد OM :

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

norse: اسکاندیناویایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ACE: تصویر تک خال از ورق :

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if i: —used to express criticism or disag ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

napoleon bonaparte: Ne. POW. lien BO. nepaart ناپلئون ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if i: —used to express criticism or disag ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nike: Nike, Inc. is an American multinati ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nice try: سعی خوبی بود

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

edgy: ✳ adjective 1. 🔴tense, nervous, o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

FEM: Fam : رفیق - مشتی - داشی Fem : زنا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

quite a bit: مقدار قابل توجه ( مقدار زیادی ) 🔴 ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pragmatic: These Persons are grounded and prag ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apex predator: شکارچی رأس هرم غذایی درنده ای است ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medieval: صفت تلفظ : مِ دی وُل 🇺🇸 مِدی ایوُ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فاکتور خرید: Purchase invoice

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't flatter yourself: ✳ a very annoying catch phrase, nor ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invoice: Purchase invoice : فاکتور خرید sale ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phoebe: اسم دخترانه تلفظ : فیبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peridot: پِرِدات نوعی سنگ گران قیمت سبز رنگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phoebe: اسم دخترانه تلفظ : فیبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i ate the crow: غلط کردم - شکر خوردم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apache: اِپَچی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

artsy: 1. Used to describe someone who lik ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kung fu: کان ( گ ) فو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make laugh: خنداندن - به خنده انداختن Nothing m ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kung fu: کان ( گ ) فو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

last but not least: last in order of mention or occurre ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

judo: جو دُ JOO � dow

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

actually: AK. chuh. lee 🇬🇧 AK. shoo. uh. le ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wushu: woo � SHOO وشو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheek pinch: “Pinching someone on the cheek unpl ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parkour: PAAR � kor

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scaphism: Scaphism ( from Greek σκάϕη, meanin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rambo: رَمبُ RAM � bow

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that is it: informal. 1 —used to say that somet ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under deliver: verb fail to fulfil an expectation ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coagulation: انعقاد - لخته شدن خون - لخته Can se ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overpromise: verb: over - promise promise more t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

toilet roll holder: نگهدارنده دستمال توالت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isotope: آیسِ تُپ Aisetowp ایزوتوپ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diphenhydramine: دایفِن هایجرِمین هایدرِمین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cypher: To freestyle but not in battle term ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dig: I'm digging this shit : عاشقشم - خو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calvin klein: کَلوِن کلاین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dig: I actually kinda dig it : یه جورایی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nn: Nick name

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boulevard: 🇺🇸 بُلِوارد 🇬🇧 بولِواد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combo: ترکیب / combination I think it’s p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

water resistant: ضد آب - مقاوم در برابر آب Dust res ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roast: معانی زیادی داره ولی دوستمون fawtaw ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impartial: What do you think bout the name Seb ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boi: ✳ A slang term used for making fun/ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plunder: غارت - چپاول - یغما

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toronto: تِران تُ ترانُ همون تورنتو شهری در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inviting: دعوت کننده ( چیزیکه خیلی جذاب باشه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toronto: تِران تُ ترانُ همون تورنتو شهری در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arse: باسن - کون Nice arse Stop arsing ab ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

luminosity: درخشش - درخشندگی لومِناسِدی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dayum: همون damn هستش ولی وقتی که خودمونی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

luminosity: درخشش - درخشندگی لومِناسِدی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ninja turtles: انیمیشن لاک پشت های نینجا شخصیت ها ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baruch spinoza: باروک سپی نُزا باروخ اسپینوزا ( به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shredder: A paper shredder is a mechanical de ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

talmud: تلمود و تورات ور کنار هم میان تلمو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spade: Spade همون پیک از بازی ورقه این باز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talmud: تلمود و تورات ور کنار هم میان تلمو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frankenstein: فرَنکِنس تاین فراکشتاین کتابی از م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flagship: پرچمدار ( بیشتر برای تلفن های همراه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imminent: زودآیند - قریب الوقوع - گریر ناپذیر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nostril: Nostril : سوراخ بینی ( دو هجایی است ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eminent: سرشناس - برجسته - نامدار adjective ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfuck your self: Exorting someone to 1 ) resolve a w ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

amnesty: عفو عمومی noun 🔴 : a decision that ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

koenigsegg: کمپانی خودروسازی سوئدی کُنِگسِگ KOW ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zionism: تلفظ : زایِ نیزِم صهیونیسم جنبش ایج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

koenigsegg: کمپانی خودروسازی سوئدی کُنِگسِگ KOW ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

salty: Are you salty bro ? اینجا معنی mad ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agera: Agera means “to take action” in Swe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ملخ: Locust لُ کِس Grasshopper : گرَس ها ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agera: Agera means “to take action” in Swe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goofy: being crazy, ridiculous, or mildly ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regera: to reign The name Regera is a Swedi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

antediluvian: adjective [more antediluvian; most ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regera: to reign The name Regera is a Swedi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consensus: noun 🔴 : a general agreement about ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bolide: noun a large meteor which explodes ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مدنیت: تمدن : Civilization

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bolide: noun a large meteor which explodes ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هیئت: Corps Party Procession اگه هیئتی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

divo: divo ( plural divos ) A male diva; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

procession: هیئت noun 1 : an organized group o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

divo: divo ( plural divos ) A male diva; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مصباح الهدی: The light of guidance

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get far: Get far or go far یعنی خیلی موفق شد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سفینه النجاه: The ark of salvation

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get far: Get far or go far یعنی خیلی موفق شد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hypocrisy: تزویر - دو رویی noun disapproving : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plush: پُلیش یا پولیش ( به انگلیسی: plush ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self called: خود نام - به ظاهر Self - called rel ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plushy: مخمل - از جنس پولیش - اشاره داره به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mentor: مرشد - پیشوا - مربی noun [count] : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plushy: مخمل - از جنس پولیش - اشاره داره به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ezra: عزرا ( در عبری:עֶזְרָא، در قرآن عزی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

made up: من درآوردی مثلا میگن نظرت راجع به ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گل محبوب شب: Cestrum Parqui

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breedable: A way of expressing that someone is ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مخیل: جاهای دیگه ایران رو نمیدونم ولی توی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breedable: A way of expressing that someone is ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alas: افسوس - حیف - دریغا Alas lions are ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fucking fuck: ✳ An expression of anger, often use ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bingo: In chat : You got it right

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fucking fuck: ✳ An expression of anger, often use ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

passenger seat: صندلی شاگرد یا مسافر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involve: درگیر بودن !My sister so involved i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

borne: Born is the past participle of the ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PET: ۱. حیوان خانگی I have a Crocodile a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عمران: عِمران پدر موسی و هارون بود یکی از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directly: مستقیما She was looking directly at ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارون: این اسم پسرانه اصلا ایرانی نیست و ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuttlefish: سِپیداج که با ماهی مرکب گاهی اشتباه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کلفت: نوکر - پیشخدمت Handmaiden - Handmai ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agony: درد و رنج و عذاب Cuttlefish are int ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یعقوب: یعقوب نبی ( Jacob ) ۱۳ فرزند داشت. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

itadakimasu: The expression itadakimasu literall ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elias: اسمی پسرانه همون Elijah هستش که اسم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

itadakimasu: The expression itadakimasu literall ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

joshua: یک اسم پسرانه یوشع بن نون ( به عبر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scare away: ? What the hell is that black liqui ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jeremiah: اِرمیا فرزند حلقیّا ( به عبری: יִרְ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pesky: Trying to scare away these pesky hu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

matthias: Saint Matthias یکی از حواریون بود م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genderless: بی جنسیت Unisex Gender - neutral ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

two choice questions: Two - choice question : سوالات دو گ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jaeger: واژه ای آلمانی به معنای شکارچی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

internet persona: شخصیت اینترنتی My internet persona ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jaeger: واژه ای آلمانی به معنای شکارچی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

faking: Are you faking your accent ?: داری ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visceral: Visceral cleaning : پاک کردن و تمیز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

marriage material: آدم ازدواجی نمیشه. به کسی گفته میشه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taser: شوکر تفنگی با electrical wand اشتبا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restrain: Im hurting watching this, feel so b ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

old testament: عهد عتیق که در مقابل عهد جدید قرار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refined: ۱. خالص و تصفیه شده ۲. دقیق ۳. باکل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

old testament: عهد عتیق که در مقابل عهد جدید قرار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sloppy: adjective 1 : not careful or neat : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isaiah: ai � ZAY � uh اشعیاء یکی از پیامبر ...

١١ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S